استاندارد دوگانه توئیتر در برخورد با نامه رهبر انقلاب با جوانان اروپایی/ وقتی شاهزاده سعودی سهامدار توئیتر است چنین رفتاری را هم باید انتظار داشت/ چه کسی مسؤول اسپمسازی نامههای رهبری است؟
پس از انتشار دومین نامه حضرت آیتالله خامنهای به جوانان غربی، بسیاری از کاربران توئیتر به گفتگو درباره آن و نیز بازنشر محتوای این نامه پرداختهاند. در این میان وبسایت توئیتر در اقدامی تأمل برانگیز حساب آن دسته از کاربرانی را که لینک این نامه از پایگاه اینترنتی khamenei.ir را منتشر میکنند، به حالت تعلیق در میآورد. همچین هشتگ #letter4u در این سایت به حالت زنده نمایش داده نمیشود.
پس از انتشار دومین نامه حضرت آیتالله خامنهای به جوانان غربی ، بسیاری از کاربران توئیتر به گفتگو درباره آن و نیز بازنشر محتوای این نامه پرداختهاند. در این میان وبسایت توئیتر در اقدامی تأمل برانگیز حساب آن دسته از کاربرانی را که لینک این نامه از پایگاه اینترنتی khamenei.ir را منتشر میکنند، به حالت تعلیق در میآورد. همچین هشتگ #letter4u در این سایت به حالت زنده نمایش داده نمیشود. نویسنده وبلاگ زهرا (zahra-hb.com) و از کاربران توئیتر که اکانت او نیز به حالت تعلیق درآمده است در این خصوص در وبلاگش نوشت : تصور کنید در حالیکه اکانتهای داعش به راحتی دارن تو توئیتر فعالیت می کنن و حتی با هزاران بات اخبار مربوط به خودشون رو اسپم می کنن و حتی از طریق پروپاگاندا تو همین توئیتر موفق شدن یه سری از شهرهای عراق رو بگیرند، توئیتر کاری به فعالیت اونها و باتهای اونها که در سطح بسیار وسیعی دارن اسپم می کنن نداره، اما بلافاصله به نامه رهبری حساس میشه و هرکس که درجش کرده، نه تنها توئیت مذکور رو پاک میکنه بلکه حسابهای کاربری مربوطه رو هم ساسپند میکنه! هر چند از نظر این کاربر رفتار توئیتر عجیب نیست چراکه دومین سهامدار این شبکه اجتماعی "ولید بن طلال" شاهزاده سعودی هست که با خرید و افزایش سهام خود، به سهامدارِ دومِ شرکت توییتر تبدیل شده است. اما میثم رمضانعلی از دیگر کاربران توئیتر این مساله را از زاویه دیگری مورد بررسی قرار داده است و در وبلاگش نوشته است : چه کسی مسؤول اسپمسازی نامههای رهبری است؟
دیروز اکانتهای برخی از فعلان رسانهای در توئیتر به حالت تعلیق در آمد. اگرچه توئیتر علت مشخصی را برای این تعلیق اعلام نکرد، اما بررسیهای اولیه، با در نظر گرفتن فعالیتهایِ مشابهِ کاربرانی که حسابشان تعلیق شده بود، نشان میداد که انتشار محتوایی مرتبط با نامهی رهبری به جوانان غربی علت تعلیق است. این تعلیق حتی شامل حساب کاربری خامنهای.آیآر نیز شد و توئیتر، آخرین توئیتی را که فیلمی مرتبط با همین نامه نیز بود، حذف کرد.
چرا باید توئیتر چنین کاری انجام دهد؟ به ظاهر، حسابهای متعددی با عنوانهایی جفنگ ایجاد شده و بنا بوده به «پمپاژ» ِ نامهی رهبری در توئیتر بپردازند. احتمالا برای این پمپاژ نیز ربات یا رباتهایی تهیه شده تا سرعت و حجم فعالیت زیادتر شود. احتمالا «حجم زیاد انتشار»، «عامل موثری» فرض شده است. متصدی و متصدیانی وظیفهای برای خود در نظر گرفتهاند در انتشار نامه، و نابلدی و بیتجربه بودن، آنها را به سمت استفاده از شیوههایی زرد و غیرنافذ تشویق کرده است.
برای انتشار نامه باید چه روشی پیش گرفت؟ خیلی ساده نیست. اما به صورت پیشفرض اولین فرصت برای انتشار نامه، استفاده از «ظرفیتهای واقعی» است. احتمالا شما نیز در ذهنتان مسابقات وبلاگنویسی با موضوعات مختلف را دارید. مسابقاتی که در آن به بهترین وبلاگ در موضوعی ـ بیشتر در موضوعات انقلابی و مذهبی ـ جایزه اهدا میشد. برخی با استفاده از فرصت، یک وبلاگ ساده تاسیس میکردند، در دورهی مسابقه به تولید و یا انتشار محتوا میپرداختند و چون حجم فعالیتشان یا مدل انتشارشان برای داوران چشمگیر بود، برنده میشدند و جایزه میگرفتند. متولیانی که این مسابقات را برگزار میکردند، به اشتباه فکر میکردند که این مسابقات باعث میشود تا موضوعات مذهبی بیشتر مورد توجه قرار گیرد و حجم این مطالب در وب افزایش پیدا کند و این افزایش حجم، یعنی بهتر شدن فضای وبلاگستان. ایدهای اشتباه و روشی اشتباهتر برای انجام یک هدف خوب. مشکل اینجا بود که این مسؤولین شناخت درستی از وبلاگستان نداشتند. توضیح مفصلترش بماند، اما مساله در مورد توئیتر هم همین است. کسانی که خود را متولی انتشار نامه میدانند در مورد توئيتر شناخت درستی ندارند و برآوردشان از مدل انتشار و عملکرد در این موضوع اشتباه است. در حالی که روشهای بهتری نیز است. استفاده از ظرفیتهای واقعی، یعنی از ظرفیت کسانی در توئيتر استفاده شوند که به اصطلاح ساکن توئیتر هستند. استفاده از شبکهی فعالین توئيتری که ارتباطی روزمره و حضوری چند ساله در توئیتر دارند. ممکن است کسی دکترای رسانه داشته باشد و یا حتی چند خبرگزاری و سایت خبری را بگرداند و یا مدیر یک شبکهي تلویزیونی باشد، ولی از قواعد انتشار در فضای وب آگاهی و برداشت درستی نداشته باشد. اشتباه در انتشار نامه، عملا بابِ انتشار درست را نیز بسته است و تا مدتی نمیتوان در توئیتر لینکی از نامهي رهبری داد
پینوشت: من تحلیل و یا مستندات دقیقی در مورد اینکه توئیتر و صاحبان توئیتر این برخورد را با دیگر اتفاقات مشابه دارند یا خیر ندارم؛ زهرا اچبی البته مطلبی نوشته است با این پیشفرض: مسدود شدن حساب توئیتر به دلیل درج نامه رهبری
دیدگاه تان را بنویسید