وحدت روح دشمن از ابوسفیان تا اوباما‌/ شانیت مجلس فقط برای تبریک برجام نیست

کد خبر: 439445

این که تاریخ دقیقا تکرار می شود، از منظر تحلیلگران و حتی علما - که معمولا در این جنس مباحث نظر مشترک دارند - کاملا محل بحث است و جواب دقیقی ندارد. برخی معتقدند تاریخ تکرار می شود و بعضی باور دارند که تکرار نمی شود، بعضی می گویند همه جا کربلا و همه وقت عاشوراست و برخی نظرشان این است که هیچ زمینی کربلا و هیچ زمانی عاشورا نیست.

وحدت روح دشمن از ابوسفیان تا اوباما‌/ شانیت مجلس فقط برای تبریک برجام نیست
سرویس سیاسی فردا- احسان رستگار :

۱- اتفاق عجیب و غیر قابل درکی که پس از به نتیجه رسیدن برجام و مشخص شدن مفاد توافق هسته ای یا برجام وین - که هنوز توسط طرفین به امضاء نرسیده و نمی توان عبارت «توافق وین» را به آن اطلاق کرد - در ایران شاهد آن هستیم، این است که طیفی از طرفین موافق و مخالف برجام، در یک چارچوب غلط در حال مناظره و مباحثه هستند و هر یک برای اثبات حقانیت نظر خود، وقایع تاریخ اسلام را مبنا قرار می دهند. قطع به یقین تصمیمات پیامبر اکرم (ص)، امام علی (ع)، امام حسن (ع)، امام حسین (ع) و همه ی معصومین علیهم السلام، حق مطلق و حجت کامل برای مسلمین محسوب می شود، اما آن چه نگارنده را متعجب می کند، این است که مگر تبعیت از معصومین، به معنای تکرار دقیق تاریخ است؟ یعنی آیا اگر ما با کفار، مشرکان یا دشمنان مذاکره می کنیم، حتما باید صلح حدیبیه ی پیامبر را رقم بزنیم تا فاتح شویم یا الزام داریم که صلح امام حسن (ع) را دشمن را رسوا کنیم یا حتما باید به سبک امام حسین (ع) قیام کنیم تا خونمان جهان را به سرخی و سبزی اسلام رنگ کند؟ این که تاریخ دقیقا تکرار می شود، از منظر تحلیلگران و حتی علما - که معمولا در این جنس مباحث نظر مشترک دارند - کاملا محل بحث است و جواب دقیقی ندارد. برخی معتقدند تاریخ تکرار می شود و بعضی باور دارند که تکرار نمی شود، بعضی می گویند همه جا کربلا و همه وقت عاشوراست و برخی نظرشان این است که هیچ زمینی کربلا و هیچ زمانی عاشورا نیست. برای رسیدن به نتیجه ی مطلوب، نظر آنان که معتقد به تکرار تاریخند را پیش فرض تحلیل قرار می دهیم و فرض می گیریم که تاریخ تکرار می شود؛ حال سوال این است که آیا تاریخ دقیقا با همان کم و کیف تکرار می شود؟ آیا این که تاریخ تکرار می شود به این معناست که دقیقا تصمیم گیری ما برای خود و تصمیم سازی ما برای دشمن باید دقیقا به همان ترتیب حادث شده در تاریخ باشد؟ آیا ما به عنوان جبهه ی حق مثل جبهه ی حق پیامبر (ص) و امام علی (ع) و امام حسن (ع) و امام حسین (ع) و دیگر معصومین علیهم السلامیم و جبهه ی باطل مثل ابوسفیان و معاویه و یزید لعنت الله علیهم اجمعین هستند؟ آیا اگر استاد شهید آیت الله العظمی مرتضی مطهری می فرماید که شمر زمانت را بشناس - که ایشان یکی از شمرهای زمان را موشه دایان (وزیر امور خارجه، دفاع و کشاوری رژیم صهیونیستی) معرفی می کنند - به این معناست که مثلا موشه دایان مثل شمر مرض پیسی دارد؟ یا باید دقیقا مانند شمر کنش گری و عکس العمل نشان دهد؟! قطعا پاسخ منفی است؛ وقتی ما شخصی را با شخصی و زمانی را با زمانی و زمینی را با زمینی و وضعیتی را با وضعیتی مشابه می خوانیم، ممکن است فقط و فقط وجه شبه که تنها یکی از ادات تشبیه است، تناظر و مصداق داشته باشد. حتی ممکن است ما دو وضعیت را مشابه بخوانیم ولی بهترین نتیجه و محصول مطلوب را مشابه ندانیم! همان طور که معصومین همیشه حق مطلق بوده اند و دشمنشان همیشه باطل مطلق، اما در هر موقعیت تصمیمی متناسب با مقتضیات زمانی و مکانی اتخاذ کرده اند! کلهم نور واحد و رویکردشان واحد، اما تصمیماتشان متفاوت است! ما باید از روح اسلام تبعیت کنیم، ولی مانند مسلک اخباریون که فقط مراجعه با احادیث و روایات را جایز می دانست و با اجتهاد مخالف بود عمل می کنیم! آیا ما عقل و مسیر استدلال و استنباط را تعطیل کرده ایم؟ اگر پاسخ منفی است، پس چرا اصرار داریم که همیشه همه ی تصمیماتمان نه از روح تصمیمات معصومین علیهم السلام بلکه از ظاهر آن ها تبعیت کند؟ بهتر رویکرد تحلیلی و روش مواجهه با برجام، این است که برجام و توافق وین را به عنوان یک اتفاق جدید در تاریخ اسلام و در مذاکرات حق با باطل، اسلام با دشمنان اسلام و جمهوری اسلامی ایران با غرب از منظر عام و آمریکا از منظر خاص در نظر گرفت که بهترین تصمیم و سیاست گزاری مواجهه با این صلح مشروط، نه الزاما تکرار صلح های تاریخ اسلام بلکه تصمیمی متناسب به شرایط امروز ما و مصالح امروز اسلام و ایران اسلامی است. تطبیق تاریخ بین دوران گذشته و امروز و بین برجام وین و توافق ها یا صلح نامه های گذشته، چه توسط اصول گرایان و چه توسط اصلاح طلبان، جوی مسموم را به مردم و دشمن القاء می کند که انگار رهبر انقلاب تحت فشارهایی از جنس صلح امام حسن (ع) توسط یاران و مسئولان داخلی و نیز موضع ضعف از جانب دشمن خارجی قرار دارند و این ها باعث تضعیف تفوذ کلام ایشان در بین مردم و نیز تقلیل جایگاه و اقتدار ایشان در منظر دشمنان خواهد شد و مخصوصا اصول گرایان که بیشتر به این تشابه سازی ها تمایل نشان می دهند، باید دست از این اقدام بی مبنا بردارند. الغرض؛ مگر می شود در ظاهر هم امام حسن (ع) و هم امام حسین (ع)؛ محال است، اما در باطن و روح عین حق و کاملا شدنی است! ما در ظاهر مانده ایم ولی متاسفانه دشمن باطن و روحش همیشه واحد است و باید گفت خوشا به حال دشمن، از ابوسفیان تا اوباما! روح دشمن از ابوسفیان تا اوباما، مخاصمه با اسلام و مسلمین و تکبر ورزیدن به اسلام و مسلمین بوده است، اما ما بعضا خط اصلی اسلام که تبلیغ و تبیین خود و دفاع از خود بوده است را فراموش کرده ایم و همیشه وحدت رویه نداشته ایم. از این نظر می طلبد که گاهی از دشمن بیاموزیم. ۲- اگر توافق مضر است،‌ توسط مجلس رد شود؛ نیازی به شبیه سازی تارخ نیست در ادامه ی مورد اول باید گفت که آیا باید برای اثبات حقانیت یک تصمیم و سیاست گزاری حتما تطبیق و تشابه تاریخی برقرار کنیم؟! آیا مسلمین قادر به خلق الگوهای تازه نیستند؟ اگر چنین است، پس چطور ما در فقه شیعه و مذهب تشیع معتقدیم که یک مرجع تقلید می تواند فتوای جدید و متناسب با شرایط و مقتضیات زمانی و مکانی صادر نماید و این را نشانه ی پویایی و مزیت تشیع نسبت به هر مذهبی می دانیم؟ برخی از نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی، برای رد نافع بودن امضاء و تایید برجام، شبیه سازی تاریخی از دوران اسلام گرفته تا ترکمانچای را مطرح می کنند، حال آن که چه لزومی دارد که یک توافق حتما ترکمانچای باشد تا مضر ارزیابی شود یا آیا توافق خوب حتما، فقط و فقط، می تواند صلح حدیبیه ی پیغمبر اسلام باشد یا حتما صلح امام حسن (ع) تا درست و مفید ارزیابی شود؟ قطعا این طور نیست. اولا با الهام از متن قانون اساسی، مجلس شورای اسلامی به عنوان قوه ی قانون گذار و نیز ناظر به حسن عملکرد دولت، باید این توافق را به تایید و امضاء اکثریت نمایندگان برساند، وگرنه دولت نمی تواند به عنوان یکی از قوا، توافقی را راسا و با صرف نظر شورای عالی امنیت ملی و با دور زدن مجلس شورای اسلامی، توافق مد نظر را به امضاء نظام جمهوری اسلامی ایران برساند. بر اساس متن صریح قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و مخصوصا مبتنی بر اصل ۷۷ قانون اساسی، به شرح زیر، امکان دور زدن مجلس، البته در صورت تمایل دولت به تبعیت از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، محال ارزیابی می شود: اصل هفتاد و هفتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران: «عهدنامه ‏ها، مقاوله‏نامه‏ ها، قراردادها و موافقت‏نامه‏ هاي‏ بين‏ المللي‏ بايد به‏ تصويب‏ مجلس‏ شوراي‏ اسلامي‏ برسد.» متن مصرح و واضح اصل ۷۷، جای شبهه و چانه زنی باقی نمی گذارد ولی جالب این است که بنا بر اصول ۸۰ و ۸۲، کنش گری خارجی دولت حتی در حد وام گرفتن از کشورهای خارجی یا استخدام کارمندان خارجی هم مشروط به تصویب آن توسط مجلس است، وگرنه ممنوع می باشد، چه رسد به تصویب یک توافق نامه ی ملی که در بسیاری از شئون کشور از جمله اقتصادی و سیاسی تاثیر مستقیم و بر دیگر عرصه ها حتی فرهنگی تاثیر غیر مستفیم و طولانی مدت می گذارد. الغرض؛ اگر دولت مجلس را فقط و فقط هنگام تشکر از زحمات تیم دیپلماسی و اعلام بیانیه ی حمایتی از عملکرد دولت در مذاکرات هسته ای مفید می داند و زمانی که کار به نظارت مجلس شورای اسلامی ایران می رسد، آقای عراقچی اعلام می کند که مجلس فقط پیشنهاداتش را مطرح نماید و برجام را به رای نمایندگان نگذارد، نشان دهنده ی بر رسمیت نشناختن و عدم فهم جایگاه رفیع مجلس از جانب دولت است. مجلس شورای اسلامی که مبتنی بر فرمایش امام خمینی (ره) «در راس امور است» و بنا بر متن صریح و غیرقابل تشکیک قانون اساسی ناظر به عملکرد قوه ی مجریه بوده و باید توافق نامه ها را امضاء کند، نباید از حق قانونی خود کوتاه بیاید وگرنه این عقب نشینی هم ظلم به مردم است و هم به نظام و حتی به دولت که خواهان این عقب نشینی است؛ چون باعث ایجاد توقعات غلط در آینده خواهد شد. هم دلی و هم زبانی مبتنی بر متن قانون اساسی نه توقعات بی جا و خلاف قانون اساسی.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت