گیوتین پاریسی زیر گلوی مسلمانان فرانسه
بیش از یک ماه از حملات تروریستی داعش به پاریس که حدود 130 کشته برجای گذاشت، می گذرد. عملیات خوف انگیز داعش که خواب را از چشمان مردم اروپا ربود این روزها آرام آرام اثرات سیاسی و اجتماعی خود را نشان می دهد.
بیش از یک ماه از حملات تروریستی داعش به پاریس که حدود 130 کشته برجای گذاشت، می گذرد. عملیات خوف انگیز داعش که خواب را از چشمان مردم اروپا ربود این روزها آرام آرام اثرات سیاسی و اجتماعی خود را نشان می دهد. در نگاه اول مسلمانان فرانسه که همواره مورد ارعاب و بدبینی دولتمردان فرانسوی بوده اند، به عنوان متهمین ردیف اول کشتار پاریس قلمداد شده اند. بر اساس آمار رسمی پلیس فرانسه، پس از حملات پاریس حداقل 210 مورد حمله یا ضرب و شتم مسلمانان فرانسه به وپژه زنان محجبه صورت گرفته است. نکته تاسف انگیز اینجاست که فرانسوی ها همانند دیگر کشورهای غربی تا همین دیروز داعش را به عنوان «تروریست های خوب» در مقابل دولت قانونی سوریه حمایت می کردند. در نگاه عمیق تر به لایه های زیرین جامعه فرانسه، گسل سیاسی پاریس که نشانه های آن از دوسال پیش نمایان شده بود، با حملات پارس فعال گردید. هفته گذشته دور نخست انتخابات منطقه ای فرانسه، «حزب ملی فرانسه» توانست در 6 منطقه از 13 منطقه به پیروزی دست پیدا کند؛ هرچند که در دور دوم انتخابات، نتوانست این موفقیت های خود را تکرار کند. فرانسه در حال حاضر 27 منطقه را در برميگيرد که 22 منطقه در سرزمين اصلي فرانسه و 5 منطقه نيز در فراسوي آبهاي اين کشور قرار دارند. در تفکیک درصدی «جبهه ملی فرانسه» با 30.8 درصد به رهبری مارین لوپن پیشتاز بوده و در مقابل حزب راست ميانه «اتحاد براي جنبش مردمي» با 27.2 به رهبری نیکلا سارکوزي (رئيسجمهوري پیشین فرانسه)، همچنین حزب سوسياليست ها و چپ ها با 22.7 درصد به رهبری فرانسوا اولاند (رئيس جمهور فعلي فرانسه) ایستاده بودند؛ هرچند که در پایان، همه چیز به نفع سارکوزی و حزبش به پایان رسید. نتیجه دور اول انتخابات منطقه ای برای جامعه فرانسه یک زلزله مهیب بود که اردوگاه دو حزب عمده سیاسی کت آبی ها را حسابی لرزاند. مارین لوپن به عنوان رهبر جبهه ملی فرانسه برای چند روزی ادعا می کرد که به نفر اول دنیای سیاست کت آبی ها تبدیل شده است. وی نتیجه این انتخابات را به مثابه دست رد زدن فرانسوی ها به سینه سیاستمداران قدیمی و سنتی کشورش می دانست و می گفت «نخبگان سیاسی فرانسه فرو می ریزند»؛ رویکردی که گفته است حتی بعد از شکست دور دوم ادامه خواهد داد. دختر ملی گرای فرانسه پیروزی حزبش را تکانه سیاسی دانسته و گفته است:«همانند سال 1989 که اتحاد جماهیر شوروی شروع به فروپاشیدن کرد، اکنون نیز ما صدای ترک خوردن دیوار را شنیدیم که شروع به شکاف خوردن کرده است. دیواری که پشت آن نظامی کهنه همیشه باور داشت از جهان و زمان در امان باقی خواهد ماند. دیواری که پشت آن گروهی از رهبران امیدوار بودند نسل بعد از نسل بقا داشته باشند. اما رسانه های ارتباط جمعی معقول به این واقعیت اذعان کرده بودند این نظام پوسیده شده است.» صدای پای لوپن در راه الیزه جدا از پس لرزه های دور اول این انتخابات، ولو با احتساب شکست های دور دوم، مساله اساسی برای جامعه در حال فروپاشی جامعه سیاستمداران فرانسوی اینجاست که 8 ماه تا انتخابات ریاست جمهوری فرانسه در بهار سال 2016 بیشتر باقی نمانده است. رهبران تلاش می کنند با حساسیت وضعیت سیاسی فرانسه را دنبال کنند. لوپن رسما خواهان فروپاشی اتحادیه اروپا است و یک تهدید بزرگ برای رویاهای اروپای متحد شناخته می شود. جبهه ملي در دو دوره رياست جمهوري ژاک شيراک از قدرتي برخوردار نبود و خطری جدي براي احزاب سنتي راست و چپ فرانسه به حساب نمي آمد، اما پس از انتخابات سال 2007 و ورود سارکوزي به اليزه و دنباله روي وی از امريکا و پشتيباني بي چون و چرايش از سياست هاي تل آويو و صهيونيست ها حزب جبهه ملي روز به روز از قدرت و محبوبيت بيشتري در نزد مردم فرانسه برخوردار شد تا جائيکه اين وضيعت در زمان رياست جمهوري فرانسوا اولاند به حداکثر رسيد، زيرا سياست هاي مبهم و متضاد اليزه در حوزه خارجي به ويژه در پرونده سوريه و در حوزه داخلي افزايش روز افزون بيکاري و هجوم مهاجران موجب تضعيف بيش از پيش سوسياليست ها شد. در تحلیل تفکری حزب ملی گرای فرانسه باید گفت که مارین لوپن سیاستمداری است با مجموعه ای از عقاید اصلی راست افراطی و چپ افراطی را با فاصله گرفتن از رویکرد غیر متساهلانه راست سنتی و افراطی در خود گنجانده است. وی علائق ژان لوپن، پدر خود و بنیانگذار جبهه ملی فرانسه را نقض کرد. وی مدعی شد که حزب جبهه ملی دیگر یک حزب راست گرای افراطی نیست، بلکه حزبی میهن پرست برای مردم عادی با همه نژادها و همه مذاهب و علیه خیانت نخبگان است. لوپن به خواستگاه فکری پدرش در مورد راست گرایی افراطی که سابقه ای طولانی تر از نازیسم و فاشیسم دارد، وفادار مانده است و عقاید محافظه کارانه با محوریت هجمه علیه مسلمانان، یهودیان و مهاجران ترویج می دهد. رهبر جبهه ملی فرانسه با گفتمانی پوپولیستی رویکرد سوسیالیست ها در موافقت با ایجاد تعرفه های تجاری، ارائه یارانه برای صنایع، بالا بردن رقم سن قانونی، کاهش سن بازنشستگی به 60 سال را دنبال می کند. نکته جالب اینجاست که در میان موضع گیری های لوپن رگه هایی از لیبرالیسم می توان مشاهده می شود. نمیتوان نقش بحرانهای اقتصادی فزاینده در فرانسه را در پیروزی این حزب راست افراطی نادیده گرفت. نرخ بیکاری در این کشور به 10 درصد رسیده است، کاهش ارزش یورو همچنان ادامه دارد و بحرانهای «منطقه یورو» در یونان، اسپانیا و پرتغال در حال افزایش است. در یک نگاه اجمالی به جامعه فرانسه می توان گفت، اگر تا دیروز حکومت مارین لوپن بر فرانسه یک پیش بینی مضحک بود، امروز رهبر جبهه ملی فرانسه اگر بخت نخست ریاست جمهوری نباشد قطعا قابلیت این را خواهد داشت که انتخابات بهار 2017 را به دور دوم بکشاند. گلوی