بازگشت احمدی‌نژاد چاره اصول‌گرایان نیست

مردم تهران برخلاف مردم ساير استان ها، نگاه سياسي به انتخابات دارند و راي سياسي مي دهند، به خصوص اين مورد براي انتخابات مجلس بيشتر صدق مي کند چرا که در شهرستان ها عموم مسائل قومي و منطقه اي مطرح است اما براي مردم تهران، راي سياسي قابل اهميت است. اما دليل عدم موفقيت اصولگرايان در راهي کردن يک کانديدا از تهران به بهارستان در 5 محور مورد بررسي قرار مي گيرد: يکم: اين نتيجه نه تنها براي اصولگرايان بلکه براي اصلاح طلبان، مردم تهران و حتي سياسيون افراطي جناج اصلاح طلب نيز جالب توجه بود و در همين راستا نه تنها اصولگرايان بلکه حتي مردم نيز باور نمي کردند که يک کانديدا از تهران هم راهي بهارستان نشود و نتيجه 30 بر صفر به پايان برسد. دوم: با توجه به نگاه سياسي مردم تهران در انتخاب کانديداهاي خود، آنها ترجيح مي دهند کساني را انتخاب کنند که در اوايل کار دولت، همراه با کابينه باشد تا رئيس جمهور بتواند شعارها و سياست هاي وعده داده شده خود را عملياتي سازد. چنان که تاريخ سياسي نيز شاهد اين ماجراست و زماني که شخص هاشمي رفسنجاني به رياست جمهوري منصوب شد، با مجلس سوم رو به رو شد که به تعبير معظم انقلاب چوب لاي چرخ دولت مي گذاشتند اما دو سال بعد با انتخاب مجلس چهارم، دولت با مجلس همراه شد (اشاره به اصولگرا بودن هاشمي در زمان دولت سازندگي). همچنين وقتي در سال76، خاتمي به رياست جمهوري رسي با مجلس پنجم همراه بود اما دو سال بعد مجلس ششم با شاکله اصلاح طلب کاملا در اختيار دولت بود. اين موضوع در زمان رياست احمدي نژاد در سال84 نيز صدق مي کند که دو سال بعد يعني سال86، مجلس هفتم اصولگرا همراه با رئيس جمهور شدند و اينگونه اين داستان تکرار مي شود. بر همين اساس مي توان نتيجه گرف مردم تهران با نگاه سياسي به کساني راي مي دهند که منتقد و مخالف دولت نباشند و رئيس جمهور بعدي نيز از هر جناحي که باشد، مجلس بعدي همراه وي خواهد بود مگر آنکه شرايط تغيير کند. سوم: با توجه به حضور12 ساله اصولگرايان، مردم خواهان اين هستند تا تغييرات جديدي مشاهده کنند و اتفاقي تازه رخ دهد البته اين را مجدد تکرار بايد کرد که مردم تهران برخلاف ساير استان ها که نگاه قومي، منطقه اي و قبيله اي دارند، با نگاه سياسي راي مي دهند که اين اتفاق عجيبي نيست و بارها و بارها اين نگاه سياسي در انتخاب کانديداها تکرار شده است. چهارم: به امضا رساندن برجام، تنها اقدام دولت روحاني بود و اين موضوع براي مردم بسيار قابل اهميت است، در اينجا بايد از زبان مردم گفت که کسب وجهه سياسي، بهبود روابط با دنيا، از بين بردن هرگونه تحقير جهاني و رفاه و حل مشکلات اقتصادي را در برجام ديدند و زماني که عده اي به مخالفت برخاستند، ناخشنودي را براي آنان به همراه آورد. بر همين اساس اقدام به حذف مخالفين کردند تا سد راه برجام نباشند. پنجم: حوادث سال88، رد صلاحيت هاشمي در انتخابات رياست جمهوري، رد صلاحيت ها در اين دوره موجب شد تا مردم تهران، به اتفاقات پس از سال88 بع بعد واکنش نشان دادند که البته بايد گفت اين به معناي تاييد و قبولي نيست اما مردم تهران در صدد دلجويي برآمدند و عکس العمل رواني نسبت به اين مهم نشان دادند. مجموعه عوامل ذکر شده دلايل عدم راهي ساختن حتي يک کانديداي اصولگرا از سوي مردم تهران به بهارستان بود. برخي معتقدند عملکرد آقاي احمدي نژاد همانقدر که در انتخابات رياست جمهوري سال92 تاثير داشت تاثيرش را در انتخابات هفتم اسفند هم نشان داد. شما اين را قبول داريد؟ استدلال احمدي نژادي ها اين است که در صورت حضور ما همه چيز در صحنه مهيا است و در غير اين صورت مهيا نيست اما اين نگاه درستي نخواهد بود و خودمحوري کاملا سياسي است. احمدي نژاد در ساير استان ها به نسبت شهر تهران آراي بالاتري داشت و پايگاه بهتري نيز دارد اما در مجموع طيف احمدي نژاد در سراسر کشور مقبوليت پاييني پيدا کرده است و حتي در اين راستا اصولگرايان نيز خواهان بازگشت وي نيستند. اما حاميان احمدي نژاد معتقدند که جدايي اصولگرايان از رئيس جمهور سابق موجب پديد آمدن اين نتيجه شده است... اين خط احمدي نژاد است که گاهي در محافل خصوصي مطرح مي کند اما مستندا قابل استناد نيست. اتفاقا در ليست اصولگرايان تعداد قابل توجهي از مديران و مجريان وي حضور داشتند که اصطلاحا جبهه پايداري ناميده مي شوند و دقيقا اصولگرايان از اين جهت مورد نقد بودند که چرا از کساني که قبلا با احمدي نژاد کار کردند در ليست قرار داديد، بنابر اين اگر قرار بود در تهران گرايشي به سمت احمدي نژاد وجود داشته باشد حداقل بايد همان چند نفر در ليست راي مي آوردند، در حالي که دقيقا همان ها جزو پايين ترين آمار تهران بودند. بنابر اين اين ادعا را تکذيب مي کنم. سوالم اين است که اکنون احمدي نژاد در سطح سرمايه اجتماعي چه وضعي دارد؟ احمدي نژاد در تهران پايگاه اجتماعي بسيار کمتري نسبت به ساير مناطق ايران دارد البته قبلا قوي تر از اين بود اما با استناد به انتخابات88 به بعد بايد گفت احمدي نژاد در سال88 موفق به گرفتن راي تهران نشد اما در بقيه استان ها راي بالاتري نسبت به ساير رقباي خود داشت و اين نشان مي دهد جايگاهي در تهران ندارد. برخي اصولگرايان چند روزي است که نسخه بازگشت به احمدي نژاد را تجويز مي کنند، نظر شما در اين مورد چيست؟ اين نظريه کاملا غلط است و ميان اصولگرايان اصلا و ابدا بازگشت به سمت احمدي نژاد مطرح نيست. البته بايد اين را گفت که اصولگرايان در شهرهاي بزرگ مثل مشهد تمامي کرسي ها و شهرهايي چون اصفهان نيمي از کرسي ها را کسب کردند و فقط آمار تهران صفر بر 30 شد. اساسا برگشت به سمت احمدي نژاد تحليلي برعکس است چرا که بسياري از افراد نسبت به حضور وابستگان احمدي نژاد در ليست ائتلاف اصولگرايان اعتراض داشتند و اصلا شايد اصولگرايان علت شکست را بر همين اساس بدانند، بنابر اين بازگشت به سمت وي فرضيه اي مردود است. احمدي نژاد به دليل رويکردهاي بعد از 88 همچون استادگي مقابل رهبر معظم انقلاب (11 روز خانه نشيني و عزل مشايي از معاونت اول) مورد نکوهش اصولگرايان است و حتي فرض بر محال جهت تمايل اصولگرايان به سمت وي، ترس از تکرار چنين اشتباهاتي مجددا وجود دارد و آنها مي ترسند اگر وي قدرت را به دست گيرد باز هم اشتباهات قبلي تکرار شود، بنابر اين بازگشت به سمت احمدي نژاد به هيچ عنوان از سوي اصولگرايان مطرح نيست و چنين اظهاراتي جنگ رواني است تا جناح هايي تعزيه گرداني ميان اصولگرايان کنند. ميزان دلخوري اصولگرايان از احمدي نژاد کمتر از اصلاح طلبان که جريان رقيب است نخواهد بود و بازگشت اصولگرايان به سمت احمدي نژاد دور از واقعيت است و هرگز اتفاق نمي افتد. نظر احمدي نژاد درباره انتخابات هفتم اسفند را چگونه ارزيابي مي کنيد؟ احمدي نژاد در صورت شکست چه اصولگرايان، چه اصلاح طلبان، چه اعتداليون و چه جريان هاشمي، خوشحال خواهد شد. منبع: ویژه نامه نوروزی مثلث