نسیم آنلاین: مصطفی دولتیار، دکترای خود را در رشته روابط بینالملل از دانشگاه نیوکاسل انگلستان گرفته و هم اکنون عضو هیات علمی دانشکده روابط بین الملل وزارت امورخارجه است. دولتیار که از دیپلماتهای با سابقه وزارت امورخارجه محسوب میشود علاوه بر این یکی از اعضای تیم مذاکره کننده هستهای در دولت قبل بود پیش از این به عنوان مدیرکل دفتر مطالعات سیاسی و بینالملل وزارت امورخارجه، مدیرکل غرب اروپای وزارت امورخارجه و همچنین رایزن حقوقی نمایندگی ایران در نیویورک و کمیته حقوقی مجمع عمومی سازمان ملل مشغول بوده است.
موضوع روابط ایران با کشورهای منطقه در دوران پسابرجام و همچنین مشکلات ایجاد شده در مسیر اجرای توافق هستهای ما را بر آن داشت تا به سراغ این دیپلمات باسابقه رفته و ارزیابی او را در خصوص شرایط فعلی و مسیر پیش رو جویا شویم.
آنچه در ادامه میآید متن گفتگوی تفصیلی با مصطفی دولتیار مدیرکل سابق مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه و عضو سابق تیم مذاکره کننده هستهای است:
آیا اصلا مذاکره با سعودیها با واسطهگری و یا حضور آمریکا را به صلاح، درست و منطبق با عزت، حکمت و مصلحت میدانید؟
دولتیار: اصولا "واسطه گری" و "میانجی گری" منوط به "بیطرفی" است تا بتواند بین دو طرف دعوا نقش سازنده ایفاء نماید. آیا آمریکا دارای چنین ویژگی هست؟! قطعا چنین نیست. لذا آمریکا نه می تواند "واسطه" بین ما و آل سعود باشد نه حضورش در یک مذاکره احتمالی بین ما و سعودی ها می تواند مفید و سازنده باشد.
وقتی به اقرار مکرر خودشان در همه فتنه هایی که در منطقه علیه ایران و دوستان و علاقه مندان ایران به پا کرده اند، همکاری و مشارکت راهبردی بین آمریکا و مرتجعین منطقه، و در رأس آنها آل سعود، وجود داشته و دارد، چگونه ممکن است چنین نقضی ولو "فرضی" برای آمریکا در نظر گرفت؟! در واقع باید گفت: "ما را به خیر تو امید نیست، شر مرسان!"
بنابراین، ورود و حضور آمریکایی ها در حل و فصل مسائل منطقه ای ما نه به صلاح است و نه معقول و نه منطبق بر مقتضیات عزت، حکمت و مصلحت است. چرایی این نکته به نظرم در بیانات نوروزی 1395 رهبر معظم انقلاب به خوبی تبیین شده است.
خلاصه کلام اینکه، آمریکا طرف اصلی دعوای ما در منطقه است و دست زیاده طلب خون آلود آن در پس کشتارهای بیشمار و جنایات بی سابقه در افغانستان، عراق، سوریه، بحرین، یمن، لیبی، فلسطین و. . . به خوبی مشهود است. حمایت بی دریغ آنها از مرتجع ترین و مستبدترین رژیم ها در منطقه ما نیز "اظهر من الشمس" است. بنابراین، اگر آمریکا ورود و ظهوری هم در فیصله دادن به مناقشات منطقه داشته باشند، قطعا در جهت تضمین بقای رژیم های دست نشانده خود و تضعیف ایران و علاقهمندان به جمهوری اسلامی ایران خواهد بود.
مذاکره در مورد مسائل منطقهای برای ایران و جریان مقاومت دارای چه نقاط فرصت و تهدیدی است؟
دولتیار: در این نکته تردیدی نیست که جمهوری اسلامی ایران و جریان مقاومتِ الهام گرفته از پایداری و مجاهدت ملت بزرگوار ایران، علیرغم همه فشارها و بدخواهی ها و بداندیشیها، امروز در وضعیت و موقعیتی است که از سوی دوست و دشمن "بازیگر کلیدی" در منطقه قلمداد می شود.
زمانی بود که این موضوع را رقبا و دشمنان ایران اسلامی در اتاق های دربسته به یکدیگر گوشزد میکردند و از لزوم "قطع کردن سر افعی" و راه انداختن جنگ های 33 روزه و 22 روزه و امثال آن برای "قطع ایادی" ایران صحبت می کردند. اما امروز کار به جایی رسیده که نه فقط رئیس جمهور آمریکا به مرتجعین منطقه آشکارا توصیه می کند که بروید راه "شراکت با ایران در منطقه را یاد بگیرید"، زیرا "ستیز و درگیری با ایران به نفع هیچ کشوری نیست" (اینجا را ببینید)؛ بلکه چهره های سیاسی شاخص نومحافظه کار آمریکایی نیز آشکارا تاکید دارند که "برای مدیریت بحران های منطقه و جلوگیری از تغییرات و تحولات ناخواسته و خارج از کنترل باید با ایران به عنوان یک بازیگر کلیدی و تعیین کننده مذاکره کرد".
در چنین شرایطی طبیعی است که جمهوری اسلامی ایران و جریان مقاومت می توانند با دست برتر وارد گفتگو و مذاکره با طرف های خود در منطقه بشوند. اما اولا باید طرف های ذیربط آمادگی ورود به مذاکره معقول و منطقی را داشته باشند و دوم اینکه باید مراقب نقش منفی بازیگران فرامنطقه ای که به شدت از گسترش روزافزون گفتمان عدالت خواهانه انقلاب اسلامی و نفوذ معنوی ایران نگرانند باشیم. در حال حاضر به نظر می رسد برخی حاکمان کشورهای منطقه آنچنان از بی ثباتی پایه های حکومت خود نگرانند که تعادل روحی خود را از دست داده و با تکرار تجربه شکست خورده افرادی مانند صدام حسین، برای نجات خود به اشتباه راه تخاصم آشکار با ایران را در پیش گرفته اند!
اجرای مدل برجام در خصوص منطقه و اجرای همان مدل گفتگو در مورد منطقه را چگونه ارزیابی می کنید؟
دولتیار: تجربیات تاریخی به عنوان یک چراغ راهنما به ما می آموزد که مسائل منطقه باید در منطقه و توسط بازیگران منطقه حل و فصل شوند. همین امروز به پیرامون خود نگاه کنیم. از قضیه کشمیر تا قره باغ تا مشکلات تاریخی روابط ارمنستان و ترکیه تا قضیه خونبار فلسطین و . . . ورود بازیگران فرامنطقه ای در کدام بحران تا کنون کمک کننده بوده است؟!
ورود بازیگران فرامنطقهای به روند حل و فصل مسائل منطقه صرفا به پیچیدهتر شدن اوضاع کمک میکند، زیرا آنها دارای منافع متفاوت و بعضا متعارض هستند و در بهترین حالت رقابت های خود را به منطقه تسری می دهند. تاریخ منطقه پر است از نمونه های عینی این نکته!
علت طرح بحث برجامهای 2 و 3 را چه دانید؟
دولتیار: با توجه به تجربه برجام، باید بگویم که برجامهای 2 و 3 راه حل به نتیجه رسیدن برجام هستهای نیست و نخواهد بود. البته همانطور که رهبری معظم انقلاب در ابتدای سال اشاره نمودند، در این مقطع زمانی، سیاست های استکبار و بهطور خاص سیاست های آمریکا اقتضا می کند که نگاه و تفکر "برجامیزه نمودن امور" در میان ملّت ترویج شود، اوّل در میان نخبگان جامعه و بعد از آن به تدریج به افکار عمومی منتقل شود و وانمود شود ملّت ایران بر سر یک دوراهی قرار دارد و چارهای ندارد جز این که یکی از این دو راه را انتخاب کند: یا "باید با آمریکا کنار بیایند"، یا "باید بهطور دائم فشارهای آمریکا و مشکلات ناشی از آن را تحمّل کنند". یکی از این دو را ملّت ایران باید انتخاب کند؛ این نگاه و فکر و تحلیلی است که آنها می خواهند در بین ملت ایران جا بیافتد.
اما گزینه "کنار آمدن با آمریکا" با توجه به تجربه مذاکرات برجام، (مجبور شدن به عبور از برخی خط قرمزها)، و تجربه این سه ماه اجرای برجام، (بد عهدی ها و کارشکنی ها و گرو کشی های آمریکا)، و با عنایت به اختلافات بنیادی و متعددی که ما با آمریکا داریم، سرانجامی جز "استحاله" انقلاب و نظام جمهوری اسلامی نخواهد داشت. رهبری در سخنان نوروزی خود در مشهد به تفصیل این نکته را تبیین نمودند. بنابراین، ادامه این بحث به نظر غیر ضروری و در جهت خواست و تمایل طرف مقابل است که می داند بدون مشارکت ایران نمی تواند مشکلات روزافزون خود را مدیریت نماید. این برگ برنده را که ارزش آن از توانمندی هسته ای بسیار بیشتر است نباید مفت از دست بدهیم!
دیدگاه تان را بنویسید