مسلمانان فرانسه زیر گیوتین در میان تمام معادلاتی که درباره رئیس جمهوری بعدی فرانسه وجود دارد، جامعه مسلمانان این کشور دارای اهمیتی ویژه است. فرانسه با حدود 5 میلیون نفر بیشتر تعداد مسلمانان اروپا را در خود جای داده است. فارغ از جناح بندی های سیاسی فرانسه، در کشوری که خود را مهد دموکراسی می داند، به شکلی سیستماتیک تلاش می شود که مسلمانان از دست یابی به مناصب کلیدی منع شده و رشد آنها محدود شود. در طبقه بندی جامعه مسلمانان فرانسه طیف های متنوعی وجود دارد؛ جامعه اسلامی فرانسه که تلاش می کنند در رسانه ها نیز حضور داشته باشند و لیبرال ها و نوسلفی ها نیز دو طیف کاملا متضاد هستند. در این میان نوسلفی ها و اخوانی ها به شکلی تارعنکبوتی در فضای مجازی رشد پیدا کرده اند. بسیاری معتقدند که شورای مسلمانان فرانسه که در سال 2003 میلادی تاسیس شد، هرگز مدافع خوبی برای مسلمانان نبوده است. در مورد شورای مسلمانان باید گفت که بین 3 طیف الجزایری تبارها، مغربی ها و ترک ها رقابت سنگینی وجود دارد؛ در میان این منازعه همواره دولت حاکم بر فرانسه نیز تلاش می کند مداخله کند. در میان بلبشویی که به شکلی مهندسی شده علیه جامعه مسلمانان فرانسه وجود داشته است، گفتمان سلفی گرایانه ظرف 5سال گذشته به شکلی افسارگسیخته رشد و نمو یافته است. به گفته «حائو سنیگر» از موسسه مطالعات سیاسی لیون (فرانسه)، «به طور عمده، دو نوع گرایش نهادهای مسلمان فرانسه را تشکیل می دهند: نوسلفی ها و نو اخوانی ها، که راستگرایان اسلامی و حتی بنیادگرایان آنها را نمایندگی می کنند. آنها به دنبال اسلامی اسطوره ای و ریشه ای یا محافظه کاران نزدیک به اخوان المسلمین بوده و از خلأ موجود در نهادهای اسلامی فرانسه بهره می برند.» در تحلیل نوع برخورد دولت فرانسه با مسلمانان باید یک ضرب المثل معروف این کشور را لحاظ کرد که «سفید کلاه یا کلاه سفید فرق چندانی ندارد و کلاه همان کلاه است.» این مساله در اسلام هراسی طیف های سیاسی حاکم بر فرانسه عمومیت دارد، آنها با واژگان بازی می کنند اما در نهایت اسلام هراسی و تخاصم با مسلمانان را دنبال می کنند. شمار زیادی از مسلمانان فرانسه ظرف نیم قرن گذشته به انزوا و حاشیه رانده شده اند. مسلمانان فرانسوی در حوزههای اجتماعی و اقتصادی رنج میبرند و به دلیل رفتار خصمانه دولتهای محافظه کار و سیالیست مشکلات جامعه فرانسه در حاشیه جامعه این کشور سیر صعودی داشته است. «محمد» يک مهاجر الجزايري تبار فرانسوی مي گويد: «در فرانسه هنوز هم مهاجران از ديگر بخش هاي جامعه فرانسوي دور نگه داشته مي شوند.» «ديديه لاپيروني» استاد دانشگاه در پاريس مي گويد: «بسياري از مسلمانان فرانسوي خود را بخشي از جامعه نمي دانند. نوعي ناکامي سياسي در ادغام مسلمانان با کل جامعه وجود دارد.» وضعیت بغرنج مسلمانان فرانسه، پس از حملات تروریستی پاریس تشدید شد و آنها تقاص حمایت دیروز الیزه از داعش و گاف امنیتی نیروهای امنیتی پلیس فرانسه را پس می دهند. رقم 180 حمله خشونت آمیز علیه مسلمانان فرانسوی نشان می دهد که نگاه اسلام هراسانه در جامعه این کشور به بالاترین حد خود رسیده است. تردیدی نیست که عملیات داعش نقشی اساسی در پیروزی حزب ملی گرای فرانسه ایفا کرده است. در انتخابات منطقه ای، دغدغههای امنیتی بر اذهان رایدهندگان حاکم بوده است. مارین لوپن در نطق های انتخاباتی خود علیه مسلمانان و مهاجران با اشاره به حملات پاریس سخنان تندی را بیان کرد. رهبران حزب ملی گرای فرانسه، علنا مسلمانان این کشور را غیر فرانسوی قلمداد می کنند. در ماه های منتهی به انتخابات ریاست جمهوری فرانسه قطعا فرانسوا اولاند و نیکلا سارکوزی تلاش خواهند کرد که خود را به مسلمانان نزدیک تر کنند. نکته مضحک اینجاست که رئیس جمهوری فعلی و رئیس جمهوری سابق فرانسه هر دو در طول زمامداری امور کاخ الیزه تلاش کردند که با عناوین مختلف همانند همان کلاه سفید و سفید کلاه مسلمانان را منزوی کنند. مارین لوپن اگرچه با رنگ و لعاب پررنگی اسلام هراسی و دشمنی با مهاجران را دنبال می کند، اما در مساله بغرنج جنگ سوریه مواضعی در مخالفت با دو حزب دیگر اتخاذ کرده است. رهبران کشورهای غربی با لجاجت خواهان حذف بشار اسد هستند اما رهبر جبهه ملی فرانسه در دفاع از بشار اسد گفته است که «هر کسی، رهبر سوریه باشد ثبات این کشور بیشترین اولویت را برایش دارد.» لوپن این سئوال را مطرح می کند، «ما اکنون باید بپرسیم آیا شما میخواهید سوریه دست کم یک کشور باقی بماند یا تبدیل به یک "دولت اسلامی" به سبک داعش شود. ما با جنگیدن با بشار اسد به مدت سه سال باعث تقویت مواضع داعش شدهایم.» کابوس اتحادیه اروپایی تاکید دارد که «بشار اسد در حال حاضر تنها سیاستمداری است که میتواند سوریه را در کنترل خود داشته و از فروپاشی آن جلوگیری کند. شورشیان سوری در حال حاضر نمیتوانند جلوی فروپاشی سوریه را بگیرند. ما باید وضعیت را آنگونه که واقعا هست ببینیم نه آن طوری که میخواهیم ببینیم.» مارین لوپن، چهره ای است که مواضع خود را بر اساس ملاک های پوپولیستی تغییر می دهد و هیچ بعید نیست در روزهای منتهی به انتخابات ریاست جمهوری 2017 فرانسه مواضع خود را تعدیل کند، اما امروز مساله جالب اینجاست که رهبر جبهه ملی فرانسه با نوعی واقع بینی به مسائل جنگ سوریه نگاه کرده و خواهان حمایت از بشار اسد شده است. دختر ملی گرای فرانسه برخلاف نگاه لجوجانه اولاند، سرچشمه مشکلات را به نوعی شناسایی کرده است، برهمین اساس حتی ابایی از تعامل با اسد ندارد. ظهور و بروز مارین لوپن اگرچه یک تهدید پررنگ علیه جامعه مسلمانان فرانسه است، اما در نهایت می تواند به یک فرصت نیز تبدیل شود. قطعا ظرفیت رأی دهی جامعه مسلمانان فرانسه موضوعی است که کاندیداها و احزاب از کنار آن بی تفاوت عبور نخواهند کرد و جامعه مسلمانان می تواند از این فرصت برای بهبود وضعیت خود در جهت مقابله با تفکر تکفیری داعش بهره بگیرد. منبع: دوهفته نامه چشمه استان مازندران
دیدگاه تان را بنویسید