از تطهير شاه پدر تا تبرئه شاه پسر

کد خبر: 483065

صادق زيبا‌كلام به مناسبت سالروز فرار شاه از ايران (26 دي ماه) در يادداشتي منكر فرار شاه از ايران شد.

جوان: صادق زيبا‌كلام به مناسبت سالروز فرار شاه از ايران (26 دي ماه) در يادداشتي منكر فرار شاه از ايران شد. وي تلاش مي‌كند تصويري واقع‌گرا از شاه ارائه دهد كه پس از ديدن جمعيت در راهپيمايي عید فطر 1357 به خاطر حس وطن دوستي از گشودن آتش به روي مردم خودداري كرد و چون امريكا و انگليس به ادامه حكومت وي راضي نبودند، كشور را ترك نمود. زيبا كلام فراموش مي‌كند كه وطن دوستي شاه را در كشتار 1342 و سلسله كشتارهاي سال‌هاي 56 و 57 و خصوصاً شهريور 1357 يادآوري نمايد و از سوي ديگر چپاولگران ايران كه بعد از كودتاي 1332 تمبر نوكري را بر پيشاني شاه چسبانده بودند را به عنوان مخالفان ادامه حكومت شاه معرفي مي‌كند. به تعبير زيباكلام انگليس و امريكا سردمدار انقلاب عليه شاه بوده‌اند و گويي امام را همراهي مي‌كرده‌اند. البته امريكايي‌ها به اين جمع‌بندي رسيده بودند كه ادامه حكومت شاه امكان‌پذير نيست اما زيبا كلام علت رضايت امريكا به پايان حكومت شاه را كتمان مي‌كند كه البته اين رويه جزو سيره ايشان است. ويليام سوليوان، آخرين سفير امريكا در كتاب خاطراتش مي‌نويسد: بعد از واقعه 17 شهريور به ملاقات شاه رفتم. شاه تا بنده را ديد پرسيد نظر دولت امريكا درباره اين حادثه چيست؟ و بنده گفتم: دولت امريكا از هر اقدامي كه شما انجام دهيد حمايت مي‌كند. سوليوان مي‌نويسد بعد از راهپيمايي عاشوراي 1357 در ديدار مجدد با شاه، وي از من پرسيد نظر دولت امريكا چيست و من بلافاصله گفتم دولت امريكا به اين جمع‌بندي رسيده است كه تلاش‌هاي شما بي‌فايده است. بهتر است كه شما برويد. سوليوان مي‌نويسد تا شاه اين جمله را شنيد گريه افتاد و گفت اگر بايد بروم، بفرماييد كجا بايد بروم؟ حال سؤال اين است كه امريكا در پس اين موافقت به دنبال حاكميت جريان امام بر كشور بود؟ يا شاه به خاطر آتش نگشودن به روي ملت خود رفت؟ قطعاً اينگونه نبود. واقعيتي كه زيبا‌كلام كتمان مي‌كند اينكه امريكايي‌ها در تابستان و پاييز 1357 به دنبال آلترناتيو براي حكومت شاه بودند و در جلساتي كه با اعضاي نهضت آزادي ايران در منطقه «دروس» تهران و برخي منازل و در سفارت داشتند مدل جايگزين شاه را تعيين كرده بودند. استمپل وابسته اطلاعاتي CIA در تهران (كه زيباكلام براي معرفي وي از واژه دبير دوم نام مي‌برد نه وابسته اطلاعاتي) در تمام اين گفت‌وگوها حضور دارد و محور آنان است. چندي پيش زيباكلام در نامه‌اي كه به سردار نقدي نوشته بود از آشنايي خود با اين افراد از جمله امير انتظام افتخار كرده بود. بنابراين ناتواني شاه را به واقع‌گرايي و عقلانيت ارجاع دادن و امريكا و انگليس را مخالفان وي معرفي كردن فقط از تاريخ‌نگاراني چون زيبا كلام ساخته است، چرا كه مخالفت با ديدگاه‌هاي رسمي نظام و سياست‌هاي آن شاخص اصلي كنش سياسي ايشان است. مطمئناً اگر نظام و مردم از گزينه «فرار» براي شاه استفاده نمي‌كردند، ايشان استفاده مي‌كرد كه حرفي مخالف نظر نظام زده باشد.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت