مسئولیت آمریکا در قبال بحران جهانی آوارگان

کد خبر: 447114

هیلاری کلینتون، نامزد ریاست جمهوری احتمالی حزب دمکرات در عبارتی شرم آور درباره قذافی رئیس جمهور لیبی گفت: «ما آمدیم، ما دیدیم، او مرد.» به دنبال این مداخله، نه تنها قذافی در نتیجه توطئه بین ناتو و جهادی ها در کشورش کشته شد، بلکه لیبی دیگر روی آرامش به خود ندید.

تریبون: در سراسر جهان انسان ها در معرض خطر قرار دارند و برخی اوقات در گرماگرم گریز از فقر یا آتش جنگی که در سرزمین هایشان شعله ور شده، جان خود را از دست می دهند. درسراسر تاریخ بشریت، مهاجران در جستجوی محلی امن تر و مرفه تر برای خود بوده اند، اما به ندرت از آنها با آغوش باز استقبال می شود. بیگانه هراسی، نژادپرستی و ترس از کمبود منابع، مانع از آن می شود که این انسان های درمانده، در بدنه جوامعی که ممکن است پذیرای آنها باشند، ادغام شوند. با این حال، میل به فرار از خشونت یا گرسنگی همواره رو به افزایش است. مشهودترین بحران جهانی آوارگان در سطح جهان در دریای مدیترانه به وقوع می پیوندد. به این ترتیب در چند ماهه نخست سال 2015 برآورد می شود که از میان انبوه کسانی که سوار بر شناورهای فرسوده و ابتدایی سعی داشته اند خودشان را از لیبی به جنوب اروپا برسانند، 1724 نفر جان خود را از دست داده اند. این آوارگان از کشورهای آفریقایی مختلف و همچنین از سوریه گرفته تا کشورهای دوردستی نظیر بنگلادش می آمده اند. در 18 آوریل 2015 در نتیجه غرق شدن شناوری که تخمین زده می شود 850 نفر بر آن سوار بوده اند، تنها 28 نفر جان سالم به در برده اند. این بحران بشردوستانه نتیجه مستقیم تصمیم سازمان ملل و ناتو مبتنی بر اثرگذاری بر روند تغییر رژیم در لیبی در سال 2011 است. هیلاری کلینتون، نامزد ریاست جمهوری احتمالی حزب دمکرات در عبارتی شرم آور درباره قذافی رئیس جمهور لیبی گفت: «ما آمدیم، ما دیدیم، او مرد.» به دنبال این مداخله، نه تنها قذافی در نتیجه توطئه بین ناتو و جهادی ها در کشورش کشته شد، بلکه لیبی دیگر روی آرامش به خود ندید. معروف ترین قربانی این مداخله سفیر آمریکا بود که به دست همان نیروهایی که آمریکا از آنها حمایت می کرد در بنغازی کشته شد. افراد بسیاری اندکی در کشور ما از پیچیدگی ساختار حکومت خود اطلاع دارند و کسانی که مطلع هستند، نیز تمایلی ندارند در این باره بحث کنند. جمهوری خواهان به همان اندازه مشتاق مداخله بودند که دولت اوباما خواهان دو به همزنی خجالت آور سیاسی است، اما نمی خواهد درباره بحران بشردوستانه جاری که ایالات متحده آن را به وجود آورده حرفی بزند. شهروندان بسیاری از کشورهای آفریقایی به طور منظم برای کار به لیبی می رفتند که یک کشور نفتی ثروتمند محسوب می شد که در آن برای مهاجران مشاغل کافی یافت می شد. لیبی تا پیش از آنکه در اثر دسیسه چینی های ناتو به ویرانه ای تبدیل شود، نمونه ای از یک کشور مرفه در جمع کشورهای آفریقایی محسوب می شد. جنگ خانمان برانداز، لیبی را به کشوری شکست خورده تبدیل کرد. در این کشور، هیچ دولت مشروعی وجود ندارد و وضعیت آنچنان خطرناک است که هیچ پرواز بین المللی به مقصد این کشور وجود ندارد. لیبی حتی نمی تواند از ذخایر نفتی خود به اندازه کافی نفت استخراج کند و به فروش برساند. این هرج و مرج، لیبی را به مکانی بسیار مستعد برای کسب و کار قاچاقچیان انسان تبدیل کرده است. آفریقایی های اهل سنگال، گامبیا، نیجریه، نیجر و مالی با عبور از صحرای آفریقا، دست به سفری خطرناک می زنند. از سمت شرق و از شاخ آفریقا نیز اتیوپیایی ها، سومالیایی ها و اریتره ای ها می آیند که همگی از فقر و فلاکت حاکم بر سرزمین هایشان که آمریکا عامل اصلی آن بوده دررنج و عذابند. تعداد زیادی از سوری ها نیز در نتیجه حمله ناتو به کشورشان گریخته اند؛ آوارگانی که کشورهای همسایه شان یعنی لبنان و اردن از پذیرفتن آنها امتناع کرده اند. اکنون سوری ها ابتدا به سودان پرواز می کنند و منتظر می مانند تا از طریق لیبی به اروپا قاچاق شوند. ساحل طولانی لیبی برای قاچاقچیان مثل یک آهنربا عمل می کند و مهاجرین احتمالی امیدوارند بتوانند به عنوان آواره از طریق این مسیر وارد کشورهای اروپایی بشوند. ابراز نگرانی هایی که از سوی آمریکاییان و کشورهای اتحادیه اروپا مشاهده می شود، عملی به کلی ریاکارانه است و باید صرفا با چنین نگاهی به آنها نگریست. هزاران تن از مردم لیبی در اثر مداخله ناتو کشته یا بی خانمان شده اند و علاوه بر این یک جنگ نژادی بی رحمانه نسبت به لیبیایی های سیاه و مهاجرین آفریقایی به راه افتاده است. رسانه های شرکتی جهان ظرفیت به ظاهر بی پایانی برای تولید ساعت ها تصویر خبری و هزاران کلمه دارند، بی آنکه حقیقت، آرامش آنها را ذره ای بر هم زند. در این مورد حقیقت این است که این آمریکا و متحدانش هستند که به جهانیان دروغ گفتند وقتی مدعی شدند در قبال مردم لیبی مسئولیتی دارند که جای شک و تردید بسیار داشت. آنها به هیچ وجه علاقه ای به این مسئله نداشتند. تنها هدف آنها از حمله به کشوری دیگر، تضعیف و مستعد کردن آن برای به اجرا گذاشتن طرح های امپریالیستی خود در آن بود. آنها در خلاص شدن از شرّ قذافی و خلق یک بحران دیگر برای بشریت موفق شدند. لیبی تفاوت زیادی با کشورهای آمریکای مرکزی چون هندوراس، گواتمالا و السالوادور ندارد. کودتاها و مداخلاتی که با حمایت آمریکا در این کشورها صورت گرفته اند در کنار سیاست های هدفدار مبارزه با مواد مخدر، هرج و مرج و خشونت را در این کشورها به وجود آورده اند. به دنبال این رویدادها در داخل آمریکا بحث و گفتگوی چندانی درباره عملکرد سوء دولت ما مطرح نشد. گفتمان سیاسی جاری در جامعه بر مبارزات سیاسی در کنگره درباره سیاست های مهاجرتی تمرکز داشت نه درباره این بحران خاص که آمریکا مسبب آن بوده است. اکنون ما از مشاهده رنج مردمان این کشورها از یک سو و تماشای کشورهای قدرتمندی که توانایی کمک به این انسان ها را دارند اما از این کار امتناع می کنند، جز تأسف خوردن کار دیگری نمی کنیم. آگاهی از اینکه پیش از هر چیز خود این کشورها هستند که خالق این بحران بوده اند، بحران اخیر را شرم آورتر می کند. بیایید کاری کنیم تا کشورهای عضو ناتو مجبور شوند تک تک آوارگانی را که سوار بر قایق های فرسوده از کشورهایشان می گریزند به عنوان مهاجر در خود بپذیرند. این کمترین کاری است که آنها می توانند برای جبران مافات رنجی انجام دهند که خود موجد آن بوده اند. منبع: http://freedomrider.blogspot.com ________________________________________ [1] . Margaret Kimberleyستون هفتگی اش در BAR منتشر می شود و شهرت گسترده ای برخوردار است.نوشته: مارگارت کیمبرلی[1] منبع: هفته نامه سراج استان اصفهان
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت