دیداری با آیت الله جنتی

کد خبر: 484156

تابستان سال پیش بود که همراه جماعتی از دوستان رفتیم دیدن خار چشم ضد انقلاب، آیت‌الله جنتی

وطن امروز: تابستان سال پیش بود که همراه جماعتی از دوستان رفتیم دیدن خار چشم ضد انقلاب، آیت‌الله جنتی. به کوری چشم دشمن، بیفزاید خداوند بر عمر ایشان، آنقدر طولانی که آرزوی رد شدن از فیلتر شورای نگهبان را به گور ببرند فتنه‌گران متوهم. به یک عبارت، در جمهوری اسلامی، هیچ مسؤولی اندازه ایشان فحش و ناسزا از دشمن و ایادی‌اش نشنیده و ناظر بر آن جمله معروف حضرت امام، دقیقا همین است ملاک درستی راه آیت‌الله. شک و شبهه در صحت راه جنتی دلاور، آن روز محلی از اعراب می‌داشت که BBC و VOA و همین زنجیری‌های زنجیره‌ای مدح ایشان را می‌گفتند. برعکس ایشان، جناب عالیجناب است که سالیانی است دراز، هیچ فحش و ناسزایی از دشمن نشنیده! واقعا کی بود آخرین‌بار که دشمن انقلاب و ضد انقلاب، متلکی بار عالیجناب کرده باشند؟! اگر خمینی می‌گفت: «هر وقت دشمن از شما تعریف کرد در درستی راهتان شک کنید» حقا که باید گفت: «زنده باد آیت‌الله جنتی» و البته چیز دیگری عکس این و خطاب به دشمن‌دوستان هم باید گفت که خودتان زحمتش را بکشید! القصه! در آن روز گرم تابستانی، آیت‌الله را پیرمردی رئوف، مهربان و دوست‌داشتنی دیدم که هیچ در تکلف صندلی و میز نبود. پیرمرد را «چشم انقلاب» دیدم. امین و بصیر و آرام. اما در عین حال دشمن‌شکن و باز در عین حال امین و بصیر و آرام! آیت‌الله هرگز آنی نبود که دشمن تصویر کرده بود! موج می‌زد فروتنی و تواضع در رفتار و گفتار ایشان. جلسه که تمام شد، به دوستان گفتم: «انگار نه انگار ایشان خار چشم ضد انقلاب است، انگار نه انگار ایشان دبیر شورای نگهبان است که ملاکی جز مر قانون نمی‌شناسد». حتی خوب یادم هست یکی از بچه‌ها گفت: «چهره جمالی آیت‌الله غلبه محسوس دارد بر چهره جلالی‌ا‌ش». واقعا هم همین بود. فی‌الحال باورم هست اگر با خود این پیرمرد دوست‌داشتنی باشد، ذاتا هیچ علاقه‌ای به ردصلاحیت هیچ نامزدی ندارد، همچنان که هیچ معلمی فی حد ذاته دوست ندارد پای ورقه امتحان شاگرد خود بزند صفر! از قضا، معلم دوست دارد به همه دانش‌آموزان 20 بدهد و بعد، پز بدهد به این همه 20 لیکن معلمی مثل آیت‌الله جنتی وقتی می‌بیند شاگرد تنبل متوهم دروغگو در برگه امتحان خود، خودش ایضا خاندانش را از 40 میلیون رأی بزرگ‌تر نوشته و در مصاف 24 و 13 علامت کوچک‌تر و بزرگ‌تر را جابه‌جا زده، واقعا چه کار کند؟! لذا اگر در کارنامه بعضی‌ها «استناد رد صلاحیت» هست، حضرات نباید مدعی شوند که شورای نگهبان بر نام ما تیغ رد صلاحیت زده، بلکه باید حداقلی از وجدان را داشته باشند و ضمن تبعیت از قانون، اعتراف کنند «از ماست که بر ماست»! اگر دست بعضی‌ها بخصوص در مواجهه با منتقد خیرخواه «داس» است لیکن دست آیت‌الله جنتی هرگز «تیغ» نبوده و نیست. تیغ دست دروغ بزرگ تقلب است! و این رفتار و گفتار جماعت متوهم است که در بررسی صلاحیت‌ها، کارکرد تیغ را پیدا کرده! هیچ معلمی دوست ندارد به هیچ شاگردی نمره مردودی بدهد الا آنکه شاگرد با ارائه بدترین جواب‌ها به آسان‌ترین سوالات، سوالاتی از قبیل «24 بزرگ‌تر است یا 13» خودش به خودش نمره مردودی بدهد! عجیب وقیح و واقعا عرض می‌کنم بی‌شرم و حیا هستند این جراید زنجیره‌ای! تیغ بر چهره یک انتخابات باشکوه 40 میلیونی کشیدند و حالا همان تیغ، کار دست کارنامه همپالکی‌های‌شان داده، آن وقت در اوج وقاحت، بد و بیراهش را به آیت‌الله جنتی می‌گویند! پیرمرد مهربانی که هنگام خداحافظی، نهج‌البلاغه‌ای به هر کدام از ما داد و جداگانه، برای نهج‌البلاغه هر یک از دوستان، مختصری نوشت. آری! اگر جز این نیست که آیت‌الله جنتی دقیقا به خاطر دفاع‌شان از انقلاب خمینی دارند متحمل بدترین بد و بیراه ممکن از دشمن و ضد انقلاب می‌شوند، ننگ بر معرفت قلم، اگر این خار چشم ضد انقلاب را تنها رها کند. خمینی گفت: «اگر ولایت‌فقیه نباشد دیکتاتوری می‌شود» اما این هم هست که طبق قانون، مهم‌ترین بازوی ولی فقیه برای جلوگیری از دیکتاتوری، شورای نگهبان است. آن حرف که در سطور ابتدایی یادداشت
درز گرفتم، گمانم بلااشکال باشد اینجا به نوعی که قابل چاپ باشد بیاورم و بانگ برآورم: «مرگ بر دیکتاتور».
حسین قدیانی
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت