چه کسانی در جام هسته ای زهر می ریزند؟

کد خبر: 433199

منطق و درایت مقامات نظام، سیاسی‌کاری این گروه‌های اقلیتی ذینفع و البته صاحب نفوذ در داخل را با شکست مواجه کرد. آنها اما از تلاش خود دست برنمی‌دارند و با فضاسازی‌های گسترده رسانه‌ای می‌خواهند جام شیر به دست آمده از توافق را زهرآگین ساخته و آن را به کام مردم تلخ کنند.

سایت شهر: مغلوب همیشگی سیاست‌های جهانی؛ این چارچوب ذهنی غالب کسانی است که از نخستین روزهای جدی شدن مذاکرات ایران و گروه ۱+۵ از نیمه دوم سال ۱۳۹۲ به بعد دلواپس هستند و در پارادایم ذهنی و ایدئولوژیک خود هیچ راه برتری و تفوق‌جویی برای ایران در عرصه بین‌المللی قائل نیستند. چنین تفکری از کجا ناشی می‌شود؟ این جریان طی هشت سال مدیریت دستگاه اجرایی کشور در دولت‌های نهم و دهم شعار اصولی و درست «ما می‌توانیم» را به نحو غلوآمیزی تکرار کردند، اما در عمل چیزی جز غوغاسالاری، جنجال‌آفرینی و هیاهو در رفتار سیاسی آنان مشاهده نشد. در الگوی ذهنی این افراد «ما می‌توانیم» به نقطه‌ای فراتر از صدور بیانیه‌های جهان‌شمول در مذاکرات هسته‌ای نمی‌رود و در حد شعار باقی می‌ماند، چون در عمل، ایران در سیاست‌ورزی با قدرت‌های جهانی همیشه محکوم به شکست است و راهی به پس و پیش ندارد. صورت مسئله در چنین تفکری تنها با افراطی‌گری، هوچی گری و بروز رفتارهای پرخاشگرایانه پوشش داده می‌شود تا کسی به راه حل فکر نکند. دلواپسی اینان در نقطه مقابل کسانی است که دل آرام و مطمئن دارند. هرگونه دستیابی به نتیجه در یک فرآیند منطقی و برخاسته از محاسبات در نظر آنان محکوم به شکست است و امروز با توافق هسته‌ای به دست آمده چرایی فرسایشی شدن مذاکرات هسته‌ای در زمان مدیریت دیپلماسی دلواپس‌ها در کشور وضوح یافته است. دو سال زمان درازی بود تا خالی بودن دل‌های این جریان از شعار «ما می‌توانیم» آشکار شود و سکوت‌ها دربرابر طرح فریبکارانه و ظاهرسازانه این شعار شکسته شود. امروز هم که رهبر معظم انقلاب از تیم مذاکره‌کننده کشورمان با عنوان‌های «امین، غیور، شجاع و متدین» یاد می‌کنند، آنها همچنان هم دلشان لرزان است چون به آن چه شعار می‌دادند باور ندارند. آنها اعتراف‌های سنگین و معنادار دیپلماتیک جان کری وزیر امور خارجه آمریکا مبنی بر تمکین از خواست ایرانی‌ها در توافق را نمی‌پذیرند چون در ذهن خود با پالونه‌ها و فیلترهای متعدد ادراکی روبرو هستند و سیاه و سفید می‌بینند. نرمش قهرمانانه، دو گل خوردن و سه گل زدن جایی در ادراک آنها نمی‌یابد، چون جهان با فیلتر خشونت و زدن زیر میز مسائل به جای حل آنها دیده می‌شود. در واقع به همین علت هم مساعدت روانی علی‌اکبر ولایتی دیپلمات کارکشته و مشاور عالی رهبر معظم انقلاب برای اعتماد به نفس دادن به این جریان مبنی بر این که «بنده که در این حوزه سال‌های طولانی فعالیت داشته و دارم تیم دیپلماتیک دیگری نمی‌شناسم که از این‌ها قوی‌تر باشند و در انتخاب این گروه، انتخاب اصلح صورت گرفته است» کمتر کمکی به عزیزان دلواپس‌ می‌کند. اینان به تضمین معیارهای اعتقادی و ارزشی مدنظر خود از زبان ولایتی هم توجهی نمی‌کنند که «اعضا تیم هسته‌ای و آقای دکتر ظریف را بنده سی‌ و چند سال است که می‌شناسم. ایشان با آن صلاحیت‌های خودش هم به لحاظ تدین، هم پایبندی به نظام جمهوری اسلامی ایران و هم به لحاظ کارایی در طول سال‌های بعد از انقلاب رشد داشته است.» اگر حمل بر صدق نیت دلواپس‌ها در نگرانی از توافق به دست آمده شود، باید به نظر شخصی آنان احترام گذاشت. اما در واقع داستان از آنجا رنگ و بوی تلخ‌تری به خود می‌گیرد که برخی از آنها با سیاسی‌کاری منافع ملی را نادیده می‌گیرند و به دنبال تحمیل نظر خود بر اکثریت برمی‌آیند. اینان طی سالهای گذشته از حضور وسیع خود در قدرت برای اعمال نظر سلیقه‌های شخصی خود استفاده می‌کنند و در این راه از انواع ابزارهای تبلیغات رسمی در صداوسیما، انتشار بولتن‌های خاص سازمانی و نشریات با محتوای رادیکالی در برخی محافل مذهبی بهره می‌گیرند. این در کنار برخی رسانه‌های به هم پیوسته‌ای است که این جریان در فضای کشور دارند و البته حق بیان نظرات خود در این رسانه‌ها را دارند. این جریان و عقبه اش در گروه‌های شبه سیاسی به طور مشخص یک استراتژی ویژه را از چند ماه قبل برای بعد از توافق هسته‌ای طراحی کردند و آن القای موضوع جام زهر دوم پس از امام خمینی(ره) و در دوره رهبری آیت‌الله خامنه‌ای رهبر فرزانه انقلاب بود. این جام زهر بیش از آن که واقعیت داشته باشد ساخته و پرداخته جمع محفلی این جریان سیاسی برای صرف توافق در هر حالتی بود. آنها از مدت‌ها پیش به دنبال القای خوراندن جام زهر به نظام بودند و با غوغاسالاری رسانه‌ای عنوان می کردند که توافق هسته‌ای نه از موضع عزت و سربلندی ایران که ناشی از ضعف و عقب‌نشینی آن از خواسته‌هایش اتفاق افتاده است. این در حالی است که اظهارات رهبر معظم انقلاب طی دو سال مذاکرات هسته‌ای اخیر به طور تمام و کمال دلالت بر دست برتر ایران در مذاکرات هسته‌ای داشتند و هیچ نشانه‌ای از شرایط تحمیلی در این گفت‌وگوها به دست نمی‌دادند و واقعیت هم همین را نشان می دهد. ایجاد فضای تردید و دودلی از مذاکرات هسته‌ای در کشور یک ماه قبل از توافق هسته‌ای در کلیپی که از حضور وزیر امور خارجه کشورمان در مجلس منتشر می‌شود به خوبی دیده می‌شود. در این کلیپ یک نماینده به طور غیرمستقیم با نقل قولی از مقام عالی نظام در بی‌اعتمادی به مذاکره‌کنندگان را مدعی می‌شود که «خائن گفتن را کسی به شما می گوید، که زیر سایه تهدید مذاکرات را ادامه می دهید، و من از زبان او به شما می گویم!» پاسخ ظریف به خوبی گویای بازی دور از صداقتی بود که دلواپس‌ها در فضای سیاسی کشور ایجاد کردند. ظریف پس از شنیدن این ادعا واکنش نشان داد و گفت رهبری خودشان زبان برّای این نظام هستند و شما حق ندارید از زبان ایشان مطلبی بیان کنید. این در حالی است که رهبری انقلاب در طول مذاکرات همواره از اعتماد خودشان نسبت به تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای سخن می‌گفتند. سخنان رهبر انقلاب در خطبه‌های نماز عید فطر پس از توافق هسته‌ای به خوبی گویای دستاوردهایی بود که ایران پس از یک مقاومت ۱۲ ساله در برنامه هسته‌ای خود به دست آورده است. ایشان در خطبه‌های نماز عید فطر تأکید کردند مقاومت ملت ایران شش قدرت دنیا را ناچار کرد ادامه صنعت هسته‌ای در کشورمان را بپذیرند و اظهار داشتند: این بر اثر ایستادگی ملت و بر اثر شهامت و ابتکار دانشمندان عزیر ماست... این معنایش چیست جز اقتدار ملّت ایران؟ این بر اثر ایستادگى ملّت، مقاومت ملّت، و بر اثر شهامت و ابتکار دانشمندان عزیز ما است.رحمت خدا بر شهدای هسته‌ای... رحمت خدا بر ملتی که پای حرف حق خود می‌ایستد. اما در واقع چرا پیام شفاف رهبر معظم انقلاب درباره اقتدار ایران در مذاکرات و نتایج به دست آمده از توافق به مذاق اینان خوش نمی‌آید و آنها کدام منافع شخصی خود را در قبال منافع ملی در خطر می‌بینند که این گونه به آن می‌تازند؟ تعارف و رودربایستی رهبر انقلاب در قبال توافق هسته‌ای به دست آمده و نتایج حاصل از آن آخرین حدسی است که از رفتار سیاسی دلواپس‌ها به ذهن می‌رسد. این در حالی است که ایشان به صراحت پس از توافق اعلام کردند «مسئولان در موضوع هسته‌ای به‌دنبال منافع ملی هستند.» حال که نظام توانسته با درایت گام به گام طرف زیاده خواه غربی را به عقب براند، این گروه‌ این بار در مواجهه با موفقیت بزرگ به دست آمده در توافق هسته‌ای میان ایران و غرب، سیاست دیگری را جایگزین کرده‌اند و آن تلخ کردن جام شیرین این توافق برای مردم و کشور است. به کوچه بن‌بست کشاندن توافق مهمترین کاری بود که این گروه‌ها می‌توانستند انجام دهند ولی منطق و درایت مقامات نظام، سیاسی‌کاری این گروه‌های اقلیتی ذینفع و البته صاحب نفوذ در داخل را با شکست مواجه کرد. آنها اما از تلاش خود دست برنمی‌دارند و با فضاسازی‌های گسترده رسانه‌ای می‌خواهند جام شیر به دست آمده از توافق را زهرآگین ساخته و آن را به کام مردم تلخ کنند. آنها در مسیر مخالفت خود معیارهای اصولی و ارزشی به دست آمده در سیاست خارجی ایران را نیز نادیده می‌گیرند و گویی شعارهای خود را نیز فراموش کرده‌اند. رژیم صهیونیستی به دنبال توافق هسته‌ای ایران و گروه ۱+۵ بیشترین انتقادات را روانه بزرگترین متحد سیاسی خود یعنی آمریکا کرده است و همسویی کنگره آمریکا با مواضع این رژیم حکایت از اختلاف‌نظر جدی آنان در توافق با ایران دارد. جان کری وزیر امور خارجه آمریکا در سنگین‌ترین اعترافات خود در شورای روابط خارجی آمریکا به صراحت اعلام می‌کند: ایران ثابت کرد تحریم‌ها نمی‌تواند جلوی فعالیت‌شان را بگیرد و آنان مردمان تحصیل‌کرده‌ای هستند. او یک روز قبل از آن در جلسه استماع کمیته روابط خارجی سنای آمریکا نیز به سناتورهای تندروی کنگره می‌گوید تسلیم شدن ایران خواب و خیال است و ایران از ۱۰ سال پیش به آنچه می‌خواسته دست یافته است. او با دست برداشتن از اتهامات قبلی آمریکا مبنی بر تصمیم ایران برای حرکت به سمت بمب اتمی تصریح می‌کند: ایران می‌توانست ۱۰ بمب اتم بسازد اما راه کره شمالی را نرفت. آنها تمایل به ساخت بمب نداشتند، در حالی که می‌توانستند این کار را بکنند. او در برنامه دیگری در اندیشکده شورای روابط خارجی در نیویورک به بزرگترین متحد آمریکا یعنی رژیم صهیونیستی هشدار می‌دهد: مخالفت اسرائیل با توافق هسته‌ای انزوایش را عمیق‌تر می‌کند. دلواپس‌ها و پشتیبانان جریانی آن نمی‌توانند استانداردهای دوگانه‌ای در ارزیابی عملکرد سیاست خارجی ایران در عرصه بین‌الملل داشته باشند و باید به همان قواعد، اصول و ارزشی که از آنها سخن می‌گویند و خاستگاه‌شان را از آنجا می‌دانند در عمل نیز پایبندی و صداقت رفتاری نشان بدهند. آنها با فاصله گرفتن از بررسی سازنده توافق، راه مخالفت صرف با هر توافقی را در پیش گرفتند و با این کار به دنبال شک و تردیدافکنی در بخش وسیعی از بدنه حاکمیت و طیف حزب‌اللهی کشور برآمدند. هرگونه آثار سوءرفتار این جریان در بدبین کردن مردم نسبت به نظام و حاکمیت به پای آنان نوشته خواهد شد و توافق هسته‌ای را به جای آن که برگ برنده وفاق، غرور ملی و همدلی سیاسی کنند با مانورهای داخلی‌شان تبدیل به همان دودستگی میان مردم و احساس حقارت و بدبینی نسبت به تصمیم نظام می‌کنند که رهبر انقلاب خواستار پرهیز از آن در آخرین سخنرانی‌شان شدند. در صورتی که توافق هسته ای نشان از درایت و اقتدار و قدرت نظام جمهوری اسلامی و رهبرش دارد.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت