روزنامه اعتماد؛ سید حسین موسوی: نشست ژنو ٣ با حضور نمايندگان طرفهاي گوناگون بحران سوريه روز يكشنبه ١١ بهمن در ژنو آغاز شد. بشار الجعفري، نماينده دايمي سوريه در سازمان ملل متحد سرپرستي هيات دولت سوريه را به عهده دارد. در يك نگاه كلي به صفآرايي موجود در نشست ژنو تركيب نيروهاي موافق و مخالف دولت سوريه را ميتوان در سه طيف خلاصه كرد. طيف نخست را نيروهايي تشكيل ميدهند كه به نمايندگان نشست رياض معروف شدند. در اين طيف كه عربستان سعودي محوريت آن را تشكيل ميدهد نيروهاي متنوعي ديده ميشوند كه گروههاي مسلح پيكارجو يك سر طيف هستند و نيروهاي اپوزيسيون مسلح غيرتروريست نظير ارتش آزاد و احرارالشام و جيش الاسلام سر ديگر اين طيف هستند. طيف دوم نيروهاي اپوزيسيون غيرمسلح را شامل ميشود كه هم از سوي ايران و روسيه و هم از طرف دولت سوريه به عنوان اپوزيسيون ملي به رسميت شناخته شدند. اگر چه اين نيروها به محور ويژهاي تعلق ندارند، اما ميتوان گفت كه ايران و روسيه روي اين نيروها تاثيرگذار هستند، طيف سوم را دولت سوريه به انضمام برخي سازمانهاي بخشهاي كردنشين اين كشور تشكيل ميدهند.
مطابق اظهارنظر نمايندگان و سخنگويان مستقيم و حاميان منطقهاي و بينالمللي اين سه طيف، خواستههاي اين سه طيف بر سر تعريف ماهيت بحران سوريه و راههاي پايان دادن به آن، آنقدر با يكديگر در تقابل است كه احتمال نزديك شدن آنها در اين نشست بسيار ضعيف است. يك سر اين طيف كه تندروها را زير چتر خود جاي داده و از سوي عربستان سعودي و در سطح بينالمللي از سوي ايالات متحده امريكا و برخي كشورهاي غربي و تركيه پشتيباني ميشوند، بر ضرورت پايان دادن به زمامداري بشار اسد، رييسجمهور سوريه تاكيد ميكنند. طيف دوم كه از سوي ايران با روسيه و چند نيروي مهم منطقهاي نظير حزبالله لبنان پشتيباني ميشوند به تقدم اصل مبارزه با تروريسم در سوريه و حل و فصل تدريجي بحران سوريه با مشاركت و نقشآفريني دولت بشار اسد باور دارند. دي ميستورا، نماينده سازمان ملل متحد در بحران سوريه كه با برپايي نشست ژنو ٣ ميان طرفهاي گوناگون خود را به صورت نسبي موفق ميبيند بحران سوريه را به چند لايه تقسيم كرده كه مسائل جانبي اين بحران نظير آوارگي مردم مناطق درگير و آسيبهاي شديد انساني بخش مهمي از لايههاي گوناگون بحران اين كشور تلقي ميكند كه در فضاي كنوني و
با وجود فقدان راهحل ريشهاي بايد مورد رسيدگي قرار گيرد، زيرا دي ميستورا بر اين نكته واقف است كه هيچ نيرويي (چه اپوزيسيون مسلح و غيرمسلح و چه دولت سوريه) نميتواند از سهم خود در ايجاد و تشديد ابعاد فاجعهبار انساني بحران سوريه شانه خالي كند. ديميستورا با اتكا به تجربه چند ماه اخير خود در زمينه تجزيه اين بحران به چند لايه و حل و فصل لايههاي قابل حل حتي در شرايط جنگي، نشست ژنو ٣ را به مثابه الگوي بزرگتر تجزيه بحران سوريه برگزار كرده است. توافق همه طرفها در منطقه زبداني شمال غربي دمشق و چند توافق جزيي ديگر در مناطق گوناگون سوريه و التزام همه طرفها به توافقهاي به عمل آمده، سازمان ملل متحد و نماينده آن را ترغيب كرد كه اين الگو را در فضايي به وسعت جغرافيايي سوريه (به استثناي مناطق تحت اشغال داعش) اجرا كند. از ديدگاه سازمان ملل متحد هنگامي كه طرفهاي درگير به صورت مستقيم و غيرمستقيم بر سر ابعاد فاجعهبار انساني جنگ سوريه توافق ميكنند، ورود به ديگر لايههاي اين بحران به ويژه لايه سياسي آن ممكن ميشود. زيرا در اين توافقها از يك سو حسن نيت طرفهاي درگير در جنگ درباره اجراي تصميمات نشستهاي مشتركشان
اندازهگيري ميشود و از سوي ديگر از انباشتگي بحرانهاي انساني اين جنگ جلوگيري ميشود. به عبارت ديگر ايجاد كريدورهاي انساني براي امدادرساني به مردم مناطق درگير، تخليه مجروحان جنگي در همه مناطق و جابهجايي جغرافيايي نيروها و از همه مهمتر احترام و پايبندي همه طرفها به سازمانهاي امدادرسان رسمي سوريه و ديگر سازمانهاي بينالملل نظير صليب سرخ و عدم انهدام نهادها و شبكههاي زيرساختي كشور سوريه نظير شبكه آبرساني، برقرساني و شبكههاي خدمات عمومي شهري از جمله اقدامات مشترك همه نيروهاي درگير به شمار ميرود كه در صورت موفقيت در آن ميتوان به لايههاي ديگر بحران سوريه به ويژه بحران سياسي رسيدگي كرد. اين الگو در صورت موفقيت كامل ميتواند براي ديگر كانونهاي بحران منطقهاي و جهاني مورد استفاده قرار گيرد. نكته مهم اين است كه همه طرفهاي درگير در بحران سوريه و حاميان منطقهاي و بينالمللي آنان به اين نتيجه قطعي رسيدهاند كه صفر و صد كردن بحران سوريه نتيجهاي جز ادامه خونريزي و انباشتگي فاجعه انساني و پيامدهاي وسيع آن (نظير سيل آوارگي مردم سوريه به اروپا و...) نخواهد داشت. اين نتيجهگيري طرفهاي درگير در بحران سوريه
را بايد به فال نيك گرفت.
حال اگر نشست ژنو ٣ بتواند فقط ابعاد انساني فاجعه جنگ سوريه را مورد رسيدگي قرار دهد و اگر در آينده نزديك و در پي توافقات اين نشست، ديگر شاهد آوارگي مردم شهرهاي سوريه به خارج از مرزها و كوچ اجباري آنان به درون مرزها نباشيم و اگر از اين پس مردم بيدفاع شهرهاي سوريه به عنوان سپر انساني جنگها شناخته نشوند و اگر انهدام مراكز و شبكههاي خدماتي سوريه به مثابه جنايت جنگي طرفهاي درگير شناخته شود و اگر توافقهايي از اين دست مورد احترام همه طرفها قرار گيرد آنگاه ميتوان به آرامي به ديگر لايههاي بحران اين كشور رسيدگي كرد. از همه مهمتر و در صورت موفقيت همه طرفها در گامهاي نخستين مربوط به ابعاد انساني جنگ، جناحها و نيروهاي افراطي نظير داعش ديگر قادر به ادامه راهبرد وحشتآفريني از طريق قتل و كشتار بيرحمانه نخواهند بود. نكته پاياني اين است كه اگر همه طرفهاي درگير به اين اصل وفادار بمانند كه بايد چيزي به نام سوريه در نقشه جهاني وجود داشته باشد تا در مورد چگونگي اداره آن چانهزني كرد، آنگاه ميتوان به حل و فصل ديگر لايههاي بحران اميدوار بود.
دیدگاه تان را بنویسید