دیپلماسی ایرانی: رفع تحریم ها به معنای استرداد بخش بزرگی از پول های بلوکه شده ایرانی است که می تواند تحولی بزرگ در اقتصاد و صنعت ایران ایجاد کند. ایران می تواند با رفع این تحریم ها در نخستین گام، تولید نفت خود را یک میلیون بشکه در روز افزایش دهد که باعث می شود قیمت نفت باز هم کاهش یابد. اما گشایشی که در اقتصاد ایران برای جذب سرمایه گذاری خارجی بعد از رفع تحریم ها به وجود می آید به این کشور قدرت می دهد تا در برابر سقوط قیمت نفت مقاومت کند و کاهش قیمت نفت را به خوبی مدیریت کند و اجازه ندهد که بر اقتصاد رو به رشدش تاثیر بگذارد. این مساله باعث نگرانی عربستان شده است. کشوری که تا کنون فشارهای بسیاری را به امریکا و اروپا وارد کرده است تا از رسیدن به توافق نهایی میان ایران با 1+5 جلوگیری کند و حتی تا آخرین لحظه دست از این تلاش های خود برنداشت. دستیابی ایران به پول های بلوکه شده اش و سرازیر شدن سرمایه گذاری های خارجی به ایران باعث می شود این کشور به قطب اقتصادی منطقه تبدیل شود و در عین حال عربستان و متحدان عربش را در معرض تهدید شدید اقتصادی قرار دهد.
پیش بینی می شود بعد از این جایگاه اقتصادی عربستان به شدت افت کند و از نقش محوری آن در اقتصاد جهانی کاسته شود. برای جبران این هزینه ها عربستان به قرض گرفتن از منابع مالی جهانی مجبور می شود و برای بازپرداخت بدهی هایش نیز به فکر افزایش نرخ سود بانکی اش خواهد افتاد.
از سوی دیگر سقوط قیمت نفت و همچنین هزینه های سرسام آور جنگ یمن که خود را در آن گرفتار کرده و در عین حال ضررهایی که از رفع تحریم های ایران متوجه عربستان می شود سبب می شود که این کشور مجبور شود مابقی ذخایر مالی خود را نیز وارد کشور کند تا بتواند اقتصاد خود را حفظ کند. فراموش نکنیم در سال گذشته عربستان مجبور شد برای جبران کسری مالی خود 97 میلیارد دلار از ذخایر ارزی خود را وارد کشور کند و پیش بینی می شود در صورت ادامه این وضعیت ذخایر ارزی عربستان تا سال 2017 به پایان برسند.
در عین حال این وضعیت سبب می شود تا فشارهای شدیدی به ارزش ریال، واحد پولی عربستان وارد آید. در این صورت بانک مرکزی مجبور می شود باز هم بر نرخ بهره بانکی خود بیفزاید تا تقاضا برای پول ملی کشور را جبران کند. ادامه حمایت از واحد پول داخلی در برابر مالیات ها سبب می شود تا بانک مرکزی مجبور شود دلارهای بیشتری را برای حفظ ارزش ریال بفروشد.
این همه داستان نیست، با ادامه این وضعیت عربستان مجبور می شود پروژه های داخلی خود را به دلیل نبود پول کافی متوقف کند و به دنبال آن ضررهای بسیاری به بخش خصوصی وارد آید، به دنبال آن مجبور می شود بسیاری از کارمندهای خود را برای بازسازی اداره ها با توجه به وضعیت موجود اخراج کند که این مساله سبب افزایش نرخ بیکاری در کشور خواهد شد. در مقابل تقاضای داخلی برای ارز های بین المللی اصلی افزایش خواهد یافت و این مساله باز هم ارزش ریال را کاهش خواهد داد.
از سوی دیگر استقبال از بازارهای بورس داخلی کاهش خواهد یافت و این مساله باعث ایجاد فضایی تیره برای اقتصاد عربستان خواهد شد. مشکل زمانی دو چندان می شود که دولت مجبور به فروش سهام شرکت های دولتی برای جبران کسری بودجه خود می شود.
اوضاع اقتصادی به هیچ وجه برای عربستان شکوفا نیست چرا که در افق تلاشی برای جبران قیمت نفت به دلیل افزایش تولید نفت ایران و عراق و روسیه مشاهده نمی شود. در عین حال هیچ تفاهمی میان کشورهای تولیدکننده نفت خارج از سازمان اپک وجود ندارد و این مساله سبب می شود از یک سو اوپک دیگر مفهموم و کارایی سابق را نداشته باشد و از سوی دیگر نتواند کاری برای حل سقوط قینت نفت کند.
جنگ "شکستن استخوان" که عربستان سعودی با جنگ کاهش قیمت نفت در سال گذشته آغاز کرد و امیدوار بود با این حربه بتواند ایران و روسیه را به زانو در آورد و جامعه جهانی را مجبور کند به خواسته هایش تمکین کنند، اکنون دامنگیر عربستان شده است و به نظر می رسد این بار عربستانی ها توان تحمل آن را ندارند به ویژه که درگیر دو جنگ پرهزینه و بسیار سخت شده اند، یکی در یمن که مستقیما در آن وارد جنگ شده اند و دیگری در سوریه که به طور غیرمستقیم در آن می جنگند.
دیدگاه تان را بنویسید