آخرین قطعات پازل سرخوردگی‌های کاخ‌ سفید

کد خبر: 449162

در واشنگتن یک بار اسد حامی داعش و بار دیگر داعش را دشمن مشترک اسد و واشنگتن می‌نامند و جان کری از مذاکره با رئیس‌جمهور سوریه صحبت می‌کند. شدت اظهارات برای برکناری اسد نیز به همین شکل با فراز و فرود همراه است؛ گاهی بلند و محسوس و گاهی زیر لب و پر از ترس.

فارس: اندیشکده « ران پائول برای صلح و کامیابی» در گزارشی به قلم «دنیل رایان» تناقض‌گویی‌های اوباما در مورد نقش روسیه در سوریه را ناشی از عدم انسجام فکری و قدرت تصمیم‌گیری وی در این زمینه دانست.
در ابتدای این گزارش آمده است: مشاهده آنچه در پوشش رسانه‌ای جنگ سوریه می‌گذرد و هر روز نیز پیچیده‌تر می‌شود، دشوار است. اما در این پوشش جنگ مساله واضح این است که حرکات مداوم رهبر روسیه در سوریه، ایالات متحده را گیج کرده است.
تازه‌ترین ادعای نومحافظه‌کاران که بحران پناهندگان با انداختن بمب بیشتر یا آموزش نظامی به تعداد بیشتری از شورشیان متحد با القاعده یا اعلام حساسیت نسبت به حمایت مسکو از بشار اسد و یا (مفهومی عجیب‌‌تر و کاملا نادرست) اینکه غرب اقدامی در سوریه انجام نداده؛ همگی بی‌اساس و فاقد اتکا است. هم‌اکنون واشنگتن تلاش می‌کند کنترل ماجرا را حفظ کند اما بی‌شک هم پوشش رسانه‌ای مبهم و ناکارآمد است و هم کاخ‌سفید بدنبال جایی یا کسی برای مقصر دانستن می‌گردد.
تناقض اوباما در مقابل استحکام پوتین
اوباما در 11 سپتامبر هشدار داد که استراتژی روسیه در تداوم حمایت از بشار اسد «محکوم به شکست» است. چیزی مانند یک طنز در این اظهارات بوده چرا که استراتژی خود اوباما در قبال سوریه شکستی تحقیرآمیز داشته است. درست یا غلط، سیاست روسیه در سوریه واضح و روشن بوده و کاملا در تضاد با سیاست‌ واشنگتن در این زمینه می‌باشد.
واشنگتن تصور می‌کند می‌‌تواند بطور همزمان هم اسد را از سوریه حذف کند هم داعش را، در حالی که مسکو معتقد است اسد بخش جدایی‌ناپذیر ائتلافی گسترده برای شکست داعش بوده و براندازی دولت در دمشق منجر به آشوب و تخریب بیشتر خواهد شد. اگر تصور آمریکایی‌ها موفقیت‌آمیز بود انتقال قدرت در عراق یا لیبی نیز به همین شکل انجام می‌گرفت.
سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه در رد اظهارات اخیر واشنگتن اینگونه استدلال می‌کند: «اینکه بخواهیم ارتش سوریه را از جنگ با گروه‌های جهادی حذف کنیم «بی‌معنی» است چرا که این ارتش موثرترین نیروی نظامی بر روی زمین محسوب ‌می‌شود.»
با این حال بی‌هماهنگی همچنان در واشنگتن برقرار است. یک بار اسد حامی داعش نامیده می‌شود و بار دیگر داعش را دشمن مشترک اسد و واشنگتن می‌نامند و جان کری از مذاکره با رییس‌جمهور سوریه صحبت می‌کند. شدت اظهارات برای برکناری اسد نیز به همین شکل با سقوط و صعود همراه است؛ گاهی بلند و محسوس و گاهی زیرلب و پر از ترس. کاملا روشن است که اوباما نمی‌تواند ذهن خود را منسجم سازد.
ابهام رسانه‌ها در پوشش وقایع
پوشش رسانه‌ای مبهمی که ما در حال حاضر شاهد آن هستیم محصول طبیعی سردرگمی و اولویت‌های درحال تغییر واشنگتن است. تناقض‌گویی در رسانه‌های وابسته به واشنگتن و سایرینی که به آهستگی درپی آنها حرکت می‌کنند، به وضوح قابل مشاهده است. در ذیل به نمونه‌هایی از این تناقضات اشاره شده:
_ بطور همزمان غرب هم «هیچ کاری» در زمینه بحران سوریه انجام نداده و هم نیاز به اقدام هرچه بیشتر آن وجود دارد (حملات هوایی آمریکا و همچنین آموزش نظامی به شورشیان ضداسد نادیده گرفته می‌شود)
_پوتین قصد از بین بردن داعش را دارد اما جهادگرانی را برای مشارکت با داعش بسوی آنها اعزام می‌کند. (و کلا او متهم این بحران است)
_روسیه و سوریه متحد هستند اما پرسنل نظامی روسیه در سوریه بعنوان بخشی از یک «مداخله» جدید نامیده می‌شود.
نویسنده این گزارش در ادامه پروپاگاندای خام و ریاکارانه واشنگتن را در بیان تفاوت میان مداخله نظامی آمریکا در سوریه و مداخله نظامی روسیه در سوریه دانسته که (بدون آنکه چیزی در این باره گفته شود) در مورد دوم روس‌ها در حقیقت دعوت شده‌‌اند.
دردسری دیگر برای واشنگتن
شاید بتوان برجسته‌ترین ادعا در ماجرای سوریه را در مقاله‌ای که هفته جاری «گاردین» به چاپ رساند، مشاهده کرد. به ادعای این روزنامه طبق گفته رییس جمهور سابق فنلاند، «غرب در سال 2012 پیشنهاد روسیه برای برکناری بشار اسد بعنوان بخشی از معامله صلح گسترده را نادیده گرفته است.» غرب با تصور اینکه اسد در آستانه سقوط می‌باشد، این پیشنهاد را نادیده گرفته است.
در سال 2015 صدها هزار سوری کشته و میلیونها تن آواره شده‌اند و واشنگتن همچنان به آموزش و تسلیح شورشیان وابسته به القاعده با هدف براندازی دولت اسد مشغول است، در عین حال تلاش می‌کند جهان را اینگونه متقاعد نماید که راه‌حل عملی ( برای سوریه) این است و روسیه از آن به‌عنوان سپر پنهان نمودن شکست‌های خود استفاده می‌کند. این آخرین قطعات از پازل سرخوردگی‌های کاخ‌سفید محسوب می‌شود.
با این حال بازگشت به میز مذاکره مستقیم نظامی با روسیه رویکردی برای فرار واشنگتن از لبه تیز وقایع است. بعلاوه اینکه، گرچه امیدی به توقف ماجراجویی‌های واشنگتن در سیاست خارجی خود نیست اما درخواست برای مذاکره (با مسکو) کورسویی از امید را ایجاد می‌نماید.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت