درس واشنگتن از جنگ بوسنی برای آینده سوریه

کد خبر: 456248

شکست استراتژی آمریکا در عراق و سوریه اعتقاد به توانایی رهبری آمریکا را به مخاطره انداخته است. با ادامه چنین وضعیتی، متحدان واشنگتن نیاز دارند که دیدگاه‌های خود را بدون تعارفات سیاسی تبادل و مطرح نمایند.

فارس: پایگاه تحلیلی «نشنال اینترست» در گزارشی به قلم «جورج پترولکاس» به برخی شباهت‌ها میان جنگ سوریه و بوسنی اشاره کرد و تغییر رویکرد کاخ‌سفید در منطقه را لازمه حل جنگ سوریه دانست.
در ابتدای این گزارش آمده است: اقدام عاقلانه برای ایالات‌متحده این است که بجای حفظ آنچه یک استراتژی در حال شکست محسوب می‌شود، رویکردی جدید را جایگزین نماید؛ همانند آنچه بیست سال پیش در بوسنی انجام داد. میان وضعیت سوریه امروز و بوسنی دیروز شباهت‌هایی وجود دارد ولی واشنگتن باید استراتژی زمان حال را در نظر داشته باشد.
حملات هوایی علیه داعش از ابتدا دارای تاثیری محدود بوده و تعداد و سرعت این حملات نیز هرگز با آنچه در سخن مقامات ائتلاف شنیده شده، همخوانی ندارد. ارتش عراق _که به ادعای فرماندهان آمریکایی تحت تامین تسلیحاتی و دوره‌های آموزشی آنها قرار گرفته‌اند_ نشانه‌ای از حیات یا اثربخشی (علیه داعش) ندارند. سال گذشته وعده آزادی موصل داده شد که هنوز هم هیچ چشم‌اندازی برای تحقق آن مشاهده نمی‌شود.
اخیرا کنگره آمریکا گزارشی را منتشر کرده که در آن به شکست در توقف جریان پیوستن جنگجویان خارجی از جمله آمریکایی‌ها به داعش اشاره شده است. جذب نیرو توسط داعش همانند جذب پروانه به شمع همچنان ادامه داشته و امکانات مالی داعش نیز همچنان به قوت پیشین خود باقی است. حدود 500 میلیون دلار آمریکا برای ارائه آموزش نظامی به 5 هزار جنگجوی ضدداعش اختصاص داده شد اما تنها شصت تن از آنها در عرصه عملی بکار آمده‌اند.
آمریکا در سوریه همچنان استراتژی ابتدایی «اسد باید برود» را بدون هرگونه طرح عمیق‌تری برای دوره پس از آن، دنبال می‌کند. حتی با فرض اینکه یک دولت شورشی نیز در دمشق به مشروعیت برسد، برای حفظ چنین روندی شورشیانی که برچسب «میانه‌رو» بر آنها زده شده با رخنه افراطگرایان، شیعیان علوی و مسیحیان را در سوریه زنده نخواهند گذاشت. سنی‌هایی نیز که (احتمالا) از این دولت جدید حمایت خواهند کرد هم‌اکنون در حال فرار به اروپا هستند.
با توجه به اینکه در حال حاضر بیش از نیمی از جمعیت سوریه یا بواسطه جنگ از کشور فراری شده و یا اردوگاه‌های پناهندگان در سایر کشورها مستقر هستند، کاهش جمعیت این کشور می‌تواند آینده‌ای خطرناک را برای آن رقم بزند: چه کسی قرار است کشور را (پس از اینهمه تخریب و نابودی) بازسازی کند؟ با این حساب، تثبیت اسد در قدرت برای کنترل سوریه در اولویت قرار دارد.
در بخش دیگری از این گزارش تحلیلی آمده است: اینکه آمریکا از ورود نظامی روسیه به سوریه رضایت چندانی ندارد، قابل درک است اما واکنشی که تاکنون از خود نشان داده صبورانه نبوده و می‌تواند زمینه‌ساز دورانی شبیه به دوران جنگ سرد شود. واکنشی که ظاهرا از سوی رسانه‌ها و مقامات آمریکایی نشان داده می‌شود این است که «اقدام روسیه از روی ضعف، برای انحراف توجه عمومی از اوکراین و حفظ پایگاه دریایی طرطوس بوده و نه برای حمایت از اسد یا مبارزه با داعش». اعتراض به روسیه در وهله نخست می‌تواند افکار عمومی را منحرف سازد اما در پس آن نه راه‌حلی برای جنگ داخلی در سوریه است و نه افزایش ثبات داعش بعنوان یک دولت؛ ما (آمریکا) نیاز به سیاست داریم و نه لفاظی.
ایده دردناکی که باید با آن مواجه شویم این است که دولت اسد با زور و یا توسط گروه‌های مخالف براندازی نمی‌شود و کشورهای همسایه باید این واقعیت را بپذیرند. طرح انتقالی که در آن حقوق اقلیت‌ها رعایت شده و گروه‌های شورشی نظیر جبهه‌النصره خلع سلاح شوند تنها با مشارکت با روسیه امکان‌پذیر است. آنگلا مرکل صدراعظم آلمان هفته گذشته اظهار داشت که پایان جنگ داخلی سوریه تنها با همکاری روسیه امکان‌پذیر است و اردوغان نیز امکان حضور بشار اسد در دوره‌ای انتقالی در یک سوریه جدید را بعید ندانست.
خلا قدرتی که مسکو نگران آن است می‌تواند عرصه را برای بهره‌برداری هرچه بیشتر داعش فراهم نماید. برای بسیاری، انتقال مدیریت‌شده بشار اسد به مراتب بهتر از پیروزی داعش است. آمریکا هنوز این فرصت را دارد که آنچه در گذشته خود اجرا نموده را بازسازی کند.
مساله این است که دو موضوع کاملا مجزا وجود دارد: جنگ داخلی سوریه و ظهور داعش که هر دو در یک منطقه جغرافیایی جهان (کشور سوریه) روی داده است. واشنگتن باید تصمیم بگیرد که تلاش‌های خود را بر روی کدامیک از این دو مساله متمرکز نماید.
کمپین نظامی ضدداعش اگر تقویت نشود دستکم باید به همین منوال ادامه فعالیت دهد اما آمریکا باید تلاش‌های سیاسی خود را بر پایان دادن به جنگ داخلی سوریه متمرکز نماید. چنین کاری می‌تواند آنچه در مورد بوسنی روی داد را تکرار کند. (بی شک) تغییر در سیاست آمریکا به ارزیابی صادقانه، تبادل‌نظر صریح میان متحدان، لجاجت کمتر و شجاعت برای استقبال از تغییر نیاز دارد.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت