فارس: طولانی شدن جنگ در افغانستان و مقاومت سرسختانه شورشیان مسلح این کشور علیه نیروهای ناتو و ارتش افغانستان پرسشهای مختلفی را در افکار عمومی منطقه و جهان مطرح میسازد.
یکی از مهمترین پرسشهایی که در این رابطه میتواند مطرح باشد این است که به راستی منابع مالی این جنگ ویرانگر و طولانی چگونه تامین میشود و مخالفان مسلح دولت چگونه میتوانند در تهیه سلاح و مهمات جنگی هزینه منابع آن را فراهم کنند. زیرا روزی نیست که گزارشهای حمله مخالفان مسلح بر ادارات دولتی نیروهای پلیس و ارتش و همینطور کاروانهای ناتو در خبرگزاریهای مختلف منتشر نشود.
تجهیزات پیشرفته شبهنظامیان در افغانستان
روزنامه آمریکایی هافینگتنپست در گزارشی چنین مینویسد: سلاحهای مورد استفاده شبهنظامیان مسلح در برخی موارد بسیار گران قیمت و تجهیزات آنان نیز از پیشرفتهترین تجهیزات روز دنیا است.
سلاحها و مهماتی که توسط پلیس و ارتش ملی افغانستان از مخالفان مسلح ثبت و ضبط میشود نشان میدهد که این گروههای مسلح توان تامین سلاحها و تجهیزات گران قیمت را به مقیاس بالا دارند.
حال باید پرسید که براستی وقتی دولت افغانستان با کمکهای چندین میلیارد دلاری جامعه جهانی ناتوان از تامین تجهیزات ارتش و پلیس خود است، یک گروه شورشی در این کشور چگونه میتواند براحتی این حجم زیاد از سلاح و مهمات را تامین کند؟
البته خود طالبان مدعی است که این گروه با تصرف برخی پایگاههای پلیس و ارتش افغانستان در مناطق مختلف و همینطور کمکهای مردمی در نوار مرزی بین افغانستان و پاکستان، این تجهیزات و مهمات را بدست آورند ولی این ادعا قطعاً نمیتواند قابل قبول باشد.
زیرا نوع سلاحها، بمبها، تجهیزات اطلاعاتی و دیگر امکاناتی که در اختیار این گروه قرار دارد، هزینههای بسیار بالای را میطلبد که با تصرف چند پایگاه پلیس یا کمکهای مردمی قابل تامین نیست.
گمانهزنیهای مختلف درمورد بودجه سالانه طالبان
در این گزارش آمده است: عموماً اعتقاد بر این است که بودجه سالانه طالبان، حدود 500 میلیون دلار است اما سازمانهای اطلاعاتی غربی و افغانستانی اذعان کردهاند که درآمد این گروه نزدیک به یک تا 2 میلیارد دلار در سال است؛ منابع اطلاعاتی نیروهای بینالمللی کمک به امنیت(آیساف) که بعدها به ماموریت حمایت قاطع تغییر شکل یافت، این رقم را حتی بالای 2 میلیارد دلار ارزیابی میکند.
به صورت گستردهای اعتقاد بر این است که طالبان میلیاردها دلار در جهت متوقف کردن کنترلی که افغانها در آینده در بعضی از مناطق کشورشان خواهند داشت، هزینه میکند. حال سوال این است که طالبان این مقدار پول را از کجا به دست میآورد؟
قاچاق مواد مخدر؛ مهمترین منبع درآمدی طالبان
در پاسخ به این سوال میتوان گفت که منابع مالی طالبان بسیار زیاد و متنوع است با این حال موادمخدر یکی از مهمترین منابع درآمدی این گروه به شمار میرود.
در 2 دهه گذشته، افغانستان با تولید چیزی معادل 70 تا 90 درصد از مواد مخدر جهان، به عنوان یکی از اصلیترین کشورهای تولیدکننده موادمخدر شناخته شده است.
بنابر این گزارش، افغانستان در منطقه هلال طبیعی (منطقه عمده تولید تریاک غیرقانونی در آسیا) قرار گرفته است، ناحیهای کوهپایهای که از طرف غرب با ایران و از طرف جنوب و شرق با پاکستان هممرز است.
افغانستان همچنین کشور تولیدکننده هروئین است که به طور جامعی تمامی مراحل، از مرحله کشت خشخاش تا تولید مرفین و تبدیل آن به هروئین را خود در داخل انجام میدهد.
به نظر نمیرسد که طالبان در تولید فیزیکی هروئین یا ماده پیش از آن، نقشی داشته باشد چرا که کارکرد اصلی این گروه تجارت موادمخدر، سازماندهی عملیات قاچاق هروئین به خارج از کشور، قاچاق مواد شیمیایی عمدتاً قاچاق «استیک انیدرید» میباشد که برای تولید هروئین مادهای بسیار حیاتی است.
طالبان همچنین باید اطمینان حاصل کنند که در این عملیات قاچاق، مقامات دولتی افغانستان از طریق رشوه یا تهدید، مانع تجارت هروئین نشده و از کارخانههای تولید این ماده مخدر حمایت کنند.
منابع دولتی افغانستان تخمین میزنند که تجارت هروئین افغانستان حدود 2 میلیارد دلار به گردش مالی این کشور اضافه میکند که تقریباً یک سوم این درآمد برای تولید هروئین، یک سوم دیگر به طالبان و مابقی بابت هزینههایی از قبیل پرداخت پول به کشاورزانی که خشخاش میکارند، اداره کارخانه هروئین و رشوه به مقامات رسمی و امنیتی افغان، پرداخت میشود.
حشیش؛ منبع درآمدی دیگر طالبان
هافینگتنپست نوشت: تولید حشیش یکی دیگر از منابع درآمدی مهم طالبان است؛ بنابر گفته مقامات سازمان ملل افغانستان بزرگترین کشور تولیدکننده حشیش در جهان است که عرضه کننده حدود 4 هزار تن حشیش میباشد.
طالبان همانگونه که از شبکههای قاچاق هروئین استفاده میکرد، برای قاچاق حشیش هم استفاده میکند که بدین ترتیب سالانه 100 تا 150 میلیون دلار به خزانه طالبان اضافه میشود.
کشت حشیش برای کشاورزان سود زیادی دارد
در این گزارش آمده است: در حال حاضر حدود 50 هزار جریب به تولید حشیش در 17 ولایت افغانستان اختصاص داده شده است؛ برای کشاورزان کشت حشیش با سود حدود 4 هزار دلار در هر جریب، سود بیشتری از کشت خشخاش دارد.
به طور کلی میتوان گفت: قاچاق مواد مخدر منبع اصلی درآمد طالبان است و شبکههای مشابه نیز میتوانند برای قاچاق اسلحه، مهمات یا طیف گستردهای از کالاها به کار گرفته شوند.
قاچاق سیگار
این گزارش میافزاید: سیگار بعد از موادمخدر دومین منبع مهم قاچاق طالبان محسوب میشود؛ افغانستان سالانه 2 میلیارد دلار از طریق واردات سیگار به دست میآورد، مبلغی که به نظر میرسد با تعداد افراد سیگاری این کشور که حدود 20 درصد جمعیت را تشکیل میدهند هیچ تناسبی نداشته باشد.
هزینه هر بسته سیگار تولید غرب، 1 دلار میباشد؛ این در حالی است که هر بسته سیگار تولید افغانستان 30 سنت بوده و تقریباً یک سوم قیمت نوع خارجی آن است.
دولت افغانستان برای هر بسته سیگار وارداتی 20 درصد مالیات عوارض وضع میکند که این مالیات در ماه ژوئن 2015 به 100 درصد افزایش یافت؛ علاوه بر این سیگارهایی که در افغانستان فروخته میشوند باید یک تمبر دولتی بر روی پاکت خود داشته باشند که نشان بدهد مالیات غیرمستقیم بر آنها وضع شده است.
به نظر میرسد این مالیات غیرمستقیم بر سیگار و هرگونه مدارک مرتبط با آن تا حدود زیادی نادیده گرفته میشود.
بازارهای خیابانهای کابل مملو از فروشندگانی است که سیگار غربی میفروشند و هیچ گونه تمبر مالیات غیرمستقیمی بر روی آنها دیده نمیشود؛ در مناطق مرزی و فرودگاههای اصلی افغانستان تنها تعداد انگشتشماری مغازه دیده میشوند که سیگار مورد نیاز پرسنل آیساف و کارمندان دیپلماتیک را تهیه میکنند.
تصور این موضوع دشوار است که این مغازهها مسئول فروش 2 میلیارد دلار سیگار خارجی هستند؛ سیگارهای مشابه آن در هند، 4 تا 5 برابر میانگین قیمت سیگار در افغانستان است. مشخص نیست که قاچاق سیگار چه میزان بر خزانه طالبان میافزاید اما میتواند مبلغی بین 100 تا 200میلیون دلار در سال باشد.
هافینگتنپست نوشت: علاوه بر این طالبان در حال اجرای طیف وسیعی از کسب و کار تجاری از جمله بر روی معادن زمرد و سنگ مرمر در دره «سوات» پاکستان است که برخی از این فعالیتها قانونی و برخی دیگر غیرقانونی است.
طالبان همچنین از مردم و شرکتهای تجاری که در مناطق تحت کنترلش حضور دارند، باج میگیرد؛ اینکه طالبان چه مقدار پول از این عملیاتها به دست میآورد هنوز مشخص نیست.
آدمربایی
این گزارش میافزاید: آدمربایی یکی دیگر از منابع درآمدی مهم طالبان است، اگر چه ایالات متحده قاطعانه مخالف باج دادن برای ربودهشدگان آمریکایی است اما کشورهای اروپایی حاضرند برای آزادی شهروندان خود باج دهند؛ فرانسه و ایتالیا از جمله کشورهایی هستند که برای آزادی اتباع خود چند میلیون دلار باج دادهاند و حتی انگلیس نیز که در مخالفت با باج دادن با واشنگتن همفکر بود، این رویه را در پیش گرفته است.
علاوه بر این اخاذی از سازمانهای غیردولتی در قالب «هزینه حفاظت» یا پرداخت برای خدمات امنیتی نیز شایع است؛ آدمربایی و اخاذی از شهروندان افغانستانی و پاکستانی را نیز باید به دیگر منابع درآمدی طالبان اضافه کرد.
با در نظر گرفتن تمامی این موارد گفته شده (آدمربایی، اخاذی از غربیها و سازمانهای غیردولتی) درآمد سالانه طالبان احتمالاً به 50 میلیون دلار در سال میرسد.
پاکستان و آمریکا، تامین کننده منابع مالی طالبان
در ادامه این گزارش آمده است: منبع درآمدی دیگر طالبان به طور مستقیم توسط سازمان اطلاعاتی پاکستان و به طور غیر مستقیم توسط آمریکا تامین میشود؛ سازمان اطلاعاتی پاکستان طیف وسیعی از سلاح، تجیهزات و کمکهای مالی در اختیار طالبان قرار داده و با کمک کردن به عملیاتهای قاچاق این گروه به طور غیرمستقیم به منابع مالی آنها افزوده است.
بخش قابل توجهی از منابع مالی که پاکستان در اختیار طالبان قرار میدهد، به نوبه خود به کمکهای آمریکا به اسلامآباد برمیگردد؛ بزرگترین حامی مالی پاکستان طی 15 سال گذشته، ایالات متحده بوده است و کمکهای مستقیم و غیرمستقیم واشنگتن به این کشور از سال 2001، مبلغی بیش از 20 میلیارد دلار است.
کمکهای مالی آمریکا به دولت پاکستان که احتمالاً مبلغی بالغ بر 40 میلیارد دلار است و بخش قابل توجهی از آن در خدمت سازمان اطلاعاتی پاکستان قرار میگیرد، به طور مستقیم و غیرمستقیم به تامین مالی طالبان اختصاص داده شده است.
هافینگتنپست ادامه داد: هیچ راهی برای تعیین مقدار واقعی پشتیبانی مالی سازمان اطلاعاتی پاکستان از طالبان وجود ندارد اما دولت افغانستان تخمین میزند که نقل و انتقال پول به طالبان از سوی آی.اس.آی بین 200 تا 400 میلیون دلار در سال بوده است.
پروژههای ساخت و ساز انجام گرفته تحت نظارت نیروهای کمک به امنیت افغانستان(آیساف) و برنامه کمکرسانی 2 جانبه آمریکا، یکی دیگر از منابع درآمدی طالبان است.
3دهه جنگ در افغانستان بخش اعظمی از زیرساختهای این کشور را نابود کرده است و بخش بزرگی از مناطق این کشور به تلی از خاک تبدیل شدهاند؛ جادهها و شبکههای ارتباطی به طور جدی آسیب دیدهاند که بازسازی تمامی این موارد حدود 30 تا 50 میلیارد هزینه برداشته است.
بسیاری از پیمانکاران در حال حاضر به راحتی اعتراف میکنند که حدود 30تا 40 درصد هزینه این پروژهها برای رشوه به طالبان خرج شده است؛ منابع اطلاعاتی افغانستان تخمین زدهاند که طالبان قادر است 10 تا 20 درصد هزینههایی که تقریباً در طول 10 سال گذشته برای ساخت و ساز افغانستان در نظر گرفته شده بود را از آن خود کند.
داشتن سلاح یا توانایی این گروه برای بسیج همگانی اهمیت چندانی ندارد بلکه این موضوع که طالبان با میلیاردها دلاری که در اختیار دارد میتواند مقامات فاسد دولتی را بخرد یا رقیبان خود را اغوا کند، خطرناکتر است.
هافینگتونپست در پایان موثرترین و کارآمدترین استراتژی برای از بین بردن طالبان به یک باره و برای همیشه را قطع حمایتهای مالی از این گروه دانست و نوشت: برای مقابله با طالبان باید جلوی شبکههای قاچاق و فعالیتهای غیرقانونی که برای تامین منابع مالی خود استفاده میکند، گرفته شود.
دیدگاه تان را بنویسید