روزهای سرنوشت‌ساز

کد خبر: 483063

این روزها برای کشور ما و نیز جامعه جهانی روزهایی تاریخی و سرنوشت ساز است. روزهایی که مذاکرات پیچیده و نفسگیر هسته ای به لغو تحریم ها علیه کشورمان منتهی می‌شود تا این دوره از مراحل چهارگانه مذاکرات هسته ای که از 26 مرداد 1392 با مدیریت محمد جواد ظریف پیش می رفت، با موفقیت خاتمه یابد

ایران: این روزها برای کشور ما و نیز جامعه جهانی روزهایی تاریخی و سرنوشت ساز است. روزهایی که مذاکرات پیچیده و نفسگیر هسته ای به لغو تحریم ها علیه کشورمان منتهی می‌شود تا این دوره از مراحل چهارگانه مذاکرات هسته ای که از 26 مرداد 1392 با مدیریت محمد جواد ظریف پیش می رفت، با موفقیت خاتمه یابد. مذاکرات اتمی کشورمان از زمان آغاز(14 مهر82) تا کنون مدیریت 4 شخصیت سیاسی کشورمان را شاهد بوده است. حسن روحانی، علی لاریجانی، سعید جلیلی و محمد جواد ظریف. ارزیابی دستور کار چهار دوره مدیریت مذاکرات هسته ای نشان می دهد که به جز دوره دکتر روحانی و ظریف که تعامل با غرب، سیاست تنش زدایی و دور کردن پرونده هسته یا کشورمان از شورای امنیت(دوره روحانی) و خارج کردن پرونده ایران از شورای امنیت (دوره ظریف)به عنوان سیاستی عملگرایانه در دستور کار قرار گرفت ، دو دوره دیگر بیشتر بر نگاه به شرق(چین و روسیه در دوره دکتر لاریجانی) و نیز سیاست موسوم به "سیاست تهاجمی و طلبکارانه"(دوره دکتر جلیلی) مبتنی بود. ابتنای دو دیدگاه روحانی و ظریف در دوره متناوب روحانی (۱۴ مهر ۱۳۸۲ تا ۲۴ مرداد ۱۳۸۴) و ظریف (از 26 مهر 92 تاکنون) بر مذاکره مستقیم و تعاملی با غرب که بواسطه ابعاد عملگرایانه خود منتقدان سرسختی نیز در داخل یافت، در این دستاورد مشترک بود. به این ترتیب که در زمان دکتر روحانی، پرونده هسته ای ایران با تعهد سه کشور اروپایی به شورای امنیت نرفت (توافق تهران و پاریس)و در زمان دکتر ظریف نیز توافق جامع اتمی حاصل شد.(توافق موقت ژنو). این وضعیت در دوره دکتر لاریجانی و جلیلی البته سرنوشتی متفاوت داشت. ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل و باز شدن این پرونده ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد که موضوع آن "تهدید صلح و امنیت جهانی" بود، در این دوره اتفاق افتاد و شورای امنیت با صدور ۶ قطعنامه تحریم اقتصادی ایران را آغاز کرد.در دوره مدیریت جلیلی نیز هرچند ایران طبق توافق ژنو درخواست آژانس برای بازرسی از تاسیسات قم را پذیرفت و با پیشنهاد تبادل سوخت موافقت کرد و مبادله اورانیوم با غلظت پایین با اورانیوم غنی شده به عنوان سوخت راکتور تهران را طبق توافق تهران پذیرفت اما تحریم های سنگین از سوی آمریکا و اروپا علیه کشورمان وضع شد تا جایی که این وضعیت علاوه بر آنکه درآمد نفتی کشورمان را به نصف تقلیل داد به دلیل اخلال در مبادلات ارزی ، منجر به ایجاد موانع جدی حتی در انتقال درآمد نفتی شد.اکنون اما بنابر توافق جامع اتمی،علاوه برآنکه حق غنی سازی کشورمان به رسمیت شناخته شده است، تداوم کار با سانتریفیوژها تضمین شده است و راکتور آب سنگین اراک نیز باقی خواهد ماند. تحریم های دیگر در حوزه نفت و گاز، تسلیحاتی(بعد از پروسه 5 ساله)، بانکی، تجاری، بیمه و نیز خرید هواپیماهای مسافربری(بعد از سی سال تحریم) لغو می شود و از همه مهم تر اینکه تحریم علیه صادرات و واردات مواد هسته ای نیز برچیده خواهد شد . خرید اقلام حساس با کاربرد دومنظوره و تامین نیازهای کشورمان از طریق کمیسیون مشترک ایران و ۱+۵ و نیز تحصیل دانشجویان کشورمان در رشته های مرتبط با انرژی هسته ای نیز از جمله مورادی هستند که منبعد راه برای تحقق آن نیز تسهیل خواهد شد. این مقایسه عینی که صورت مذاکرات و نتایج مکتوب و در دسترس برآن صحه می گذارد، بهترین مناط و ملاک قضاوت در ارزیابی چهار دوره پر فراز و نشیب از پرونده هسته ای کشورمان است .
تردیدی نیست که پرونده ای با این حجم از پیچیدگی که هربخشی از آن به جز آنکه حاوی نکات مهم فنی در بستری از تحولات سیاسی داخل و خارجی نیز نضج گرفته است، راه را برای انواع تفاسیر باز می گذارد و این انتظار که همگان با وجود روشنی دستاوردهای این پرونده در وجوه مثبت آن همداستان نباشند، چندان عجیب نیست اما می توان ماحصل توافق درپرونده هسته ای را صرف نظر از نتایج غیرقابل انکار آن بر بخش های عظیمی از اقتصاد کشور از منظر "به موقع بودن" آن در معادلات سرنوشت ساز کنونی منطقه نیز ارزیابی کرد. پرونده هسته ای ایران در نگاه غرب پرونده ای بود که ذیل"دغدغه های امنیتی" طبقه بندی می شد.
نحوه تعامل مسوولانه و منطقی کشورمان بااین پرونده به غرب نشان داد که ایران توانایی مدیریت یک بحران امنیتی(از منظر غرب) را با منطق دیپلماسی دارد و به هیچ وجه نمی توان آن را ذیل یک تهدید امنیتی گنجاند . رویه و رویکرد دیپلماسی هوشمندانه کشورمان البته این پیام رسا را نیز به غرب رساند که مبنای عمل ایران نه بر اساس تهدید که مبتنی بر به رسمیت شناختن حقوق و مطالبات قانونی آن است. درک جایگاه قابل اعتنای ایران در مــــــفهوم مقوله« اعتماد و امنیت» آن گاه حایز اهمیت است که در نظر داشته باشیم دغدغه های امنیتی غرب با بسط پدیده شوم تروریسم در جهان بالاخص در منطقه ، ابعاد بغرنج تری یافته است و ایران پسا توافق نقش کلیدی تری در رفع این بحران خواهد داشت. نقشی که با برچیدن تحریم ها ضمن تقویت فضای عمومی ، اجتماعی و اقتصادی کشورمان ، غرب را بیش از گذشته به نقش آفرینی ایران در رفع بحران های منطقه ای نیازمند می کند. از این منظر اکنون می توان دریافت ریشه نگرانی رقبای منطقه ای ایران از تحقق مذاکرات هسته ای و اثبات نیت و عمل صلح آمیز و مبتنی بر تعامل کشورمان چه بوده است و در فضای روشن شدن نقش غیرسازنده برخی از این کشورها در مقوله امنیت منطقه ای، دامنه دستاوردهای خروج موفقیت آمیز از پرونده هسته ای تا کجا در جهت ثبات منطقه ای و از طریق اتکا و اعتماد جهانی به ایران، امتداد خواهد یافت.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت