انقلابي‌گري چيست؟

کد خبر: 460112
جوان: مفاهيمي كه اگر تا ديروز آن قدر واضح بودند كه تصورشان موجب تصديق بود، اما امروز شايد اگر به درستي ماهيت آنها بازتعريف نشود، اشتباهات راهبردي گريبان نسل نو را بگيرد.
يكي از مفاهيم قاموس امام «انقلابي‌گري» است. مفهومي كه شاخصه افرادي است كه تحولات سياسي و فرهنگي سال 57 را در كشور رقم زدند. اما پس از تحقق انقلاب اسلامي، علامت سؤال مهمي جلوي مفهوم «انقلابي‌گري» قرار گرفت. برخي انقلاب را پايان يافته و محقق شده تلقي مي‌كردند و از همين رو، تعبير انقلابي‌گري را نيز پس از تحقق انقلاب 57، زائد و مخالف آرامش مي‌دانستند. تلقي مقابلي هم وجود داشت كه سال 57 را تنها، آغاز يك انقلاب تلقي مي‌كرد. اين نوع نگاه هم در اسلامگرايان انقلابي وجود داشت و هم در جريان‌هاي چپ حاضر در انقلاب. جريان‌هاي التقاطي و چپ كه بنا بر ايدئولوژي ديالكتيك ماركسيستي، ماهيت خود را در تعارض با حاكميت وقت تعريف مي‌كردند، به زودي و پس از چندماه با حاكميت درگير شدند و زمينه طرد خود را فراهم آوردند. انقلابيون با اصالت خاستگاه ديني اما به تأسي از امام امت، ضمن التزام به ماهيت نظام اسلامي، همواره در طول سال‌هاي پس از انقلاب، نمود رفتار «انقلابي» خود را در مواجهه با محافظه‌كاري يا انحراف از آرمان‌هاي نخستين و اصيل انقلاب به نمايش گذاشتند.
در كشاكش اين جدال اما، گاه در طول سال‌هاي پس از انقلاب ديده شده است كه از شعار انقلابي‌گري، تلقي‌هاي ناصوابي در ميان انقلابيون خصوصاً نسل جوان‌تر دوم و سوم انقلاب شكل گرفته است كه با رجوع به تعاريف امام و رهبري از مرزها و چارچوب‌هاي انقلابي‌گري اين برداشت‌ها بايستي بازسازي و ترميم شوند.
«حالا كه ما انقلاب كرديم بايد هرج و مرجي باشيم؟! خوب انقلاب كرديم؛ انقلاب كه نبايد هرج و مرج باشد. انقلاب روي موازين اسلام بايد باشد. نبايد ما يك كلمه انقلاب بگذاريم و هركاري دلمان مي‌خواهد بكنيم، بگوييم كه انقلابي است! انقلابي يعني چه؟ مگر اسلام عوض مي‌شود در انقلاب؟! اسلام همان اسلام است. شما يك حكومت طاغوتي را كنار گذاشتيد؛ حالا اسلام را مي‌خواهيد پياده كنيد؛ بايد با تمام احتياطات لازم، با تمام دقت‌هاي لازم، در اين امور بررسي شود يك وقت يك بيگناهي خداي ناخواسته، روي يك مقاصدي كه يك كسي ممكن است داشته باشد بيايد تهمت به او بزند. خداي ناخواسته يك آدم بيگناهي چه بشود. . . من نمي‌دانم چه جور شده است كه هر كه به هركس دلش مي‌خواهد هرچي مي‌گويد! نمي‌داند كه تهمت زدن به مؤمن جزايش چه هست پيش خدا. »( صحيفه نور، جلد 10)
همين جمله امام خيلي از ويژگي‌هاي فرد انقلابي را مشخص مي‌كند؛ انقلابي اهل هرج و مرج نيست. بي‌نظم و بي‌انضباط نيست. امنيت را از مردم سلب نمي‌كند و در برخورد با آنها عدالت را رعايت مي‌كند، هرچند با عقيده آنان مخالف باشد.
يكي از برداشت‌هاي معمولي كه از واژه «انقلابي‌گري» مي‌شود تندخويي، بي‌نظمي و هرج و مرج است. برداشتي كه متأسفانه دشمنان نظام نيز به آن دامن مي‌زنند و تلاش دارند تا اين واژگان را در يك پيوستار غيرقابل تفكيك جلوه دهند. اما براي فهم حقيقت اين ادعا لازم است دوباره به مبدأ آن رجوع شود تا از حقيقت آن آگاه شد، همانگونه كه براي به دست آوردن آب زلال چاره‌اي نداريم كه به سرچشمه روي بياوريم. مهم‌ترين كساني كه بايد از آنها براي تبيين كلمه «انقلابي‌گري» در كشور ما استفاده كرد امام خميني(ره) و رهبر معظم انقلاب هستند چراكه امام بنيانگذار انقلاب بود و رهبر انقلاب نيز هم اكنون در رأس انقلاب اسلامي است.
همانطور كه در سخنان امام اشاره شد انقلابي به هيچ وجه به معناي هرج و مرج نيست. مقام معظم رهبري نيز در ديدارشان با جمعي از مسئولان در جهاد دانشگاهی می‌فرمایند: «حرکت انقلابی برخلاف القائات افراد خبيث و يك عده از قلم به مزدهاي داخلي كه آن را ترويج و اين طور القا مي‌كنند كه انقلاب يعني آشفتگي، سردرگمي، هيچي به هيچي نبودن و سنگ روي سنگ بند نشدن نيست، بلكه انضباط انقلابي، برترين و قوي‌ترين انضباط‌هاست. » (بيانات رهبري در ديدار با جمعي از مسئولان جهاد دانشگاهي 1/4/83)
البته در آغاز هر انقلابي بي‌نظمي مشاهده مي‌شود كه اقتضاي انقلاب است و حسب تئوري‌هاي انقلاب نيز قابل توجيه است. در انقلاب قرار است نظمي كهنه جاي خود را به نظمي جديد بدهد، بنابراين لازمه انقلاب به هم ريختن نظم قبلي است اما اين به هم ريختگي يك برهه زماني كوتاهي را شامل مي‌شود و پس از آن نظم جديد مستقر مي‌شود كه استقرار آن مستلزم تلاش و كوشش منظم و مدبرانه است. رهبر انقلاب در ادامه سخنانشان مي‌گويند:‌«بي نظمي‌اي كه اول انقلاب ديده مي‌شود به خاطر اين است كه بناي غلط، كج و پوسيده‌اي وجود دارد كه بايد آن را به هم ريخت و بنايي نو گذاشت. آن به هم‌ريختگي متعلق به اول انقلاب است؛ انقلاب كه آن به‌هم‌‌ريختگي نيست. انقلاب يك امر مستمر است؛ انقلاب يعني سازندگي؛ يعني رويش و بالندگي. رويش و بالندگي بدون انضباط، بدون قانون و بدون نظم مگر ممكن است؟»
در انديشه انقلابي، ديگر ويژگي انقلابي‌ها «اسير حدود تحميلي نشدن» است. فرد و جامعه انقلابي نبايد يك مصرف كننده منفعل باشد. نبايد يك مقلد صرف باشد؛ بلكه انتظار اين است كه يك كنشگر فعال چه در امور سياسي و اقتصادي و چه در امور علمي باشد. جامعه انقلابي بايد علاوه بر استفاده از دانش و فناوري موجود، دانش مورد نياز خودش را توليد كند و به داشته‌هايش قانع نشود.
«انقلابي بمانيد. روحيه انقلابي يعني اسير حدود تحميلي نشدن؛ با اميد دنبال هدف حركت كردن و با انگيزه، با نشاط، با اصرار و پيگيري آن را به دست آوردن. اين انقلاب و حركت انقلابي است». 1/4/83
از ديگر ويژگي‌هاي فرد انقلابي نيفتادن در دام افراط و تفريط است. گاهي به نام انقلابي‌گري به ديگران توهين مي‌شود و اين توهين با لفظ انقلابي‌گري توجيه مي‌شود. بر عكس اين رفتار نيز وجود دارد. افرادي وجود دارند كه در مقابل هر حركت و تغييري بي‌تفاوتند، به گونه‌اي كه انگار اصلا در اين كشور زندگي نمي‌كنند. رهبر انقلاب در تاريخ 29/7/89 خطاب به طلاب مي‌فرمايند: «از افراط و تفريط بايد پرهيز كرد. جوان‌هاي انقلابي بدانند همانطور كه كناره‌گيري و سكوت و بي‌تفاوتي ضربه مي‌زند، زياده‌روي هم ضربه مي‌زند؛ مراقب باشيد زياده‌روي نشود. اگر آن چيزي كه گزارش داده شده است كه به بعضي از مقدسات حوزه، به بعضي از بزرگان حوزه، به بعضي از مراجع يك وقتي مثلاً اهانتي شده باشد، درست باشد، بدانيد اين قطعاً انحراف است، اين خطاست. اقتضاي انقلابي‌گري اينها نيست. انقلابي بايد بصير باشد، بايد بينا باشد، بايد پيچيدگي‌هاي شرايط زمانه را درك كند. مسئله اينجور ساده نيست كه يكي را رد كنيم، يكي را اثبات كنيم، يكي را قبول كنيم؛ اينجوري نمي‌شود.»
يكي ديگر از ويژگي‌هاي فرد انقلابي پرهيز از سياست‌زدگي است. سياست‌زدگي به اين معنا كه حزب سياسي‌اش ملاك تمام قضاوت‌هايش قرار بگيرد و باعث شود كه جانب عدالت را رعايت نكند و به مخالفان سياسي خود برچسب بزند. در مسائل سياسي نيز متأسفانه اين قضيه شيوع زيادي دارد. رهبر انقلاب در سال 90 در حرم امام خميني (ره) مي‌گويند:‌«اگر به اسم انقلابي‌گري امنيت را از بخشي از مردم سلب كنيم، اين هم از مصاديق انحراف از خط امام عزيزمان است. . . اگر عنوان مجرمانه‌اي بر حركتي منطبق شود، دستگاه‌هاي مسئول موظف به پيگيري هستند اما اگر كسي به دنبال براندازي و اجراي دستور دشمن نيست ولي با مذاق و تفكر سياسي ما مخالف است، نبايد عدالت و امنيت را از او سلب و او را زير پا له كنيم، چراكه به فرموده قرآن، مخالفت با يك قوم نبايد موجب بي‌تقوايي و بي‌عدالتي شود و همه بايد در اين زمينه‌ها هوشيار و مراقب باشند.» (بيانات در سالگرد امام خميني (ره) 14/3/90)
رجوع به سيره امام(ره) و رهبري نشان مي‌دهد كه جمع ميان قانون مداري، انضباط و انصاف با واژه «انقلابي گري» مي‌تواند تعريف درستي از حدود اين واژه تبيين كند كه در وجوه مختلف بايد نسل جوان «انقلابي» را با تلاقي اين مفاهيم پيوند زد.
نویسنده : محمد جمشيدي
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت