خبرگزاری تسنیم: احزاب در سپهر سیاسی کشورها به سازمانهایی تاثیرگذار در حکومت اطلاق میشوند که قادر به ایفای نقش تاثیرگذار و تحمیل اراده مردم در ساختار قدرت سیاسی نظام حاکماند. هر چه نظام مردم سالارتر، بالطبع احزاب موثرتر و جایگاه ویژهای در تعاملات حاکمیت و ملت برخوردار و با قدرت به ایفای نقش خواهند پرداخت.
نهضت انقلابی ملت ایران در دوران رژیم ستمشاهی و چه پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی (تثبیت) بر پایه خواست و اراده مردم در مسیر جمهوریت و اسلامیت گام نهاد و در این بین نقش احزاب در مقاطع مختلف حیات سیاسی نظام اسلامی بیبدیل و خطیر بوده است که واکاوی منظومه فکری، ایدئولوژی و تصمیمات آنها و همچنین نوع تعامل برخی چهرههای سیاسی و شخصیتهای نظام با آنها خالی از لطف و فایده نخواهد بود.
به دنبال اکران قسمت ششم مستند "بعد از خمینی" که به موضوع جنگ خلیج فارس و تلاش برخی از چهرههای کلیدی تشکل مجمع روحانیون مبارز برای همراه نمودن ایران با صدام در مواجهه با آمریکا پرداخته، نگارنده بیان نکاتی پیرامون مجمع روحانیون مبارز را خالی از لطف نمیداند.
مجمع روحانیون مبارز، از تشکلهای مطرح سیاسی در ایران است که از گروههای اصلاحطلب و چپگرای مذهبی به شمار میرود. این تشکل با انشعاب از جامعه روحانیت مبارز و با موافقت حضرت امام خمینی رحمت الله علیه در سال 66 و آستانه انتخابات سومین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی تشکیل شد.
بسیاری اختلاف بر سر فهرست انتخاباتی جامعه روحانیت مبارز برای انتخابات مجلس سوم را منشا انشقاق جامعه روحانیت مبارز و تشکیل مجمع روحانیون مبارز میدانند اما اتخاذ مجموعه رویکردهای سیاسی و اجتماعی مجمع در سالهای پس از تشکیل تا به امروز، به خوبی دیدگاه این تشکل نسبت به آرمانهای امام راحل نظیر ولایت فقیه، مردم سالاری دینی، دشمن شناسی و مبارزه با استکبار و ... را آشکار میسازد و چه بسا مرور تصمیمات این مجمع در بزنگاههای حساس حیات نظام اسلامی همه ابهامات را روشن و لزوم بررسی علل انشعاب مجمع روحانیون مبارز از جامعه روحانیت را غیر ضروری مینماید.
اولین موضعگیری سیاست خارجی مجمع روحانیون مبارز بهت برانگیز و شوک آور بود. آنجایی که برخی از چهرههای اصلی مجمع در نطقهایی آتشین در صحن علنی مجلس شورای اسلامی با چشم پوشی از جنایات صدام علیه ملت ایران او را با خالد بن ولید مقایسه و نجات بخش اسلام دانستند یا برخی تصمیمات ایزایی در صحنه سیاسی و اقتصادی به خوبی نشان داد مجمع روحانیون مبارز به شدت نیازمند دیده شدن و تاثیرگذاری در مناسبات قدرت حاکمیت بود حتی اگر برای دیدن شدن عدول از سیاستی یگانه و پیروی از استراتژی یک بام و دو هوا در حوزههای مختلف لازم باشد. (تغییر رویکرد اقتصادی از دولتی به آزاد، تغییر سیاست قطعی مبارزه با استکبار به نزدیکی با شیطان بزرگ و ...).
مجمعی که در ماههای ابتدایی تشکیل خود با تفسیری غلط و آرمانگرایی غیرواقعی از شرایط منطقه، کشور را تا نزدیکی باتلاق جنگ باطلها به آرزوی نابودی اسرائیل پیش برد چگونه است پس از دو دهه در چرخشی آشکار در مقابل شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران، سکوت و به عبارتی صحیحتر آن را تایید میکند.
هاشمی رفسنجانی همان اوایل آنها را رادیکالها نامید در حالیکه تغییر موضع در موضوعی واحد در بازه زمانی نه چندان دور از سوی مجمع روحانیون بیش از رادیکال بودن ناظر بر بیثباتی کارکردی و نمایانگر یک و بام دو هوا بودن آنها در عالم سیاست است.
مجمع روحانیون نشان دادند برای تصاحب واثرگذاری در قدرت باب میل خود نه تنها هیچ تقیدی به چهارچوبها و آرمانهای امام ندارد بلکه از شعارها و مرام نامه حزبی خود نیز عدول کرده است. آنها عبور از میراث امام و آرمانهایش را عار نمیدانند همچنان که در فتنه 88 کلکسیون قانون گریزیهای خود را تکمیل و به آرمانهای امام و قانون اساسی چنگ انداختند.
همخوانی شعار با عمل، شرط بقا و لازمه زنده ماندن سرمایه اجتماعی احزاب است. با مرور منصفانه تاریخ انقلاب به فراست درمییابیم مجمع روحانیون مبارز با انحرافی شکلی و محتوایی از آرمانها و شعارهای خود در حال سپری کردن حیات سیاسی است، حیاتی در خلا و در نبود بدنه اجتماعی حامی.
به راستی مجمع روحانیون مبارز کدام طیف از جامعه را در قالب فعالیتهای حزبی خود راهبری میکند؟ چه شد که بنیانگذار مجمع روحانیون در انتخابات 88 آرایی کمتر از آرای باطله تصاحب کرد و به مخالفت با جمهوریت و اسلامیت نظام برخواست و ارفاق حصر خانگی شد؟ نقش آفرینی چهرههای شاخص مجمع در گروهها و احزاب ساختارشکن نشانه چیست؟ مجمع روحانیون مبارز نشان داد عدول از منظومه فکری و عملی امام و زوایه از ولایت فقیه نهایتی جز بیثباتی در اتخاذ تصمیمات، ریزش و تحلیل نیروها، فاصله از بدنه اجتماعی و در نهایت تقابل با نظام نخواهد داشت.
دیدگاه تان را بنویسید