تسنیم: "قوانین اسلام تصریح دارند که هیچ ملتى و هیچ شخصى حق مداخله در امور کشور ما را ندارد"(1). این موضع صریح و آشکار بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی در رابطه با موضوع "استقلال" است. با این همه طی سالهای اخیر جریانات غربگرا سعی داشته اند توسعه و پیشرفت کشور را مستلزم نفی اصل "استقلال" ملت دانسته، آن را تبدیل به ذهنیت جامعه ایرانی نمایند.
برای بررسی نسبت "استقلال" و رویکرد توسعه برونزا و ارتباط این دو با راهبرد نفوذ دشمن در شرایط کنونی کشور، با حمیدرضا ترقی، کارشناس مسائل سیاسی به گفتگو نشسته ایم. ترقی معتقد است تاکید یکسویه بر رویکرد توسعه برونزا، خواه ناخواه نافی استقلال کشور خواهد بود. مشرح گفتگوی ما با این کارشناس مسائل سیاسی و رئیس کمیته بینالملل حزب موتلفه پیش روی شماست.
تسنیم: نسبت در پیش گرفتن سیاست توسعه برونزا با خدشه در استقلال کشور را چه می دانید؟ آیا در پیش گرفتن این رویکرد می تواند در بلندمدت موجب از بین رفتن استقلال سیاسی-اقتصادی کشور شود؟
اصولاً سیاست توسعه برونزا و تاکید یکسویه بر استفاده از ظرفیت های خارجی برای توسعه کشور به چند دلیل مختلف نافی استقلال کشور است. اول اینکه کشورهایی که بخواهند در این مسیر در ایران سرمایه گذاری کنند؛ بدون در نظر گرفتن اهداف سیاسی و اقتصادی خود به چنین سرمایه گذاری ای دست نمی زنند. دوم اینکه اصولاً ما هنگامی که برای توسعه کشور متکی به خارج از مرزها می شویم، مجبور هستیم تا برخی از خواسته ها و تمایلات طرفهای خارجی را در عرصه سیاسی و اقتصادی رعایت کنیم.
درواقع تعریف طرف مقابل از تعامل و معامله چیزی غیر از این نیست. آنها توقع دارند در این بستر، ما بخشی از اختیارات خود را -حداقل در بخش اقتصادی- به آنها واگذار کنیم یا به تعبیری محترمانه تر، ما بدون هماهنگی با آنها کاری را در برخی عرصه های سیاسی و اقتصادی صورت ندهیم. ما نمی توانیم ارتباطات اقتصادی را بی ارتباط با مواضع سیاسی کشورها تلقی کنیم، امروزه درهم تنیدگی این مسائل با یکدیگر یک واقعیت واضح و روشن است. نکته سوم اینکه امروزه به مدد اهرم هایی چون تحمیل دلار بر تعاملات اقتصادی دنیا و نظارت از طریق بانک جهانی و صندوق بین المللی پول، سیاست های استکبار جهانی بر تمامی ارکان اقتصاد بین الملل حاکم است.
لذا وابستگی به ظرفیت های بیرونی برای توسعه، خود به خود ما را مجبور به پذیرش این سیاست های پولی و مالی خواهد نمود. نتیجه ی این دنباله روی هم-آنچنان که در بسیاری از کشورها خود را نشان داده است- از بین رفتن استقلال اقتصادی کشور و تاثیرپذیری از تلاطم های کنونی موجود در اقتصاد کشورهای غربی خواهد بود. بنابراین ما مشاهده می کنیم که به این دلایل روشن و عامه فهم؛ تاکید مقام معظم رهبری بر این است که تکیه اصلی ما برای پیشرفت کشور، بر ظرفیت های داخلی باشد نه بر ظرفیت های خارجی! ما باید توجه داشته باشیم چنانکه توسعه خود را بر اساس ظرفیت های داخلی سامان بدهیم؛ از تبعات وابستگی رهایی خواهیم یافت و در این مسیر، استقلال کشور نیز هرگز دچار آسیب نخواهد شد.
تسنیم: به نظر شما چرا علیرغم ضعفهای مهم نظری و تجربی چنین تزهایی برای توسعه، ما همچنان شاهد تبلیغ آن از سوی جریان غربگرا در داخل کشور هستیم؟
به نظرم علت اصلی این رویکرد را باید در این واقعیت جستجو کرد که جریان غربگرا کارآمدی و توانایی لازم برای حل مشکلات اقتصادی کشور را ندارد. از طرفی یک حس عدم اعتماد به ظرفیت های داخلی در زمینه ی ذهنی این جریان وجود دارد. سوم اینکه این جریان، خودش را به نوعی مدیون غرب می داند. یعنی احساس می کنند که اگر توانستهاند به موقعیتی دست پیدا کنند، با حمایت آنها بوده است. جریانات غربگرا بیشتر از نظر سیاسی خود را مدیون غرب می دانند، لذا سعی می کنند برای ادای دین خود به آنها؛ از فرصت قرار گرفتن در مسندهای حاکمیتی برای هموار کردن راه بازگشت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی غرب به کشور استفاده کنند. این جریانات به نوعی احساس می کنند این بازگشت خواهد توانست مدت حضور آنها را در قدرت افزایش دهد.
تسنیم: با توجه به بیانات اخیر رهبر انقلاب درباره طراحی دشمن برای نفوذ در کشور؛ می توانیم جریان متمایل به غرب و معتقد به تز توسعه برونزا را بستر مناسبی برای این نفوذ تلقی کنیم؟
طبیعتاً اینگونه خواهد بود. لکن ما باید توجه داشته باشیم که اصولاً نفوذ نیازمند عناصری دوچهره است. یعنی عناصری که در حقیقت در خدمت دشمن باشند ولی سعی کنند در ظاهر خود را دوست نشان دهند. تاریخ 37 ساله انقلاب گنجینه تجربی خوبی در این زمینه است. ما وقتی دقت می کنیم می بینیم که تمام عملیات های نفوذی که توسط منافقین و دیگران در داخل کشور ما صورت گرفته است، توسط عواملی بوده است که در ظاهر انقلابی و همراه انقلاب بوده اند ولی در باطن همراه دشمن، کشورهای استکباری و آمریکا!
عوامل بمبگذاری در حزب جمهوری اسلامی یا نخست وزیری همگی از این قماش بوده اند. یعنی دقیقاً همان افرادی که بزرگترین ضربه ها را به جمهوری اسلامی وارد نمودند! لذا عوامل نفوذ ممکن است دارای چهره ای کاملاً حزب اللهی، روحانی و انقلابی باشند، اما در باطن آهنگ همراهی با آمریکا را داشته باشند. روشن است که دشمنان انقلاب اسلامی برای نفوذ در کشور از عوامل آمریکایی یا اسرائیلی-که ظاهر و باطنشان کاملاً مشخص است- استفاده نمی کنند، بلکه از عوامل داخلی ای استفاده می کنند که دلبسته یا وابسته به غرب باشند و بتوانند عامل نیات آنها در حوزه های فرهنگی، اقتصادی و سیاسی باشند.
تسنیم: با توجه به نزدیکی انتخابات مجلس شورای اسلامی، طراحی این جریان برای انتخابات پیش رو را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا نفوذ این افراد در ارکان قدرت می تواند پیش زمینه خدشه در استقلال کشور به حساب آید؟
طبیعتاً عملیات نفوذ در مقاطعی که کشور در آستانه ی برگزاری یک انتخابات قرار دارد، بسیار عمیق تر، جدی تر و گسترده تر دنبال خواهد شد. چون که یکی از راههای نفوذ در حاکمیت، تاثیرگذاری بر رای و انتخاب مردم است. مردم برای آنکه برنامه ریزی دشمن برای نفوذ را خنثی کنند، باید تنها کسانی را انتخاب کنند که پایبندی خودشان به اصول و آرمانهای انقلاب را در گذشته نشان داده اند و حاضرند تا آخرین قطره خون خود پای استقلال کشور بایستند. طبیعتاً اگر منتخبان مردم کسانی باشند که حاضر نباشند به ذلت وابستگی به بیگانگان تن بدهند، آینده و استقلال کشور تضمین خواهد شد.
البته مردم ما در طول این 37 سال گذشته از انقلاب همواره نشان داده اند که به افرادی که بخواهند راهی خلاف آرمانهای امام(ره) و خون شهدا را بپیمایند، اقبالی نشان نخواهند داد. طبیعتاً نفوذ جریان دلبسته و وابسته به غرب در مجلس شورای اسلامی-به عنوان جایگاه قانونگذاری کشور- یکی از آرزوهای آمریکا و کشورهای غربی خواهد بود و شورای نگهبان بایستی در زمینه احراز صلاحیت نامزدهای نمایندگی مجلس حساسیت بیشتری از خود نشان بدهد. با توجه به آنچه خدمتتان عرض کردم؛ بی شک نفوذ جریانات دلبسته و وابسته به غرب در نهاد قانونگذاری کشور خود به خود می تواند زمینه های تهدید استقلال و حاکمیت ملی کشور را فراهم کند.
تسنیم: در یک نگاه کلان تر؛ برنامه ریزی کشورهای استکباری و جریان غربگرا را برای نفوذ در کشور چگونه ارزیابی می کنید؟
این مسئله می تواند دارای ابعاد مختلفی باشد. البته جریانات وابسته غالباً از خودشان دارای استقلال فکری و عملی نیستند. دشمن نیز برای استفاده از عناصر دلبسته و وابسته به غرب؛ اولویت های گوناگونی را مدنظر دارد. گروهی از مجموعه های هدف آنها، اساساً آموزش دیده نهادهای حقوق بشری و رسانه ای کشورهای غربی هستند. اینها می توانند بازوی عملیاتی دشمن در داخل کشور ما محسوب شوند و برای اجرایی کردن اهداف دشمن در اولویت قرار دارند.
آنگونه که بنده اطلاع دارم و بر اساس برآوردی که اخیراً انجام شده است، حدود 600 خبرنگار و نویسنده در داخل کشور شناسایی شده اند که علناً و به صورت مستمر با بیگانگان مرتبط هستند. افرادی که اخیراً وزارت اطلاعات دستگیر کرده است، جزئی از همین جریانات بوده اند. این افراد مستقیماً از خارج کشور خط می گیرند، هدایت می شوند و عملاً سیاست های دیکته شده از خارج کشور را در نوشته ها و مقالات خود پیگیری می کنند. این افراد که بسیاری از آنها به عنوان خبرنگار در کشورهای خارجی آموزش دیده بودند، در طول فتنه 88 نقش فعالی داشتند و برخی از آنها هنوز هم زندانی هستند.
دشمن در درجه اول از اینگونه افراد دوره دیده و آموزش دیده استفاده خواهد کرد. در درجه دوم سعی می کند از کسانی استفاده کند که در داخل کشور حضور دارند ولی دارای مواضعی مخالف با امام(ره)، رهبری و اصول و آرمانهای انقلاب هستند. این افراد در قالب تشکل ها و احزاب منتقد نظام فعالیت می کنند. دشمن سعی می کند حمایت های مالی، سیاسی و رسانه ای از این افراد داشته باشد و آنها را به تعارض با نظام تشویق کند. آنها در مجموع سعی دارند تا فتنه دیگری شبیه فتنه 18 تیر و فتنه 88 را در کشور عملیاتی کرده، از طریق شبکه های اینترنتی و ماهواره ای خود هدایت آن را در دست بگیرند. البته هدف آنها در بلندمدت تربیت افرادی است که مبلغ و مروج فرهنگ غرب باشند. طبیعتاً دشمن از هر مجرایی سعی می کند در داخل کشور نفوذ کند و استقلال کشور را-به عنوان یکی از مهمترین دستاوردهای انقلاب اسلامی- با مخاطره روبرو کند. لازمه مقابله با طراحی دشمن؛ توجه عملی به رهنمودهای رهبر انقلاب و حفظ اتحاد و همدلی در بین نیروهای انقلاب-اعم از اصلاح طلب و اصولگرا- است.
دیدگاه تان را بنویسید