خبرگزاری میزان: تنها سایت روزآنلاین در فاصلهی زمانی کمتر از یک سال دهها خبر منتشر کرده است که به نوعی به همجنسگرایی اشاره دارد و بی بی سی فارسی هم آنقدر خبر، گزارش و تحلیل درباره همجنسگرایی ارائه میکند که گویا نصف بیشتر مردم ایران گرایش به همجنسگرایی دارند! این شبکهها و رسانهها شدیدا درصدد هستند تا به نام حقوق همجنسگرایان به نوعی تابوشکنی دست بزنند. سایت روزآنلاین وابسته به بنیاد هیفوس نقش چشمگیری در شبکهسازی برای حمایت از حقوق همجنسگرایان دارد و وابستگان و تربیت شدگان این سایت کلکسیونی از مقالات و تحلیلهای واهی مرتبط با همجنسگرایی در رسانههای ضدانقلاب و شبکههای اجتماعی منتشر میکنند. در واقع میتوان گفت تقریبا بخش اعظم مطالب مرتبط با همجنسگرایی توسط افرادی منتشر میشود که در دورههای زمانی مختلف به نوعی با روزآنلاین و افراد و کادر تحریریهی آن در ارتباط بودهاند. مسعود بهنود از یادداشتنویسان پای ثابت سایت روزآنلاین حجم قابل توجهی از مطالب در حمایت مستقیم و غیرمستقیم از همجنسگرایی را به خود اختصاص میدهد و از طرفی سیر مطالب وی دقیقا منطبق بر منشور بنیاد هیفوس در حمایت از همجنسگرایان است.
اینطور به نظر میرسد که ظاهرا تمامی مطالبی تولید شده درباره همجنسگرایی از یک کانال و یک نگرش خاص خط میگیرند. افرادی چون نازنین کامدار، فیروزه متین، کیوان بزرگمهر و شیرزاد بزرگمهر کسانی که با هدف تبعیضآمیز نشان دادن وضعیت جنسی در ایران حجم انبوهی از مطالب را در رسانههای ضدانقلاب و به خصوص سایت فارسیزبان تحت حمایت هیفوس یعنی روزآنلاین منتشر میکنند. نازنین کامدار علاوه بر این وظیفه، اسفناکبار نشان دادن اوضاع زنان در ایران را نیز بر عهده دارد. واقعیت آن است که این افراد درخصوص وضعیت زنان نگرانی ندارند چرا که تحلیل و آسیب شناسی منطقی و درست وضعیت زنان در ایران مشکلاتی را شناسایی میکند که هیچ ربطی به محورهای مدنظر رسانههای ضد انقلابی چون روزآنلاین، بی بی سی فارسی و صدای آمریکا ندارد. مهم است که تحلیلگر واقعا نگرانی از وجود و یا گسترش یک آسیب اجتماعی دارد و یا اینکه وظیفه داشته این آسیب اجتماعی را از عینک یک گروه ذینفع و یا جریان خاص سیاسی ببیند. آرش معتمد از نویسندگان روزآنلاین در مقالهای با عنوان «تایید همجنسگرایی، ترویج صیغه» در مردادماه سال گذشته تلاش میکند تا آمار مرکز پژوهشهای مجلس را سناریوی
حاکمیت ایران برای ترویج صیغه معرفی کند، نگاهی مریضگونه به پدیدهی جنسیت در ایران که بسیار مصر است تا به هر شیوهی ممکن نظام را متهم به بازی با این آمار کند. جالب آنجاست که نویسنده در مقدمه ادعا میکند در ایران آمار مرتبط به دلیل سیاستهای حکومتی تکذیب و پردهپوشی میشود، سخنی که نویسنده در چند سطر پایینتر مجبور میشود آن را برای تکمیل سناریوی اتهام زنیاش پس بگیرد. دغدغههای حقوق بشری نویسندگان روزآنلاین و افرادی چون مسعود بهنود، حسین باستانی، نوشابه امیری، امید معماریان، ابراهیم نبوی و هوشنگ اسدی تنها محدود به آن بخشی میشود که نظام جمهوری اسلامی خلاف آن را مطابق با دستورات و آموزههای اسلامی مصداق حقوق بشر به حساب میآورد. این افراد وظیفه دارند با نفوذ در اقشار مختلف مردم به هر شیوهی ممکن هنجارشکنی کنند و روزی تابوشکنی از همجنسگرایی و روابط ولنگارانه جنسی را ترویج دهند و روزی دیگر تمام تلاش خود را برای برداشتن حجاب از سر زنان ایرانی به کار گیرند. زمانی ماموریت پیدا میکنند تا به حمایت تحریمهای ظالمانه هفتاد میلیون شهروند ایرانی بپردازند و روزی دیگر جماعت چند صد نفر بهائیان ایران غوغا آفرینی
میکنند. عناصری مانند مسعود بهنود که روزی در کسوت حمایت از عبدالمالک ریگی شرور جانی جنوب شرق کشور ظاهر میشود و روزی دیگر در مورد زندانیان اوین دروغپردازی میکند. چندی است که شیب نگرانیهای سایتهای ضدانقلاب از توافق هستهای فاصله گرفته و همسو با ادعاهای طرف غربی به سمت موضوع حقوق بشر در ایران متمرکز شده است. موضوعی که شاید کمتر از توافق هستهای انسجام و اتحاد ملی بر روی آن وجود دارد لذا میتواند پازل ضدانقلاب را با چاشنی حقوق اقلیتهای هنجارشکن برای اختلاف افکنی داخلی تقویت کند.
دیدگاه تان را بنویسید