ایران: بحران سوریه با تحولات اخیر و برگزاری اجلاس وین یک و دو در مسیر جدیدی قرار گرفته و برای نخستین بار بارقه هایی کم فروغ از امید برای پایان دادن به یکی از بزرگترین تراژدیهای انسانی دوران معاصر در حال مشاهده است. در آغاز این روند جدید توجه به برخی نکات بعنوان چارچوب نگاه جمهوری اسلامی ایران به بحران سوریه و راههای خروج از آن ضروری به نظر میرسد:
1- سیاست جمهوری اسلامی ایران در زمینه بحران سوریه از ابتدا بر سه اصل اساسی استوار بوده است: اول، احترام به خواست و اراده ملتها برای تعیین سرنوشت و اصلاح و تدبیر امور خود، دوم مخالفت با مداخله خارجی برای تحمیل خواستههای بازیگران خارجی بر دولت و ملتی مستقل و سوم مخالفت با استفاده ابزاری از تروریسم بعنوان روش تحقق اهداف سیاسی در منازعات داخلی کشورها.
2- بر بنیان این اصول سه گانه، ایران همواره بر این باور بوده است که بحران سوریه راه حل نظامی ندارد و تنها راه خروج از وضعیت فعلی راه حل سیاسی توافقی مبتنی بر گفتوگوهای درون سوری میان دولت و معارضه مخالف تروریسم است. در این جهت، توهم نتیجه بخش بودن راه حل نظامی از سوی بازیگرانی که با خریدهای گزاف تسلیحاتی دچار توهم قدرت شدهاند میبایست خاتمه یافته و به این نکته بدیهی توجه شود که اگر بهجای صرف این مبالغ گزاف برای خرید تسلیحات نظامی از شرکتهای غربی، درصدی از آن هزینه توسعه اقتصادی کشورهای اسلامی و جوامع مسلمان میشد؛ یکی از ریشههای اساسی تروریسم و خشونت خشکانده میشد.
3- طولانی شدن بحران سوریه و مواجه شدن این کشور با وضعیت اسفبار فعلی، علاوه بر زمینههای نامساعد داخلی؛ نتیجه مداخله گسترده خارجی و سیاستهای مبتنی بر خشونت، افراط و تروریسم بهعنوان ابزار تسویه حساب با دولت و ملت سوریه است. متأسفانه هنوز برخی از دولت ها، داعش و جبهه النصره و دیگر گروههای تروریستی تکفیری و یا اشکال مختلف و نوظهور آنها را نه خطری جمعی بلکه سرمایهای برای پیشبرد آمال منطقهای خود تصور میکنند. مشروط کردن مبارزه جدی و همه جانبه باتروریسم تکفیری به تعیین تکلیف آینده سیاسی سوریه، بزرگترین نشانه این راهبرد خطرناک منطقهای و جهانی است. گروههای تکفیری بارها نشان دادهاند که در اجرای نیات شوم خود به متحدین گذشته و کنونی خود نیز رحم نمینمایند ولی متأسفانه این واقعیت هنوز به درستی توسط حامیان این گروهها درک نشده است.
4- دولت هایی که خود از بنیادی ترین اصول دموکراسی و ساختارها و روشهای دموکراتیک همچون قانون اساسی و انتخابات بیبهره هستند با این ادعا که از خواستههای ملت سوریه برای نیل به دموکراسی حمایت میکنند اقدام به تحمیل شرایط غیرعملی و غیرقابل قبول برای مردم سوریه کرده و عملاً باعث جلوگیری از راهکار سیاسی و ادامه جنگ در 4 سال گذشته شده و با آرزوی پیروزی نظامی فوری به روند گسترش امواج خشونت و تروریسم در منطقه و جهان دامن زده و زمینههای تشدید و تداوم بحران سوریه را پدید آوردهاند.
5- طراحی روندی برای پایان دادن به بحران سوریه نیازمند توجه به ریشههای شکلگیری و تداوم بحران است. بر این اساس ما معتقدیم هر گونه راه حل بحران سوریه میبایست بر اصول زیر استوار باشد:
اول، فیصله بخش بحران سوریه تنها رأی و نظر ملت سوریه است و هیچیک از بازیگران خارجی حق ندارند بهنام ملت سوریه سخن بگویند. ملت سوریه ملتی آزاد و مستقل بوده و نیازمند قیم نیست. دوران قیمومت بر ملتها نیز اساساً گذشته است.
دوم، آتش بس فوری و توقف خونریزیها و مبارزه هماهنگ و همه جانبه بینالمللی با تروریسم و افراط گرایی گام نخست در مسیر حل بحران و زمینه ساز گامهای موازی بعدی است.
سوم، بازیگران خارجی در عوض تلاش برای مداخله و تحمیل خواستههای خود، باید ضمن مقابله بیقید و شرط با گروههای شناخته شده تکفیری تروریستی به دولت و معارضه سوریه کمک کنند تا با آغاز روند گفتوگوهای سوری - سوری مقدمات توافق سیاسی برای تحقق آشتی ملی و حرکت به سمت خروج از بحران فعلی از طریق مراجعه به آرای عمومی ملت سوریه فراهم شود.
چهارم، همه بازیگران شریک در روند پایان بحران، به سیاستهای عقیم و ناکارآمد مبتنی بر استفاده ابزاری از تروریسم خاتمه داده و از قائل شدن تمایز میان تروریسم خوب و تروریسم بد اجتناب کنند. تروریسم در همه اشکال آن باید مطرود شمرده شود و بازیگرانی که با صرف هزینههای بسیار و پشتیبانی از گروههای تروریستی، سوریه و منطقه و جهان را با بیثباتی و ناامنی گسترده مواجه ساختهاند به سیاستهای خود در این خصوص خاتمه دهند. در این مسیر توقف خرید نفت داعش، انتقال درآمدهای نفتی و ورود جنگجویان خارجی از اولویت درجه نخست برخوردار است.
6- رویارویی متحد و یکپارچه با تروریسم و به موازات آن پیشرفت در روند گفتوگوها و توافق سیاسی سوری سوری میتواند زمینه ساز خروج از وضعیت دشوار کنونی و آغاز پایان این تراژدی بزرگ باشد.
7- مبارزه مؤثر و درازمدت با تروریسم البته در کنار روشهای اجتناب ناپذیر و ضروری نظامی و امنیتی، نیازمند راه حلهای همه جانبه و عمیق اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی است که تا مورد توجه قرار نگیرد کارکرد راه حلهای نظامی و حتی سیاسی، موقتی باقیمانده و از ویژگی پایایی و تداوم برخوردار نخواهد بود.
8- در همین چارچوب توقف اسلام هراسی و توهین به مقدسات اسلامی در غرب که به حاشیه رانده شدن و نفرت جوامع اسلامی را به دنبال داشته، ضرورتی اجتناب ناپذیر است. همزمان ضروری است ترویج مبانی فرهنگی تفکر تکفیری که کماکان با سرمایه گذاریهای گزاف به نام اسلام به سراسر جهان صادر میشود متوقف شود.
9- در کوتاه مدت و تا هنگام وصول به راه حل سیاسی، تدبیر نیازهای فوری آوارگان از وطن و آوارگان در وطن سوری ضرورتی انکارناپذیر است.
دیدگاه تان را بنویسید