حمیدرضا ترقی عضو شورای مرکزی موتلفه:احمدی نژاد زیاد داریم

کد خبر: 504391
حمیدرضا ترقی عضو شورای مرکزی موتلفه:احمدی نژاد زیاد داریم
گفتگو با حمیدرضا ترقی عضو شورای مرکزی موتلفه/احمدی نژاد زیاد داریم
مهمترين مساله در ترکيب آرايش مجلس آينده آراي نمايندگان کل کشور است. طبق قانون اساسي هر نماينده اي،نماينده ل ملت ايران محسوب مي شود. بنابر اين به طور طبيعي راي بين نماينده تهران و شهرستان ها تفاوتي ندارد.

در انتخابات سال88 نيز طيف موسوي چنين اشتباهاتي را انجام دادند که موفقيت خود را به کل کشور تعميم دادند چرا که تصور مي کردند موفقيت آنها در تهران به لحاظ تعداد آرا، در ساير استان ها نيز وجود دارد اما با توجه به عدم صلاحيت چنين نگاهي، دست به آشوب زدند و مشکلاتي را براي کشور پديد آوردند. هرچند که راي تهران پيشاني آرا و انتخابات است اما راي تهران قابل تعميم به سطح کشور نيست، اگرچه مهره هاي اصلي هر جريان سياسي در تهران تبلور پيدا مي کند. بنابر اين به نظر مي رسد بر همين اساس رفتار شناسي مردم تهران براي انتخابات قابل تامل و توجه است و اگر اشراف کافي به اين رفتارها نشود به ريشه اين مساله در آراي تهران نمي توان دست يافت. در انتخابات سپري شده، بر اساس رهنمود مقام معظم رهبري که فرمودند حتي آنها که به من يا به نظام اعتقاد ندارند براي کشور و نظام در انتخابات شرکت کنند، بستري فراهم شد تا با فعال سازي شبکه اجتماعي اصلاح طلبان، حتي کساني که با صندوق هاي راي قهر کرده بودند، اعتماد خود را بازيافتند و به پاي صندوق هاي راي آمدند و اين جمعيت در سرنوشت انتخابات تهران، تاثير مستقيم داشت. از سوي ديگر صلاحيت طراحي شده در مورد برخي نامزدها و عدم احراز صلاحيت سيد حسن خميني، طراحي پروژه مظلوم گرايي را براي اصلاح طلبان رقم زد و در واقع يک نتيجه مشخصي را در آرا گذاشت چراکه با مظلوم گرايي مي توان آراي مردم را جذب کرد و اين فرمول در انتخابات سال 92 نيز به کار برده شد چرا که با رد صلاحيت هاشمي رفسنجاني، مظلوم گرايي اتخاذ شد و هاشمي با پشت سرقرار گرفتن حسن روحاني، آراي خود را به سبد روحاني ريخت. همچنين رفتارشناسي مردم تهران نشان مي دهد که به ليست راي خواهند داد و اين امر نيازمند شناخت تمامي ليست نبود بلکه شناخت سرليست ملاک قرار گرفته و براساس سرليست راي خود را به صندوق انداختند در حاليکه در شهرستان ها ليست ملاک نيست و رفتار انتخاباتي مردم متفاوت با تهران است. اما اينجا بايد يک نکته را هم بگويم و آن اينکه ايجاد ترس در جامعه يکي از رفتارهاي مشهود در مورد مردم تهران بود. زماني که اين ارعاب براي طرفداران يک جناح ايجاد شود، مردم به سمت منجي ناشناخته خواهند رفت. تبليغات دو سال و نميه دولت به طور به طور کامل عليه دولت قبل و اصولگرايان بود و با سياه نمايي هاي دولت و اصلاح طلبان عليه احمدي نژاد، آثار مخربي به وجود آمد در حالي که در شهرستان ها اينگونه نيست و در اکثر استان ها نامزدهاي حامي احمدي نژاد به جز چند نفر مابقي راي آوردند و اين نشان مي دهد بدنه جامعه که از نزديک رفتار دولت قبل را ديده و لمس کرد با آنچه در تهران مي گذرد متفاوت است. تخريب اصولگرايان دولت قبل و مجلس نهم خصوصا در مورد برجام بسيار گسترده در طي اين چند سال انجام شد و مجلس فعلي را مانعي در راستاي اجراي برجام دولت جا انداختند و موجب تغيير افکار جامعه شد. من درباره اينکه برخي رسانه ها و افراد نزديک و منسوب به احمدي نژاد اين شکست در تهران را به دليل جدايي اصولگرايان از احمدي نژاد دانسته اند بايد بگويم که اگر اين شرايط در سطح کشور رخ مي داد اين استدلال قابل پذيرش بود اما شرايط تهران متفاوت بود. احمدي نژاد حتي در سال 88 کمتر از موسوي در تهران راي داشت، بنابر اين در تهران نوع راي دادن متفاوت است. براساس آمار قشر مستضعف مشارکت پاييني داشتند و ترجيح دادند تا سکوت اتخاذ کنند که اين در جنوب و پايين شهر ملموس بود. حالا سوال اين است که آيا اين شکست واقعا ارتباطي به احمدي نژاد دارد؟ در پاسخ بايد بگويم که اين سوال بر مبناي يک تحليل واقع بينانه نيست، هر چند جمع اصولگرايان در پازل رقيب عمل کردند اما ترديد نيست نوع برخود اصولگرايان موجب تخريب عملکرد مثبت و منفي احمدي نژاد شد بنابر اين در نهايت در کارنامه خود عمل منفي قرار دارند و اين حرف قبول است که اصولگرايان نبايد تخريب در مورد احمدي نژاد را تا آنجا پيش مي بردند که عملکرد مثبتي در دولت قبل ديده نشود، اما جدايي اصول گرايان از احمدي نژاد و شکست در تهران فرضيه اي باطل است. با اين تفاسير اصولا برگشت به سمت احمدي نژاد در ذهن اصولگرايان خطور هم نمي کند. در ميان اصولگرايان نيروهايي که بتوانند مشي احمدي نژاد در دولت نهم را دنبال کنند، کم نيستند تا با تبعيت از رهبر معظم انقلاب به آرمان هاي اصيل انقلاب نيز پايبند باشند و با دوري از اشرافي گري، پرتلاش و پرقدرت مديريت داشته باشند، بنابر اين ضرورتي براي رفتن سمت احمدي نژاد نيست و اين بازگشت ها جواب هم نداده است.اما بايد ار فرصت مجلس آينده و عبرت گيري از شرايط انتخابات تهران براي انتخابات آتي استفاده شود. من معتقدم بايد از حضور مردم تقدير و تشکر کرد که به نداي رهبر انقلاب لبيک گفتند و دشمن را مايوس کردند، بنابر اين تعابيري مبني بر توسعه يافتگي سياسي صد در صد در مورد مردم تهران يا 50درصدي در شهرستان ها از سوي برخي افراد يا اهانت هايي چون کوفي بودن مردم تهران درست نيست. اولا موافق و مخالف، بايد تابع راي مردم باشند و دوم اينکه درجه بندي مردم به يک و دو سه، غيرمنطقي است،بنابر اين بايد مردم را با اين خصوصيات و ويژگي ها قبول داشت و در برابر راي آنها سر تعظيم فرود آورد.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت