کیهان: طرفداران خط سازش و باجدهی به آمریکا، در عوامفریبی و گفتن دروغهای هر چه بزرگ با هم مسابقه گذاشتهاند.
سیروس ناصری دیپلمات نفتی - کسی که همزمان با شروع اولین مذاکرات هستهای در 12 سال پیش، نایب رئیس هیئت مدیره شرکت نفتی کیش اورینتال بود، هفته گذشته ضمن حضور در برنامه «ثریا»ی شبکه یک سیما مدعی شد تاخیر کمیسیون ویژه بررسی برجام تاکنون 3 میلیارد دلار برای کشور ضرر داشته است.
وی همچنین مدعی شد: دندانهای این گرگ (آمریکا) در این سالها کشیده و آمریکا به میش تبدیل و اکنون در باتلاق یمن، سوریه، عراق، لبنان و مناطق دیگر گرفتار شده است. آمریکا اسمش استکبار اما عقلش کوتاه است بنابراین نباید اینقدر بزرگش کنید.
دیروز هم صادق زیباکلام ضمن مقالهای در روزنامه آرمان، ادعایی گندهتر از سیروس ناصری مطرح کرد و مدعی شد: نمایندگان مخالفان برجام متوجه نیستند ادامه تحریمها چه هزینه گزافی را بر دوش ملت خواهد گذاشت؛ به قولی روزانه 3 میلیارد دلار هزینه عدم لغو تحریمها برای ایران است، برای آنها شاید اهمیت ندارد که وضع اقتصادی مردم نابسامان است.
اگر ادعای زیباکلام را درست تلقی کنیم ایران در یک سال 1095 میلیارد دلار درآمد خواهد داشت (!) حال آن که در اوج درآمدهای کشور، این رقم از 100 میلیارد دلار تجاوز نکرده است!
اما درباره استدلال سیروس ناصری که شبیه آن از سوی بیژن زنگنه مطرح شده - ضرر روزانه 100 میلیون دلاری - باید یادآور شد که طبق متن برجام، روز تصویب برجام 3 ماه پس از تصویب قطعنامه شورای امنیت یعنی 26 مهرماه 94 است. با این وصف معلوم نیست دلال نفتی با چه محاسبهای، رقم زیان 3 میلیارد دلاری کشور تا به امروز به خاطر عدم اجرای برجام را به دست آورده است؟!
ناصری پس از اجرای توافق موقت ژنو چندین بار تصریح کرده بود عدم دقت هیئت ایرانی در تنظیم این توافق موجب سوء تفسیر و سوءاستفاده غرب و آمریکا شد و سخن رهبری مبنی بر ممنوعیت دو مرحلهای کردن توافق، بیان دقیق و کارشناسانهای است.
یادآور میشود عملا توافق وین (برجام) به شکل دو مرحلهای تدوین شد و انجام تعهدات محدود طرف غربی، موکول به بعد از اجرای تمام تعهدات غیرقابل بازگشت طرف ایرانی است.
هشدار صریح رهبر انقلاب مسئولیت مجلس را سنگینتر کرد
هشدار اخیر رهبر معظم انقلاب، تایید کلی متن برجام از سوی مجلس بدون بستن منافذ رفع ایرادات آن را غیرقابل قبول میکند.
چند روز قبل از بررسی طرح یک فوریتی مرتبط با برجام در مجلس، رهبر معظم انقلاب در دیدار فرماندهان نیروی دریایی سپاه پاسداران، نکته مهمی را درباره برجام در فرمایشات خود مطرح کردند که میتوان از آن با عنوان یک «کد علنی» و قابل استفاده برای نمایندگان مجلس در تصمیمگیریشان یاد کرد.
به گزارش رجانیوز، رهبر معظم انقلاب در بخشی از سخنان خود در دیدار فرماندهان سپاه با اشاره به مذاکرات اخیر هستهای گفتند: «طرفهای ایرانی بحمدالله حواسشان جمع بود اما یک جاهایی بالاخره آنها [آمریکاییها] فرصتهایی پیدا کردند، یک نفوذی کردند، یک حرکت مضر برای منافع ملی انجام دادند.» مقام معظم رهبری در این بخش از فرمایشات خود صراحتا به زمینههای نفوذ آمریکا با بیان این جمله که «آمریکاییها در جاهایی فرصت پیدا کردند» اشاره داشتند که عملا تایید کلی متن برجام را از سوی مجلس شورای اسلامی غیرقابل قبول خواهد کرد، چرا که تایید کلی و قانونی کردن طرحی که فرصت نفوذ و ضربه زدن به منافع ملی ایران را به آمریکا داده باشد، آن هم از سوی نمایندگان مجلس و مبدل کردن آن به یک قانون رسمی، نمیتواند هیچ توجیه حقوقی و قانونی داشته باشد.
این در حالی است که آنچه با عنوان طرح یک فوریتی «اقدام متناسب و متقابل دولت در اجرای برجام» در دستور کار یکشنبه مجلس قرار گرفته، نه تنها برنامهای برای این منافذ مشهود و مسیرهای نفوذ دشمن در نظر نگرفته، بلکه در دل خود تایید و تصویب برجام را نیز نهفته دارد که میتواند مضرات فراوان و غیر قابل جبرانی برای منافع ملی ایران دربر داشته باشد.
این نکته به خوبی در گزارش کمیسیون ویژه برجام که نتیجه برگزاری نشستهای تخصصی نمایندگان مجلس با اعضای تیم مذاکرهکننده فعلی و سابق ایران، برخی وزرای کابینه، کارشناسان و متخصصان برگزار شد، اشاره شده اما نکته غیرقابل توجیه آن است که برخی نمایندگان بدون توجه به گزارش کمیسیون ویژه، طرحی را برای بررسی به مجلس آوردند که ویژگی اساسی آن، انتقال مسئولیت پیامدهای اجرای برجام، از دولت به مجلس است.
این در حالی است که در توجیه این طرح، علی لاریجانی و برخی دیگر از نمایندگان در جلسه غیرعلنی مجلس به ارائه کد محرمانه از سوی مقام معظم رهبری استناد کرده و ادعا کردند که بررسی فوری برجام خواست دفتر ایشان است. اما نکته قابل توجه آنجاست که بر اساس کد علنی و تصریح رهبر معظم انقلاب، آنچه اهمیت ویژه داشته، پیش از سرعت بررسی، بستن و اندیشیدن چاره برای بستن مسیرهای نفوذ از طریق این متن است.
به نظر میرسد سخن صریح رهبر معظم انقلاب تجدید نظر جدی نمایندگان در طرح ضعیف یک فوریتی که روزهای گذشته به تصویب کمیسیون امنیت ملی رسیده را ایجاب کند؛ به نحوی که مجلس نباید مسئول تصویب متن ضعیفی شود که مسئول اصلی آن دولت و تیم مذاکراتی آن است.
هاشمی: افراطیون باعث شدند صدام بترسد و به ایران حمله کند!
هاشمی رفسنجانی دشمنیهای صدام و آلسعود علیه ملت ایران در جنگ تحمیلی 8 ساله و پس از آن را به افراطیون در ایران نسبت داد.
وی در مصاحبه با شفقنا با بیان این که وقوع انقلاب در ایران باعث شد خیلی از کشورهای منطقه بترسند، مسئولیت شروع جنگ از سوی صدام و حامیان سعودی را به گردن افراطیها در داخل انداخت و گفت: در همان موقع انسانهای افراطی بین ما بودند که حرف از صدور انقلاب ]نه آنگونه که امام میگفتند [ میزدند. بعضیها ]نه باز با رویکرد و منظوری که امام داشتند[ میگفتند: با دولتها کار نداریم و با ملتها کار داریم. این حرفهای عجیب و غریب، باعث شد که کمکم اختلاف پیش بیاید. عراق بیش از همه ترسید و عامل اجانب شد و علیه ما جنگ به راه انداخت. کشورهایی که به عراق کمک کردند، در حقیقت در جنگ با ما شریک بودند و هزینههای جنگ را به عراق میدادند اما بعد از اینکه تصمیم گرفتیم که قطعنامه را بپذیریم، با منطق با دنیا مواجه شدیم که حالات دیگری پیدا کرد. دیدند ما عاقلانه، بحث و قطعنامه را به نفع خودمان عوض کردیم. کار آسانی نبود که بندهای قطعنامه شورای امنیت را بعد از یک سال اصلاح کنیم. ما قطعنامه را نه رد کردیم و نه پذیرفتیم، گفتیم ما اشکال داریم و باید آن را اصلاح کنیم. مثل همین مذاکرات هستهای اخیر که وقتی با حوصله بحث کردیم و منطقمان را
نشان دادیم، دیدند اهل منطق هستیم. ]![ بعد از قطعنامه دولت جدیدی آمد که دولت من بود. ما گفتیم دشمنتراشی نداریم و میخواهیم با دنیا کار کنیم. دنیا خیلی سریع به طرف ما آمد(!).
هاشمی همچنین با بیان اینکه روابط در دوره فعلی سختتر از دوره جنگ نیست گفت: البته فعلا در عربستان وضع خوبی پیش نیامده است. یعنی سیاستی که حاکمان جدید پیش گرفتند، عاقلانه نیست. ولی باز هم راهش جنگ نیست. راهش این است که ما باید به نحوی منطقی مذاکره و صحبت کنیم و آنها را مطئمن کنیم که از ما نترسند و ما هستهای نظامی نیستیم. نمیخواهیم سلاحمان را علیه کسی بکار ببریم. اتفاقا در این شرایط، باید از ما استقبال میکردند، چون الان بار مبارزه با اسرائیل به گردن ما افتاده است. آنها باید از خدا میخواستند که این اتفاق بیفتد. چون ایرانی که در اینجا بود، خانه اسرائیل بود و اسرائیل در اینجا سفارت داشت و هر چه آمریکا میخواست، به اسرائیل میدادند. انقلاب که پیروز شد، آنجا را گرفتیم و به فلسطینیها دادیم و موضع ایران عوض شد.
اما الان شما میبینید که وضع چگونه شده است. من فکر میکنم که اگر ما درست وارد شویم، خیلی آسان میتوانیم مسایل خود را با اعراب حل کنیم. آنها هم باید درست وارد شوند و اگر آدم عاقل و معتدلی مثل ملکعبدالله وجود داشت میشد مسایل را حل کرد. البته من قبلا در یک جلسه طولانی مهمان آقای سلمان در ریاض بودم. آن موقع ایشان را آدم معقولی دیدم. به نظرم اطرافیانش بد عمل میکنند و تندروی دارند. در عین حال ما باید از این راه مسایل را حل کنیم.
هاشمی همچنین گفته که مسائل با عربستان قابل حل بوده و ملک عبدالله نیز در این زمینه پیغام داده بود اما احمدینژاد مانع شد.
اظهارات هاشمی در تخطئه جریان افراطی داخلی در شروع جنگ و دشمنیهای بعدی در حالی است که حضرت امام در منشور روحانیت (جلد21 صحیفه امام)- با اشاره به فضای تبلیغاتیای که خودیها را متهم به تندروی میکند و ماجرای سلمان رشدی - تأکید کردند: «من قبلا نیز گفتهام همه توطئههای جهانخواران علیه ما از جنگ تحمیلی گرفته تا حصر اقتصادی و غیره برای این بوده است که ما نگوییم اسلام جوابگوی جامعه است و حتما در مسائل و اقدامات خود از آنان مجوز بگیریم. ما نباید غفلت بکنیم، واقعا باید به سمتی حرکت نماییم که انشاءالله تمام رگههای وابستگی کشورمان از چنین دنیای متوحشی قطع شود. استکبار غرب شاید تصور کرده است از اینکه اسم بازار مشترک و حصر اقتصادی را به میان بیاورد ما در جا میزنیم و از اجرای حکم خداوند بزرگ صرفنظر مینماییم. آنان که هنوز بر این باورند و تحلیل میکنند که باید در سیاست و اصول و دیپلماسی خود تجدیدنظر نماییم و ما خامی کردهایم و اشتباهات گذشته را نباید تکرار کنیم و معتقدند که شعارهای تند یا جنگ سبب بدبینی غرب و شرق نسبت به ما و نهایتا انزوای کشور شده است و اگر ما واقعگرایانه عمل کنیم، آنان با ما برخورد متقابل
انسانی میکنند و احترام متقابل به ملت ما و اسلام و مسلمین میگذارند. این یک نمونه است که خدا میخواست پس از انتشار کتاب کفرآمیز «آیات شیطانی» در این زمان اتفاق بیفتد و دنیای تفرعن و استکبار و بربریت چهره واقعی خود را در دشمنی دیرینهاش با اسلام برملا سازد تا ما از سادهاندیشی به درآییم و همهچیز را به حساب اشتباه و سوءمدیریت و بیتجربگی نگذاریم و با تمام وجود درک کنیم که مسئله اشتباه ما نیست، بلکه تعمد جهانخواران به نابودی اسلام و مسلمین است و الا مسئله فردی سلمان رشدی آنقدر برایشان مهم نیست که همه صهیونیستها و استکبار پشت سر او قرار بگیرند.
4وزیر کدام واقعیت را به همکاران کابینه گوشزد کردند؟
«نامه 4 وزیر به روحانی برای گوشزد کردن این واقعیت تلخ به دیگر اعضای دولت است که کاهش تورم را پای برنامههای خود نگذارند.»
روزنامه شرق در تحلیلی نوشت: همانطور که در نامه وزیران دولت روحانی آمده، آنچه کشور را به آستانه شکنندگی رسانده، نه کمبود سرمایه، بلکه کاهش تقاضاست و در نتیجه دولت مجبور است به دنبال راهکارهایی برای افزایش تقاضا در بازار باشد. رخداد مهمی که برخلاف گزارشهای بانک مرکزی و مرکز آمار متأسفانه در طول یک سال گذشته، کمتر کارشناسان به آن توجه کرده یا میکنند. از قضا درست همزمان با خبری شدن نامه چهار وزیر، گزارش بانک مرکزی هم از اوضاع بازار مسکن تهران در شهریور منتشر شد که نشان میداد حجم معاملات مسکن در شهریور امسال، نسبت به شهریور پارسال کاهش درخور توجهی، در حد 20 درصد داشته است.
شرق یادآور شد آنچه در محور نامه چهار وزیر آمده چیز تازهای را به فهم عمومی از اقتصاد کشور اضافه نکرده است. واقعیت تازهای را عریان و حقیقت نوینی را طرح نکرده است، بلکه یک لایه از طرز تفکری را عریان کرده است که اگر برای آن فکری نشود، میتواند در کوتاهمدت خطرناک و بحرانآفرین باشد و آن این است که تا چه زمانی میتوان انتظارات روانی راکه قیمتها در آینده رو به کاهش خواهد بود، کنترل کرد. در واقع همه ما میدانیم آنچه باعث شده نرخ تورم کاهش یابد، نه تولید و تأمین تقاضای مکفی که همین انتظارات روانی است. این همان واقعیت عریانی است که همه دولتمردان ما میدانند. اما برخی از آنها خودشان را به غفلت زدهاند. شاید چهار وزیر دولت روحانی خواستهاند این واقعیت تلخ رابه دیگر اعضای دولت گوشزد کنند و کاهش نرخ تورم را به پای برنامههای خود نگذارند. چون اتفاق تازهای در رونق اقتصادی کشور رخ نداده که تورم را پایین بیاورد.
ریخت و پاش در دولت هشدار عضو کارگزاران را برانگیخت
عضو مرکزیت کارگزاران گفت با وجود محدودیتهای اقتصادی، حجم ریخت و پاش در دولت زیاد است اما دولت پاسخگو نیست.
سعید لیلاز گفت: دولت در مورد هزینههای خود به درستی پاسخگوی مردم نیست و هنوز به این نتیجه نرسیده که باید هزینههای جاری را کنترل کند؛ گویا به طور جدی سهم خود را از وخامت اوضاع در بودجه سالهای 94 و 95 دخالت نداده است.
وی افزود: برای کاهش هزینههای جاری امکان زیادی وجود دارد اما دولت به طور جدی به این موضوع ورود نمیکند و این کوتاهی را متوجه دولت آقای روحانی میبینیم.
لیلاز در مصاحبه با ایرنا ادامه داد: دستگاه برنامهریزی و اداری، رئیسجمهور را اسیر خود کرده و مرتب موضوع انعطافناپذیر بودن هزینههای جاری را پیش میکشد که سخن درستی نیست.
وی ادامه داد: اگر ما بپذیریم که سال 1394 بدترین سال اقتصاد است و این را بارها از زبان مسئولان ارشد دولت و شخص آقای جهانگیری شنیدهایم، آن وقت، بازتابی از این دولت را نسبت به لزوم کاهش بودجه جاری ترغیب میکند.
لیلاز گفت: هنوز حجم زیادی ریخت و پاش در بودجه جاری دولت اتفاق میافتد که میتواند نیفتد اما دولت این بودجهها را کاهش نمیدهد و روزی که دولت این بودجهها را کم و هزینههای جاری و ریخت و پاشها را صفر کند، میتواند به مردم پاسخ دهد که درآمدهای مالیاتی کجا میرود.
محمد سلیمانی عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس نیز با بیان اینکه بودجه جاری دولت در سنوات گذشته افزایش چشمگیری داشته، گفت: بودجه جاری دولت در سال 91 حدود 90 هزار میلیارد تومان بود که این میزان در سال 94 به بالای 170 هزار میلیارد تومان رسید. این یعنی هزینههای دولت ظرف سه سال به نزدیک دو برابر افزایش پیدا کرده است.
وی ادامه داد: این اتفاق در حالی رخ میدهد که میزان سرمایهگذاری دولت در پروژههای عمرانی کاهش پیدا کرده و به دنبال آن هزینههای جاری افزایش پیدا کرده است. طبیعتا دولت برای جبران هزینهها مجبور به کم کردن بودجه بخش عمرانی و سرمایهگذاری در این بخش است.
دیدگاه تان را بنویسید