فارس: جناب حجت الاسلام روحانی رئیس محترم جمهور در دیداری که طی سفر نیویورک با مدیران شرکت های تجاری، اقتصادی و صنعتی آمریکا داشتند، ضمن دعوت از شرکتهای آمریکایی به حضور در اقتصاد ایران گفتند: « تهران برای حضور شرکتهای آمریکایی منعی قایل نیست و این شرکتها نیز می توانند در فضایی رقابتی از شرایط پساتحریم، برای سرمایه گذاری و انتقال فناوری به ایران بهره بگیرند».(1) اخیرا معاون وزیر و مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران نیز در گفت و گو با رویترز از شرکت های نفتی آمریکا برای حضور در عرصه نفت و گاز ایران دعوت کرده و گفته است «ایران برای شرکتهای غربی خواهان ورود به پروژههای نفت و گاز ایران از جمله شرکتهای آمریکایی که شروط لازم را داشته باشند، محدودیتی ندارد.»(2)
اظهارات حجت الاسلام روحانی و معاون وزیر نفت دولت یازدهم درباره ورود شرکتهای آمریکایی به ایران آن هم در جمع مدیران شرکتهای آمریکایی و گفت و گو با یک خبرگزاری غربی، حکایت از این دارد که راس و بدنه دولت یازدهم تصور میکند در برجام و «شرایط پساتحریم»، «همه تحریم ها» از جمله تحریم سرمایه گذاری و تجارت شرکت های آمریکایی با ایران لغو شده است. اما مراجعه به تحریم های آمریکا علیه کشورمان و بررسی متن برجام به ما میگوید این تصور، کاملا غلط است.
9 می سال 1995 میلادی بیل کلینتون رئیس جمهور وقت آمریکا طی فرمان اجرایی شماره 12959 ایران را یک تهدید فوق العاده برای امنیت ملی آمریکا شناسایی کرده و بر اساس قانون International Security and Development Cooperation Act مصوب سال 1985 تحریمهای گستردهای علیه روابط اقتصادی-تجاری آمریکا با ایران وضع کرد. این تحریم که کاملا در اختیار رئیس جمهور آمریکاست، واردات هرگونه کالا و خدمات به آمریکا از ایران، و همچنین صادرات کالا، خدمات و تکنولوژی از آمریکا به ایران را منع میکند.(3) این فرمان اجرایی در ماده d از بخش اول خود، به صراحت سرمایهگذاری شهروندان آمریکایی در ایران را نیز منع کرده است: «هرگونه سرمایه گذاری جدید توسط هر فرد آمریکایی در ایران یا دارایی های متعلق به دولت ایران».
فرمان اجرایی 12959 از سال 1995 تاکنون ماه مارس هر سال توسط روسای جمهور آمریکا علیه ایران تمدید و در اخبار نیز با عنوان «تمدید وضعیت اضطراری علیه ایران» منعکس میشود. سال جاری میلادی نیز باراک اوباما طی اطلاعیهای خطاب به کنگره این تحریم را تمدید کرد و نوشت: «علی رغم توافق ژنو بین ایران و 1+5، که بر اساس آن ایران برای اولین بار در دهه گذشته موافقت کرده است که اقدامات خاصی را انجام دهد، پیشرفت برنامه هسته ای خود را متوقف ساخته و بخشهای کلیدی برنامه هسته ای اش را به عقب براند، اما اقدامات و سیاست های خاص دولت ایران همچنان یک تهدید فوق العاده برای امنیت ملی، سیاست خارجی و اقتصاد ایالات متحده آمریکاست. به این دلایل، تشخیص من این است که ضرورت دارد وضعیت اضطراری ملی اعلام شده درباره ایران ادامه یافته و تحریم های جامع علیه این کشور پابرجا بماند». (4)
با مطالعه برجام نیز به سهولت میتوان دریافت که بر اساس این توافق و امتیازات داده شده، فرمان اجرایی 12959 جزو تحریمهای لغو یا حتی تعلیق شده نیست که مقامات دولتی ما در سخنرانی ها و مصاحبه ها آنهم هنگامی که مخاطبانشان غربی و آمریکایی هستند، برای شرکتهای آمریکایی دعوتنامه حضور و سرمایه گذاری در ایران و انتقال فناوری به ایران می فرستند. دعوت اقتصادی از شرکتهای آمریکایی، اگر ناشی از ضعف دانش حقوقی نباشد، بلاتردید ریشه در یکی از این گزینه ها دارد: 1- عملیات روانی در رابطه با دستاوردهای برجام 2- عدم اشراف بر سند برجام 3- ارائه گزارش غلط از ماهیت برجام و نتایج آن به رئیس جمهور و بدنه دولت 3- تصور اینکه امتیازات داده شده در برنامه هستهای دشمنی آمریکا با ایران را پایان داده و یا حداقل تعدیل کرده است و اگر تندروهایی در آمریکا مخالف این تنش زدایی هستند، امثال آقای اوباما که به قول معاون بین الملل سازمان انرژی اتمی «حسابش از نظام آمریکا جداست»، آدم های مودب و باهوشی هستند و لااقل در دوران ریاست جمهوری اوباما به شرکت های آمریکایی اجازه داده خواهد شد تکنولوژی به ایران بیاورند و سرمایه گذاری کنند.
گزینه های یک تا سه را به دلایل متعدد نمی توان پذیرفت. برجام در آسمان نخواهد ماند و بالاخره وقتی روی زمین آمد، مشخص خواهد شد که آمریکایی نمیتواند در ایران سرمایهگذاری کند و تکنولوژی بیاورد؛ و عملیات روانی، شاید بتواند «بزرگنمایی» کند، اما قادر به خلق واقعیت نیست و آنگاه که واقعیت روشن شد، اثر بسیار منفیتری دارد. نمیتوان و نباید گفت آقای روحانی به برجام اشراف ندارند چرا که ایشان یک حقوقدان هستند و به عنوان مسئول اصلی برجام، قطعا زوایای پیدا و پنهان آن را مورد تدقیق قرار دادهاند. ارائه گزارش غلط به رئیس جمهور و بدنه دولت نیز محتمل نیست چرا که در امانت داری و راستگویی مذاکره کنندگان نباید تردید کرد. تنها دلیلی که میتوان برای دعوتنامه آقای روحانی از شرکت های آمریکایی برای ایران متصور شد، یک نگاه عاطفی و آرمانگرایانه و واقعیت گریزانه درباره آقای اوباما و رژیم آمریکا به ویژه بعد از توافق برجام است. جز «چشم بستن بر دشمنی دشمن»،دلیل دیگری برای خوشبینی به او و علنی کردن این خیال و برنامهریزی اقتصادی خیالپردازانه نمی توان یافت.
1- http://www.isna.ir/fa/news/94070401280/
2- http://farsnews.com/newstext.php?nn=13940710000644
3- http://www.treasury.gov/resource-center/sanctions/Documents/12959.pdf
4- https://www.whitehouse.gov/the-press-office/2015/03/11/notice-continuation-national-emergency-respect-iran
دیدگاه تان را بنویسید