مانند اروپايي‌ها با افتضاح بازمي‌گردند

کد خبر: 479564

حكام سعودي در ادامه بازي خود براي سرپوش گذاشتن بر جنايت اعدام شيخ نمر، تلاش ويژه‌اي مي‌كنند تا شركاي خود را مجاب به قطع رابطه سياسي با ايران كنند؛ روندي كه تا به امروز بحرين، كويت، سودان و جيبوتي به آن پيوسته‌اند

جوان: حكام سعودي در ادامه بازي خود براي سرپوش گذاشتن بر جنايت اعدام شيخ نمر، تلاش ويژه‌اي مي‌كنند تا شركاي خود را مجاب به قطع رابطه سياسي با ايران كنند؛ روندي كه تا به امروز بحرين، كويت، سودان و جيبوتي به آن پيوسته‌اند. اين در حالي است كه بسياري از كارشناسان بين‌المللي معتقدند با توجه به آنكه كشورهايي كه از اين اقدام عربستان حمايت مي‌كنند، جزو كشورهايي هستند كه جمهوري اسلامي كمترين ميزان مراودات بين‌المللي را با آنها داشته، عملاً اين اقدام تنها جنبه تبليغاتي دارد و تأثيري در تحولات بين‌المللي كشورمان ندارد. اين در حالي است كه گفته مي‌شود عربستان سعودي براي پيوستن اين شبه‌كشورها به ائتلافش عليه ايران حاضر به پرداخت هزينه‌هاي گزافي شده است. نكته جالب‌تر در خصوص اين موضوع آنجاست كه مجموع جمعيت كشورهايي كه در پي تنش‌هاي اخير با جمهوري اسلامي ايران قطع رابطه كرده‌اند شايد با ارفاق و خوشبيني بتوانند با جمعيت كشورمان برابري ‌كنند.
با ذلت بازگشتند
اما تلاش عربستان براي ايجاد انزواي ظاهري براي جمهوري اسلامي ايران در حالي است كه با نگاهي به تاريخ ۳6 ساله انقلاب اسلامي، مي‌توان اين نكته را به خوبي ديد كه قهر سفرا از ايران و قطع روابط ديپلماتيك با كشورمان، اقدامي پر سابقه در كشور بوده و از قضا هر بار نيز اين سفرا با سرافكندگي به محل كار خود در داخل خاك جمهوري اسلامي ايران بازگشته‌اند. شايد بتوان‌نخستين خروج مفتضحانه سفراي كشورهاي غربي از ايران را در ماجراي فتواي مشهور امام‌خميني(ره) درباره ارتداد سلمان رشدي مشاهده كرد؛ جايي كه طي آن سفراي كشورهاي اروپايي تحت فشار لابي صهيونيست مجبور به ترك خاك ايران شدند اما ديري نپاييد كه با آغاز دوران سازندگي در جمهوري اسلامي، اين سفرا به ايران بازگشتند چراكه آنها حاضر نبودند سهم خود را در اقتصاد بزرگ ايران از دست بدهند.
اما ماجراي دومين خروج سفراي غربي هم به قضيه ميكونوس باز مي‌گردد. پس از اعلام رأي يكطرفه دادگاه آلماني در خصوص ماجراي ميكونوس، كشورهاي اروپايي نيز در اقدامي هماهنگ اقدام به فراخواندن سفراي خود از ايران كردند. حدود چند ماه از اين خروج گذشته بود كه رهبر معظم انقلاب در واكنشي قاطعانه عنوان كردند: «البته دستگاه دولتى ما كه بحمدالله مواضع بسيار خوبى در مقابل حركت‌هاى زشت اينها داشته است، از حالا به بعد هم بايستى با كمال قدرت عمل كند و در مرحله اول، سفير آلمان را فعلاً تا مدتى نبايد راه بدهد كه به ايران بيايد. بقيه هم كه مي‌خواهند به عنوان يك حركت به اصطلاح آشتى‌جويانه برگردند، مانعى ندارد. خودشان رفته‌اند، خودشان هم برمي‌گردند. ديدند كه رفتنشان هيچ اهميتى ندارد. اينها مي‌خواهند برگردند، مانعى ندارد، اما در رفتن سفراى ايران به كشورهاى آنها، هيچ عجله‌اى نبايد بشود. بايد سرِ صبر و فرصت ببينند چه چيزى مصلحت است، هر چه كه عزت اسلامى اقتضا مي‌كند- همان طور كه هميشه گفته‌ايم - همان‌گونه عمل كنند.»
درست پس از اين مواضع مقتدرانه رهبر انقلاب بود كه سفراي اروپايي يك به يك به محل كار خود بازگشتند و سفير آلمان هم كه عجله زيادي براي بازگشت به سفارتخانه خود در تهران داشت، آخرين نفري بود كه پا در خاك ايران گذاشت.
همچنين موردي ديگر كه طي ساليان گذشته روي داد و بي‌شباهت به تنش‌هاي فعلي ميان ايران و عربستان نيست، ماجراي تسخير سفارت انگليس بود؛ ماجرايي كه در ادامه با دخالت پليس و برخورد با برخي از متخلفان پايان يافت. درست پس از همين حركت بود كه دپيلمات‌هاي انگليسي هوچي‌گري‌هاي خود را آغاز كردند و با راه انداختن كارناوالي از سفراي كشورهاي مختلف و نشان دادن برخي تخريب‌ها كه در اثر اقدام دانشجويان به وجود آمده بود، شروع به مظلوم‌نمايي و تبليغ عليه جمهوري اسلامي ايران كردند. انگليسي‌ها در اين بين كوشيدند از طريق ايجاد فضاي رعب و وحشت در ميان سفراي خارجي و تأكيد بر اين موضوع كه احتمال وقوع چنين وقايعي براي ديگر سفارتخانه‌ها نيز وجود دارد، كوشيدند تا كشورهاي ديگر را به اعمال فشار عليه جمهوري اسلامي وادار كنند. با اين اقدام انگليسي‌ها برخي از سفراي كشورهاي عضو اتحاديه اروپا نظير سفراي فرانسه، ايتاليا، هلند، بلژيك و آلمان هم با حركت در پازل استعمارگر پير، سفراي خود را از تهران فراخواندند، اما همين كشورها كمتر از سه ماه بعد با درك شرايط فوق‌العاده جمهوري اسلامي، ترجيح دادند كه سفراي خود را خيلي آرام و بدون صدا به ايران بازگردانند. اين در حالي بود كه كشورهاي مستعمره انگليس نظير كانادا و استراليا نيز به تأسي از سردمدار خود بخش‌هاي مهمي از سفارتخانه‌هاي خود در تهران را تعطيل كرده بودند.
اما در اين ميان نكته جالب‌تر آنجا بود كه در تمام مدت قطع رابطه ايران و انگليس، ‌بريتانيا اشتياق زيادي براي بازگشايي سفارت خود در تهران نشان مي‌داد، به طوري كه با شكل‌گيري گفت‌وگوهاي هسته‌اي، سياستمداران بريتانيايي از موقعيت نهايت استفاده را كردند و در نهايت موفق شدند ‌چندي پيش سفارت خود را در تهران بار ديگر بازگشايي كنند. اين در حالي است كه استراليا هم وضعيت عملكرد سفارت خود را به حالت عادي بازگردانده و كانادا نيز با تغيير دولت، به دنبال بازگشايي سفارت خود در تهران است.
اعراب باز مي‌گردند
تمامي اين وقايع در حالي است كه جمهوري اسلامي ايران به عنوان يك كشور بزرگ و قدرتمند در منطقه غرب آسيا، همواره محور تحولات زيادي بوده و بي‌شك قطع رابطه با ايران نه فقط ار لحاظ سياسي و ديپلماتيك بلكه از لحاظ اقتصادي نيز به ضرر كشورهاي تحريم كننده بوده است؛ موضوعي كه امارات‌متحده ‌عربي به خوبي آن را درك كرد و زير بار فشار عربستان تنها حاضر شد سطح روابط خود را از سفير به كاردار تقليل دهد. از اين رو با توجه به اجراي برجام در آينده نزديك و شكل‌گيري تحولات اقتصادي در كشور بعيد به نظر نمي‌رسد كه وابستگان كوچك حكومت سعودي نظير بحرين، كويت و سودان با استشمام بوي پول زير تمام قول و قرارهاي خود با عربستان بزنند و خواستار ازسر‌گيري روابط خود با ايران شوند. كما اينكه با كاهش قيمت نفت در بازارهاي جهاني و كاهش درآمدهاي عربستان و اين كشورهاي كوچك وابسته، ديگر تأمين مالي آنان با دلارهاي نفتي توسط عربستان عملي سخت و مشكل است.
ائتلاف‌هاي شكست‌خورده عربستان
در همين حال نكته قابل ذكر ديگر آن است كه عربستان طي سال‌هاي گذشته با بهره‌گيري از منابع سرشار ناشي از فروش نفت، تلاش‌هاي زيادي براي شكل دادن ائتلاف‌هاي مختلف انجام داده و مي‌كوشد خود را از طريق اين ائتلاف‌ها به عنوان كشور محوري منطقه معرفي كند، اما اين ائتلاف‌ها همواره با شكست‌هاي بزرگي مواجه شده‌اند. مهم‌ترين ائتلافي كه عربستان طي ساليان گذشته شكل داده، ائتلاف تروريست‌هايي است كه در سوريه و عراق با دلارهاي نفتي آنان شكل گرفته و به رغم سرازير شدن منابع سرشار آنان هرگز نتوانسته‌اند موفقيتي چشمگير به دست آورند. كما اينكه اين روزها با ورود روسيه به صحنه تحولات سوريه، به نظر مي‌رسد كه پايان عمر اين ائتلاف نزديك باشد. ائتلاف ديگري كه آل‌سعود سال گذشته به آن شكل داده ائتلافي عليه مردم يمن بود كه ‌ اگرچه كشورهاي مختلفي با تجهيزات نظامي‌شان به این ائتلاف پيوستند اما هرگز نتوانستند موفقيتي چشمگير در يمن به دست آورند و در مقابل مبارزان يمني كه از ابتدايي‌ترين تجهيزات نبرد برخوردارند، شكست‌هاي سختي را متحمل شده‌اند.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت