محمد صفری در سرمقاله امروز روزنامه سیاست روز مینویسد: اما واقعیت و حقیقت آن چیزی نیست که اوباما در سخنرانی خود و یا جانکری در نشست خبری در وین گفتهاند. اگر این اتفاق را یک پیروزی برای خود ندانیم، یک موفقیت در این عرصه است. بهترین و مناسبترین واژه برای نتیجه مذاکرات هستهای، نتیجه برد ـ برد برای آن است. رسانههای غربی و مقامات کشورهای طرف مقابل از روز گذشته تلاش خود را آغاز کردند تا وانمود سازند، پیروز این میدان بودهاند و توانستهاند ایران را مهار کنند. اوباما در سخنرانی تلویزیونی خود اعلام کرد که توافق هستهای با ایران، امنیت و صلح و ثبات منطقه و جهان را تضمین میکند. او ایران را دشمن آمریکا خواند. اینگونه سخن گفتن رئیسجمهور آمریکا مصداق آن بازندهای است که در شرایط شکست قرار گرفته است و اکنون با چنین رفتاری سعی میکند، روی شکست خود را سرپوش بگذارد و بگوید، پیروز شدیم. جمهوری اسلامی ایران براساس آنچه که از متن توافق برمیآید، هیچ یک از خطوط قرمز خود را از دست نداده، ایستادگی و مقاومت ایران در مقابل زیادهخواهیهای آمریکا، عقبنشینی دشمنان را در پی داشت. آمریکاییها بر روی بیانیه لوزان سوئیس بسیار
تأکید میکردند، آنها این بیانیه را مصداق خواستههای خود میدانستند و تنها خواهان اجرای آن بودند، در حالی که این بیانیه هیچ الزامی برای طرفین به ویژه ایران نداشت. آمریکاییها از بیانیه لوزان صرفنظر کردند چون علاوه بر الزامآور نبودن آن، چارچوبها و خط قرمزهایی که رهبر معظم انقلاب از آغاز مذاکرات تاکنون بر آنها تأکید داشتند، باعث شد تا عقبنشینی تاریخی آمریکاییها را در پی داشته باشد. پذیرفتن خواستههای ایران در توافق هستهای را نمیتوان مهار ایران نامید، بلکه این آمریکاییها با همراهی دیگر کشورهای متحد او بودند که با دیپلماسی رهبری معظم انقلاب و اجرای تیم هستهای، مهار شدند و تن به پذیرش حقوق هستهای ایران دادند. نتیجه مذاکرات هر چند اکنون در گام اول خود قرار دارد و باید بیشتر مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد، اما این نتیجه که هنوز به امضای طرفین نرسیده چون در انتظار تأیید و تصویب در نهادهای قانونی دو طرف است، اما در همین مرحله هم، شکست برای آمریکا است. آمریکا در مصاف دیپلماسی هم باید بداند که جمهوری اسلامی ایران با مدیریت و درایت، میتواند آمریکا را در شرایطی قرار دهد که راهی جز پذیرفتن حقوق قانونی
و مشروع ایران نداشته باشد. این که گفته میشود، ایران را مهار کردیم و پای میز مذاکره نشاندیم، دروغی برای فریب افکار عمومی خودشان است. به همین خاطر است که اوباما با عصبانیت جلوی دوربین ظاهر میشود و باز هم ایران را تهدید میکند. عصبانیت او به این خاطر است که نتوانست آنگونه که در سر میپروراند، به اهدافش برسد. هر چه باشد آمریکا خود را ابرقدرت جهان میداند و کدخدا، باید هم اینگونه گندهگویی کند. این توافق را میتوان نتیجه 12 سال ایستادگی و دیپلماسی مدبرانه جمهوری اسلامی ایران در برابر زورگویان جهان دانست. در این 12 سال گذشته در تیم هستهای ایران مسئولین و شخصیتهایی حضور داشتند که زحمات آنها هم باعث شد تا چنین اتفاقی در عرصه دیپلماسی کشور بیفتد. راه توافق تازه آغاز شده است، اجرای دقیق آن نیازمند هوشیاری و درایت است. توافق هنوز امضاء و اجرایی نشده و همانطور که رئیسجمهور کشورمان هم به آن اشاره کرد، چند ماه زمان میبرد، در این مدت، همدلی و همزبانی، دوری از قطبیسازی جامعه، اولویت سیاستهای مسئولین، جناحهای سیاسی و رسانهها باید باشد. همراهی و همگرایی با رهنمودها، سیاستها و خطمشیهایی که از سوی مسئولین ارشد
نظام به ویژه رهبر معظم انقلاب تبیین شده و میشود، چراغ راهی برای رسیدن به هدف اصلی در موضوع هستهای است.
دیدگاه تان را بنویسید