تسنیم: پس از پیروزی مجاهدین بر شوروی سابق، افغانستان دچار جنگهای داخلی، حزبی و قومی شد و تقریبا همه مردم چه افراد وابسته به احزاب سیاسی مختلف و چه عموم مردم مسلح شدند در نتیجه ناامنی و بیثباتی به اوج خود رسید. این ناامنیهای تا جایی رسید که دیگر کسی جرأت عبور از آن را نداشت. تاجران و بازرگانان نیز کمکم امید خودشان را برای تجارت و کسب روزی از دست میدادند. باجگیران نیز در مسیر شهرها و روستاهای افغانستان از مردم باج میگرفتند. با چنین اوضاعی، تجارت و اقتصاد افغانستان رو به سقوط پیش میرفت.
با گسترش چنین وضعی در افغانستان و عدم رونق تجارت در این کشور، فشار اقتصادی بر مردم افغان روز به روز بیشتر میشد و مردم این کشور را به مرحلهای رسانده بود که هر گروهی که شعار صلح و برقراری ثبات و امنیت را میداد را به گرمی استقبال میکردند.
در این شرایط، گروه طالبان با شعار برقراری ثبات و حاکمیت قوانین شریعت در افغانستان اقدام به تصرف این کشور کرد و پس از دستیابی به این هدف، حکومت خودشان به رهبری ملا عمر را در این کشور تشکیل داد و از آنجایی که مردم افغانستان از جنگهای داخلی و بین حزبی به ستوه آمده بودند و به واسطه پیشینه دینی بسیار محکمی که داشتند، از شعارهای این گروه استقبال کردند و آنها را فرشته نجاتی برای اوضاع نابسامان خودشان پنداشتند.
گروه طالبان پس از آغاز حکومتشان در افغانستان، نظام بسیار بستهای در این کشور حاکم کردند که در آن علاوه بر گسترش کشت مواد مخدر، بسیاری از حقوق انسانی نادیده گرفته میشد.
در فضای خفقان دوران حکومت طالبان در افغانستان پیش از 2001، بیشترین ظلم را زنان و دختران تحمل کردند؛ به عنوان نمونه، آنها حق نداشتند به مدرسه بروند، نمیتوانستند بدون مردی از محارم خود از خانهشان خارج شوند، باید لباس پوشیده کاملی مانند «برقه» میپوشیدند، پنجرههای خانههای زنان باید به رنگ سیاه در میآمد، حق کار کردن نداشتند به جز برخی دکتران و پرستاران زن در چندین بیمارستان در کابل، دکتران مرد نمیتوانستند زنان را معاینه کنند، زنان نمیتوانستند لباسهایشان را در کنار رود و یا در محلهای عمومی بشویند، صدای آنان نباید در محلهای عمومی به گوش مردان نامحرم میرسید، زنان حق پوشیدن کفشهای پاشنه بلند را نیز نداشتند بدلیل صدایی که هنگام راه رفتن تولید میشد، آنان همچنین حق حضور در رسانههای جمعی مانند رادیو و تلویزیون را نداشتند و یا عکس آنان نباید در مجلات و روزنامهها نیز به چاپ میرسید و مواردی دیگر.
علاوه بر زنان، گروه طالبان قوانین سخت دیگری نیز در افغانستان پیاده میکردند مانند، منع گوش کردن موسیقی، منع برپایی مراسم برای عید نوروز، تغییر نامهای غیر اسلامی مردم به نامهای اسلامی، منع استفاده از اینترنت چه مردم افغان چه خارجیها، اجبار برای پوشیدن لباس اسلامی به همراه کلاه و غیره.
روزهای خفقان و سخت حکومت طالبان در افغانستان در جریان بود و امید نسبی که مردم این کشور با اعلام موجودیت این گروه به دست آورده بودند نیز رو به زوال پیش رفت تا جایی که آنها را به ستوه آورده بود و مردم افغانستان را در انتظار یک معجزه و یا ناجی قرار داد.
این شرایط ادامه داشت که به عقیده مردم افغانستان در آن زمان، معجزه نجاتشان از فضای تاریک و هراس آور آن زمان افغانستان یعنی حادثه 11 سپتامبر در آمریکا و حمله متعاقب این کشور به افغانستان اتفاق افتاد و آمریکا با اتهام به اسامه بن لادن رهبر گروه القاعده مبنی بر انجام حمله تروریستی، به افغانستان لشکرکشی کرد.
آمریکا پس حمله به برجهای تجارت جهانی در نیویورک از گروه طالبان خواست که بن لادن را به واشنگتن تسلیم کند و پس از اینکه گروه طالبان با این خواسته آمریکا مخالفت کرد، جرج بوش رئیسجمهور وقت آمریکا، با شعار از بین بردن تروریسم به ویژه گروه القاعده، برقراری نظام دموکراتیک، آوردن صلح و ثبات و از بین بردن کشت مواد مخدر و فساد اداری در افغانستان با تعدادی انبوه از نیروهای نظامی آمریکایی و پس از مدت اندکی نیروهای کشورهای عضو ناتو پا به افغانستان گذاشت.
در ابتدای حمله هوایی نیروهای آمریکایی به افغانستان، یک احساس ترس تمام افغانستان را فراگرفت زیرا غیرنظامیان زیادی جان خودشان را در این حملات از دست دادند (براساس آمار پایگاه داده مارک هرولد در مورد قربانیان حملات هوایی آمریکا، بین 3100 تا 3600 غیرنظامی از 7 اکتبر سال 2001 تا 3 ژوئن 2003 میلادی کشته شدند) اما بسیاری از مردم این کشور این حمله را معجزه نجاتشان از فضای حاکم تلقی کردند تا جایی که صفهای طولانی در پشت در آرایشگاهها برای تراشیدن ریش تشکیل شد و آنهایی که برخلاف میلشان لباسهای سنتی پوشیده بودند، نوع پوشش خودشان را تغییر دادند.
با سقوط طالبان در افغانستان امید به این کشور بازگشت و فضای افغانستان در زمینههای گوناگون از جمله برای زنان تغییرات اساسی را تجربه کرد. زنان افغان حقوقی مانند تحصیل در مدرسه، دانشگاه و موسسات آموزشی، رفت و آمد آزادانه در معابر و محلهای عمومی، اشتغال، حضور در رسانهها مانند رادیو و تلویزیون را بدست آوردند، استودیوهایی برای اجرای موسیقی به وجود آمد، استفاده از اینترنت گسترش یافت.
با سرازیر شدن کمکهای کشورهای خارجی به ویژه آمریکا، وضعیت اقتصادی افغانستان رونق نسبی پیدا کرد و امید مردم افغانستان به آینده روز به روز گسترش پیدا میکرد تا جایی که تصور میشد مردم افغانستان رو به خوشبختی در حال حرکت هستند و کشورشان نیز در مسیر صحیح خود قرار گرفته است.
اما پس از طولانی شدن جنگ در افغانستان و بالا رفتن هزینههای این جنگ، آمریکا و دیگر کشورهای عضو ناتو تصمیم به کاهش نیروهای نظامیشان در افغانستان گرفتند و کمکهایشان نیز به افغانستان کاهش پیدا کرد. در این زمان به نظر میرسید سراب خوشبختی مردم افغانستان خود را کمکم نمایان میکند.
در این زمان بود که مردم افغانستان متوجه شدند که جامعه بینالملل شعارهای ابتدائیشان در مورد افغانستان را عملی نکرده است. پس از انتشار آمارهای مختلف مانند افزایش تعداد زندانیان، گسترش کشت مواد مخدر، افزایش میزان تلفات غیرنظامیان و حملات شبهنظامیان در سراسر این کشور، اقتصاد افغانستان در یک فضای سردرگم قرار گرفت زیرا که تاجران و بازرگانان دچار یک تردید در خارج کردن سرمایههایشان از کشورشان شدند و موجب بالا رفتن تقاضای پناهندگی افغانها در دیگر کشورها شد.
ناامنیها تاجایی پیش رفت که پدیدههایی مانند گروگانگیری در مسیر جادهها مشابه اوضاع جاری در دوران پس از پیروزی مجاهدین بر شوروی سابق، به وجود آمد که مسافران در مسیرهای مختلف افغانستان ربوده شدند.
حال با این شرایط، مردم افغانستان بار دیگر دچار تردید شدهاند که برای مسافرت به ولایتهای همجوار کابل لباسهای سنتی بپوشند و صورتشان را بتراشند یا خیر.
دیدگاه تان را بنویسید