فارس: ماموریت در مصر برای دیپلماتی که در یکی از سرنوشتسازترین و پرحادثهترین مقاطع کشور تاریخی مصر و منطقه و همزمان با بیداری اسلامی، سکان نمایندگی ایران در قاهره را بر عهده داشته است؛ میتواند بسیار پرخاطره باشد. خاطرات مجتبی امانی رئیس سابق دفتر حفاظت منافع ایران در قاهره ابعاد مختلفی را در بر میگیرد. وی خاطرات خود را در قالبی داستانی روایت میکند.
گروه سیاست خارجی خبرگزاری فارس اقدام به انتشار خاطرات وی کرده که شصت و چهارمین بخش آن از نظر خوانندگان میگذرد.
***
در ادامه اظهارات «لیلی عبداللطیف» که بخشی از آن را در قسمت قبلی آوردم؛ لازم است به اظهار نظر یکی از خوانندگان که در اشاره به قسمت قبل بیان شده اشاره کنم. یکی از خوانندگان در واکنش به خاطره قسمت قبل چنین اظهار نظر کرده است:
«بسیاری از این پیشگوها پرورش یافته صهیونیستها هستند. آنان برخی نقشههای شومی را که قرار است در آینده اجرا کنند، توسط این پیشگوها مطرح میکنند تا اعتماد مردم را جلب کنند و هنگامی که این اتفاق رخ داد، آنگاه خواستههای دیگرشان را که فقط درحد آرزوست و بر انجام آن قادر نیستند از زبان پیشگوها مطرح میکنند تا زمینه را برای تحقق آنها فراهم کنند.»
بدون شک بخشی از این اظهارات صحیح است و نه فقط رژیم صهیونیستی، بلکه دیگر سازمانهای امنیتی کشورها نیز ممکن است با رواج این اظهارات بدنبال مقاصد خاص خود باشند. البته یک نکته را نباید فراموش کرد که این موضوع به این معنا نیست که اصل موضوع پیشگویی، خرافات و عاری از حقیقت است. رهبران مذهبی یهود در پیشگویی سابقه زیادی دارند و قرآن نیز به این موضوع اشاره دارد. آنجا که اشاره دارد یهودیان از سالها قبل از تولد پیامبر (ص) به علت اطلاع از ظهور پیامبری در حجاز، به این سرزمین مهاجرت و در مدینه اقامت کرده بودند.
ادامه پیشگوییهای فرد مذکور که در همین برنامه تلویزیونی بیان میکرد را در زیر میخوانید . مجدداً تکرار میشود که مطالب توضیحی اینجانب که ناظر بر حوادث آن زمان میباشد نیز در داخل پرانتز آورده شده تا خوانندگان محترم در فضای حوادث قبل و بعد از اظهارات این پیشگو قرار گیرند:
در مصر شاهد تظاهرات بیکاران و گرسنگان خواهیم بود. سرقتهای زیادی در مصر میبینم. سالهای 2014 و 2015 سالهای سختی برای مصر خواهد بود. مصر دو سال سخت اقتصادی، سیاسی و نظامی خواهد داشت. اتفاقات زیادی از جمله ناآرامی و درگیری رخ خواهد داد. مردم بعد از ساعت 9 شب به علت ترس از خانههای خود خارج نمیشوند. (شهرهای مصر و به خصوص شهر قاهره معمولاً تا حدود ساعت دو نیمه شب کاملاً پر جنب و جوش بود، ولی به علت حوادث انقلاب و به ویژه بعد از برکناری مرسی و وجود ناامنی و ترور و انفجار، آن شور و نشاط سابق خود را از دست داده بود. همچنین فقدان پلیس و درگیر شدن آنها با مخالفان، باعث افزایش سرقت شده بود)
سه نفر از بزرگان مصر همانند شخصیتهایی که معمولاً در تلویزیون میبینیم به طرز سختی خواهند مرد.
بین سلفیها و اخوانیها اختلافاتی میبینم. روزنامهها و شبکههای تلویزیونی بسته خواهند شد. چندین شبکه تلویزیونی بسته به شرایط کشور بسته خواهد شد. خدا به مرسی (در زمان این اظهارات مرسی رئیس جمهور بود) سلامتی بدهد. فشار روی او زیاد است. پس از دخالت ارتش، فرد دیگری را به جای او میبینم. (این بخش از پیشگوییهای وی تا حد زیادی به واقعیت پیوست. سلفیهای مصر که در واقع منظور همان حزب تکفیری نور مصر است، از اقدام ارتش مصر علیه سیسی حمایت کردند. دقیقاً در همان روز اقدام ارتش، چندین شبکه تلویزیونی وابسته به اخوان و برخی از شبکههای دینی تعطیل شدند. همچنین ارتش به مرور چندین نشریه وابسته به این جریانات و از جمله ارگان حزب اخوان المسلمین را تعطیل کرد. مرسی نیز بعد از سه روز از اقدام ارتش به علت پا فشاری بر اینکه رئیس جمهور قانونی است، توسط سیسی دستگیر و به زندان انداخته شد که هنوز در زندان بسر میبرد. سیسی بر اساس قانون اساسی مصر عدلی منصور را که رئیس شورای عالی قضایی مصر بود به جای وی گمارد و پس از 9 ماه نیز خود از طریق برگزاری یک انتخابات، رئیس جمهور مصر شد. میتوان این احتمال را داد که لیلی عبداللطیف از برنامه
ارتش اطلاع قبلی داشته است، اما این تنها یک احتمال است و به نظر من که حوادث را از نزدیک مشاهده میکردم، خود ارتش هم اقدامات خود را بر اساس شرایط موجود و نه یک برنامه مدون پیش میراند)
(محمد) البرادعی (دبیرکل سابق سازمان انرژی هستهای) باید مراقب سلامتی خودش باشد. عمرو موسی بیشتر از برادعی محبوب خواهد بود. او باید مراقب حمله به خودش و خانهاش باشد. (عمرو موسی در زمان بعد از برکناری مرسی، رئیس شورای انتصابی تدوین قانون اساسی شد که نقش مهمی در این کار داشت) حمدین (صباحی) نقش ویژهای خواهد داشت. برای عمرو ادیب (یکی از مجریان به شدت جنجالی مصر) ، البرادعی و عمرو موسی میترسم. باسم یوسف (یکی از مجریان مشهور شبکههای مصری) و ابراهیم عیسی (یکی از نویسندگان مطبوعاتی و مجری شبکههای تلویزیون مصر) دچار مشکلاتی خواهند شد. (البرادعی میخواست در انتخابات ریاست جمهوری مصر نامزد شود که با فضاسازی علیه وی از این کار منصرف شد. وی در ابتدا از اقدام سیسی علیه مرسی حمایت کرد و به عنوان معاون رئیس جمهور موقت یعنی عدلی منصور منصوب شد، اما در ادامه مسیر و در اعتراض به کشتار طرفداران مرسی از سمت خود استعفا داد و هم اکنون نیز به نظر میرسد از سیاست کناره گیری کرده است. حمدین صباحی از مخالفان جدی مبارک و رهبر یک جناح فعال سیاسی مصر و تقریباً رهبر ناصریهای مصر بود. او هم اقدام سیسی را علیه مرسی تایید کرد و به
نظر میرسید احتمال میداد جانشین وی شود. او همراه با مرسی نیز در انتخابات ریاست جمهوری مصر شرکت کرده بود و نفر سوم این انتخابات بعد از مرسی و شفیق شد. حمدین صباحی نیز از اقدام سیسی علیه اخوان حمایت کرد. وی سپس در برابر سیسی نامزد ریاست جمهوری مصر شد و از این طریق به این انتخابات مشروعیت داد، اما شکست سختی خورد. او هم اکنون بیشتر فعالیتهای سیاسی خود را کنار گذاشته است. باسم یوسف که برنامههای تلویزیونی وی نقش زیادی در تخریب مرسی داشت، در زمان سیسی دچار مشکلاتی شد و مصر را ترک کرد. ابراهیم عیسی هم که دارای تفکرات نزدیک به شیعه و از مخالفان سرسخت اخوان و وهابیها و سلفیهاست به نوشتهها و برنامههای خود همچنان ادامه میدهد. او هم اکنون نیز مورد هجوم وهابیها و تکفیریهای مصر است)
زلزلههایی در مصر رخ خواهد داد. زلزله قاهره خرابی به دنبال نخواهد داشت. (چند زلزله خفیف در مصر رخ داد و همگان به ویژه ساکنین قاهره آن را احساس کردند. در دو زلزله از این زلزلهها در قاهره بودم و آن را احساس کردم. البته شاید این پیشگویی ارزش چندانی نداشت، چون معمولاً در هر یکی دو سال یک بار از این زلزلههای نه چندان قوی در مصر رخ میدهد)
بین سینا و اسرائیل درگیریهای زیادی میبینم. اسرائیل مورد هدف قرار خواهد گرفت. هواپیماهای اسرائیلی بر فراز سوریه پرواز خواهند کرد.
در فلسطین درگیریها و خونریزیهای بیشتری خواهد بود. ناآرامیهایی زیادی در مرز فلسطین (رام الله در حکومت خودگردان) و اسرائیل وجود خواهد داشت.
در کشورهای عربی تقسیماتی رخ خواهد داد. در الجزایر و مغرب تقسیماتی اتفاق خواهد افتاد. (تعدادی از کشورهای عربی مانند سوریه و عراق و لیبی در معرض توطئههایی برای تجزیه هستند، ولی تا به حال چنین اتفاقی رخ نداده است. همچنین هیچ نشانهای برای تجزیه الجزایر و مغرب وجود ندارد)
بشار اسد کنار نمیرود و سوریه را ترک نخواهد کرد. او به انتخابات 2014 خواهد رسید. کشتار گسترده در سوریه رخ خواهد داد. به سفارتخانهها حمله خواهد شد. ناآرامیهای سختی در سوریه خواهد شد. (واقعیتهای موجود و ویژه حضور بشار اسد در سوریه و شرکت و پیروزی او در انتخابات ریاست جمهوری سوریه از پیگشوییهای وی است که محقق شده است)
در لبنان درگیریهایی خواهد بود که ارتش به شدت با آن برخورد خواهد کرد. تندروها در مناطق طرابلس، بقاع و صیدا فعال خواهند شد که ارتش با آنها برخورد میکند. یکی از رئیس جمهورهای سابق لبنان میمیرد. وزیر و یا معاون وزیر دفاع لبنان به قتل میرسد.
یونیفل (نیروهای صلح بان سازمان ملل) در کشورهای عربی و سوریه و مرزهای لبنان و جولان مستقر خواهند شد. تعداد آنها ممکن است به دویست هزار نفر نیز برسد.
علاوی و مالکی را در خارج از حکومت میبینم. (نوری مالکی نخست وزیر عراق جایش را به حیدر العبادی داد و ایاد علاوی نیز سمتی در حکومت عراق ندارد)
نگران پادشاهی ملک عبدالله در اردن هستم. حکومت او به لرزه خواهد افتاد. (این پیشگویی حاوی هیچگونه واقعیتی نیست و پادشاه اردن تا به امروز بر این کشور حکومت میکند و شاهد مخالفت جدی در داخل نیست)
در سراسر عربستان سعودی ناآرامیهایی خواهد بود، ولی ارتش دخالت کرده و (حکومت) این کشور حفظ میشود.
در امارات شبکههای جاسوسی و تروریستی کشف خواهند شد، ولی شیخ امارات بر آنها پیروز میشود.
بحرین مانند موج دریا جزر و مد خواهد داشت و یک روز آرام و یک روز ناآرام خواهد بود.
در ایران اصلاح طلبان پیروز خواهند شد که پس از احمدی نژاد بر سر کار خواهند آمد.
حوادث شدید طبیعی در ژاپن، چین، اندونزی، سریلانکا، اسپانیا و یونان رخ خواهد داد.(این نوع پیشگوییها ارزش چندانی ندارد. معمولاً در گوشه و کنار دنیا حوادث زیادی رخ میدهد که بسیاری از پیشگوییهای این چنینی میتواند بر آن تطبیق کند)
ترکیه بسیار دچار مشکل خواهد شد. زلزله بزرگی در دریای بین ترکیه، قبرس و یونان اتفاق خواهد افتاد که باعث بوجود آمدن موجهای بزرگی در دریا خواهد شد. خونریزی زیادی در ترکیه رخ خواهد داد و شخصیت بزرگی در پارلمان ترکیه میمیرد.
پوتین بیمار و بدحال شده و در بیمارستان بستری خواهد شد. (این نوع پیشگویی نیز گرچه ظاهراً مهم است، اما ارزشی ندارد، چرا که این احتمال درباره بیماری هر فردی و از جمله پوتین صدق میکند. ضمن آن که اگر پوتین نیز بیمار و در بیمارستان بستری شود، معلوم نیست که علنی و خبری شود)
در ایتالیا، فرانسه، اسپانیا، صربستان و یونان درگیریهای زیادی خواهد بود. اسلام گراها در اروپا قدرت خواهند گرفت. سارکوزی در فرانسه در خطر قرار خواهد گرفت.
امیر چارلز و ملکه بریتانیا خواهند مرد. (هر شخصی بالاخره خواهد مرد، اما هردوی این افراد تا این زمان زنده هستند)
هنرپیشههای زیادی در آمریکا و اروپا تهدید خواهند شد و گروگان گرفته میشوند.
چیز عجیبی بین آمریکا و چین اتفاق میافتد. اجسام عجیبی در آسمان آمریکا دیده میشود که چشمها را خیره میکند.
اوباما در اقتصاد پیروز نخواهد شد. او ترور میشود و ترور او موفقیت آمیز خواهد بود. ضد او تظاهرات میشود. حوادث شدید طبیعی و انسانی در آمریکا اتفاق خواهد افتاد. به ویژه در پایان امسال (2012) فاجعه طبیعی بزرگی در آمریکا اتفاق میافتد که خبر آن دنیا را میلرزاند.
در برزیل در امسال (2012) و 2104 بزرگترین فاجعه طبیعی رخ خواهد داد.
در سالهای 2013 تا 2015 حوادث طبیعی زیادی در دنیا رخ خواهد داد. در صربستان حادثهای رخ میدهد که برق این کشور قطع میشود. حادثه عظیمی در دنیا رخ میدهد که موجب قطع تمامی اینترنت در دنیا میشود. معلوم نمیشود که این قطعی از ماهوارههاست یا خیر؟
حملهای جهانی رخ خواهد داد.
امراض قدیمی مثل طاعون و پیسی به دنیا بازخواهند گشت. ویروسهای جدیدی که باعث بیماریهای خطرناکتری از سرطان هستند و درمانی برای آنها نیست، شیوع خواهد یافت.
پیشگوییهای لیلی عبداللطیف که در حوزه مصر و غرب آسیا بوده، بیشتر به درستی نزدیک بوده و در مقابل هرچه از این منطقه دورتر میشویم، پیشگوییهای وی کلیتر و کمتر دقیق بوده است. در هر حال همان طور که در قسمت اول این خاطره گفتم، جامعه ملتهب مصر در آن زمان به علت پیچیدگیهای وضع آن توجه زیادی به این پیشگوییها میکرد، جایی که تحلیلگران سیاسی و رسانهها نمیتوانستند آینده واضحی از آینده مصر و غرب آسیا ارائه کنند.
دیدگاه تان را بنویسید