فارس: در چند روز اخیر، در حوزه تحولات مرتبط با کردهای سوریه و همچنین پرونده کلان سوریه، شاهد پنج رویداد مهم بودهایم که بین هر پنج رویداد، رابطه زنجیرهای معناداری وجود دارد.
رویداد نخست که به جرأت میتوان آن را یکی از مهمترین اقدامات چند ماه اخیر آمریکا در پرونده سوریه دانست، سفر «مک گورک» معاون وزیر امور خارجه آمریکا به شهر اربیل در اقلیم کردستان عراق بود. مک گورک، در یک برنامه دیپلماتیک فشرده، صالح مسلم رهبر حزب اتحاد دموکراتیک کردهای سوریه (PYD) را روبروی مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق نشاند و زمینه گفتوگوی آنها را پس از مدتی طولانی، فراهم آورد.
اقدام دوم آمریکاییها، اعلام مواضع اشتون کارتر وزیر دفاع آمریکا در خصوص شاخه نظامی حزب اتحاد دموکراتیک کردهای سوریه یعنی «واحدهای دفاع از خلق» (YPG) بود که در واقع یک گروه مسلح اقماری پ.ک.ک است. کارتر اعلام کرد که این گروه، در جنگ با داعش در مناطق شمالی سوریه موفقیتهای زیادی به دست آورده و آمریکا از آنها حمایت میکند.
از دیگر سو، مسئول نمایندگی روزنامه حریت در واشنگتن، از این موضوع خبر داده که وزیر دفاع آمریکا در ساختمان پنتاگون در یک ضیافت شام، هشت تن از کارشناسان ترکیه شناس را گردهم آورده و با آنها در مورد نقش ترکیه در تحولات سوریه و جنگ نظامیان ترکیه با پ.ک.ک، گفتوگو و رایزنی کرده است.
رویداد سوم، اظهارات مهم جان کری وزیر دفاع آمریکا بود که آشکارا اعلام کرد: لازم نیست بشار اسد به زودی کنار برود.
رویداد چهارم مرتبط با سوریه، ورود 85 تن از مخالفین سوری تحت آموزش نظامی آمریکا و ترکیه به سوریه بود که به عنوان دومین گروه از پروژه مشترک آنکارا - واشنگتن موسوم به «آموزش و تجهیز» (eğit donat)، وارد سوریه شدند. گروه نخست از افراد آموزش دیده مخالف اسد، چندی پیش در بدو ورود، به دام النصره افتاد و بخشی از آنان توانستند خود را به کوههایی برسانند که کردهای مسلح وابسته به پ.ک.ک در آن جا حضور داشتند.
رویداد پنجم مرتبط با سوریه و کردها، برگزاری کنگره حزب اتحاد دموکراتیک کردهای سوریه در شهر نفتی رمیلان در شمال سویه بود. در این کنگره، نمایندگانی از احزاب اقلیم کردستان عراق از جمله نمایندگان حزب دموکرات کردستان و اتحادیه میهنی نیز حضور پیدا کردند و برگزاری چنین نشست مهمی در یک شهر نفتی شمال سوریه، در واقع گونهای از قدرتنمایی پ.ک.ک در سوریه است.
کردها و سناریوی آمریکا
میدانیم که بین پ.ک.ک و حزب دموکرات کردستان به رهبری بارزانی، اختلافات ریشه دار تاریخی وجود دارد که سابقه آن به سه دهه پیش میرسد و در جنگ و درگیری بین این دو حزب در سالیان 1991 تا 1998 صدها تن از نیروهای دو طرف به دست همدیگر کشته شدند.
این اختلافات سیاسی - ایدئولوژیک، هنوز هم پابرجاست و حزب پ.ی.د نیز به عنوان یکی از نهادهای اقماری پ.ک.ک، با بارزانی و احزاب کُرد سوری وابسته به او اختلافات عمیقی دارد و قدرت را به صورت یک قبضه و یک کاسه در اختیار گرفته است، اما این اختلاف ریشه دار و خودداری از تقسیم قدرت در شمال سوریه، باب طبع آمریکاییها نیست و به همین خاطر است که مک گورک معاون وزیر امور خارجه آمریکا به عنوان یک دیپلمات و مسئول سیاسی - امنیتی مهم واشنگتن در پرونده عراق، شخصاً مسعود بارزانی و صالح مسلم را روبروی هم نشاند تا به آنها و به دیگران نشان دهد که رویارویی کردها با گروه تکفیری داعش در شمال سوریه و تاثیر این مساله بر پرونده سوریه و سناریوی آمریکا برای این کشور، از اهمیت بالایی برخوردار است.
این مساله از لحاظ سیاسی آن قدر اهمیت دارد که حتی میتواند بر مساله مهم و حساس دیگری همچون جنگ بین ترکیه و پ.ک.ک اثر بگذارد. به عبارتی روشن، آمریکا به دنبال آن است تا سهم بارزانی و ترکیه را در یک جبهه و پ.ک.ک و پ.ی.د را در جبههای دیگر، مشخص کند و آنها را در پروژه کلان خود برای آینده سوریه، به درستی به کار بگیرد.
در این مسیر، اقداماتی همچون منطقه حائل، آموزش مخالفین سوری، رویارویی با داعش، جایگاه ترکمانهای سوری و تلاش برای ممانعت از وحدت سه منطقه کردنشین شمال سوریه (جزیره، کوبانی و عفرین) از اهمیت بالایی برخوردار هستند و شواهد نشان میدهد که آمریکا ترجیح میدهد فعلاً توان و تمرکز خود را بر روی این پرونده بگذارد و در خصوص پرونده عراق و نکات مبهم مرتبط با فرجام موصل و رمادی، اقدام خاصی انجام ندهد تا در یک سناریوی قدم به قدم، در سوریه برنامههای خود را پیش ببرد.
ناگفته پیداست که آمریکا در این پروژه، سه مانع و مشکل جدی دارد که مهمترین آنها، رویکرد ایران نسبت به آینده سوریه و نقش مهم ایران در این حوزه است. مشکل دوم، حمایت نظامی و سیاسی روسیه از سوریه است و مشکل سوم نیز که نمیتواند به اندازه ی دو مانع اول و دوم مهم باشد، موضوع اختلافات جدی دولت برآمده از حزب عدالت و توسعه و پ.ک.ک است.
ترکیه در آستانه برگزاری انتخابات قرار گرفته و هنوز هم مشخص نیست که قرار است چه کسی برای اعلام آتش بس و پایان دادن به موج حملات دو سویه بین پ.ک.ک و آنکارا، وارد میدان شود.
به هر تقدیر، با آن که کردها، تنها 10 درصد از جمعیت سوریه را تشکیل میدهند، اما به خاطر سازماندهی نظامی و سیاسی آنها در شمال سوریه و اهمیت نقش آنان در مواجهه و مقابله با داعش، در پرونده کلان سوریه، امتیازات و تعاریفی نسبت به نقش کردها وجود دارد که شاید بسیار بیشتر از اهمیت جمعیتی آنان باشد. آمریکا به دنبال این است که در هماهنگی با ترکیه و اقلیم کردستان عراق، در میدان سوریه، کردها و مخالفین سوری را به هم نزدیک کند و در میان مدت، کارت فشاری جدی برای تضعیف دمشق به وجود آورد. حال باید دید در این زمینه، آمریکاییها چه راهکار و واکنشی برای حساسیتهای ایران و روسیه پیدا میکنند.
دیدگاه تان را بنویسید