تنها تفاوت عربستان و اسرائیل چیست؟
اعزام نظامیان عربستان به بحرین، اعزام تکفیریها به سوریه و دست آخر راهاندازی جنگی تمام عیار علیه یمن، تنها مواردی از مصادیق بارز پیروی عربستان از سیاستهای اسرائیلی است.
رفتار عربستان در یمن شبیه رفتار دشمن اسرائیلی علیه نوار غزه است
در این مقاله آمده است: روی کاغذ و به لحاظ مؤلفههایی چون «اسلامیت» و «عربیت» پذیرش اینکه آنچه در یمن از سوی عربستان سعودی میگذرد، شبیه رفتار دشمن اسرائیلی علیه نوار غزه است، شدنی نیست لیکن مقایسه رفتار و عملکرد ارتشهای دو طرف علیه قربانیان، ناخواسته شباهتهای بسیاری میان این دو نظام را پیش چشم تحلیلگران قرار میدهد و این ظن را تقویت میکند که در پس پرده روابط بسیار نزدیکی در همه سطوح از سیاسی و اقتصادی گرفته تا نظامی، امنیتی و اطلاعاتی میان آنان وجود دارد.
این مقاله می افزاید: عربستان سرزمینی که 2 حرم شریف از سه حرم مقدس مسلمانان در آن جای دارد و به عنوان یک کشور اسلامی بزرگترین تولید کننده نفت خام جهان است، هم به لحاظ منطقهای و هم به لحاظ بینالمللی از جایگاه رفیعی برخوردار است.
وجود شهرهای مقدس مکه مکرمه و مدینه منوره و جده شأن این کشور را در نزد مسلمانان جهان افزایش داده و بسیاری از کشورهای اسلامی خصوصاً عربی به این کشور به دیده احترام مینگرند.
پادشاهان این کشور بواسطه وجود دو شهر مکه و مدینه به لقب خادم الحرمین شریفین نائل شده و این لقب جایگاه سران عربستان را در بسیاری از منازعات منطقهای و بینالمللی تا حد میانجی صادق بالا برده است.
جایگاه عربستان با شروع خیزشهای عربی در جهان عرب لرزان شد
این مقاله می افزاید: لیکن از سال 2011 م یعنی زمانی که جهان عرب شاهد خیزشهای مردمی بود، رفته رفته جایگاه عربستان در نزد اعراب و مسلمانان بواسطه مواضعی که اتخاذ کرد، با تردیدهایی روبرو شد.
برخورد خشونتآمیز با اعتراضات مسالمتآمیز طیف وسیعی از مردم شرق این کشور و به تبع آن ورود نظامی و نیابتی در مسائل کشورهای همجوار نظیر بحرین، سوریه و مصر جایگاه این کشور صاحب نفوذ را از یک کشور صلح طلب و خیرخواه به یک کشور مخرب و جنگ طلب تقلیل داد تا جاییکه برای تحقق اهداف طراحی شده خود در کشورهای همجوار تا آموزش تروریسم و صدور آن و ماجراجویی نظامی آشکارهم پیش رفت و در این رفتار از افشای ائتلافش با دشمن خونی دنیای اسلام یعنی اسرائیل هم ابایی نداشت.
مصادیق بارز پیروی عربستان از سیاستهای اسرائیل
الحموری در ادامه مقاله خود نوشته است: عربستان در 4 سال اخیر رفتارهایی مرتکب شد که اسرائیل از سال 2000 م پس از آغاز انتفاضه دوم علیه فلسطینیها مرتکب شد. اعزام نظامیان خود به بحرین، اعزام تکفیریها به سوریه و دست آخر راه اندازی جنگی تمام عیار علیه همسایه جنوبی خود یعنی یمن مصادیق بارز پیروی عربستان از سیاستهای اسرائیلی است.
نویسنده در ادامه مقاله به تحولات یمن و شباهتهای رفتاری عربستان با اسرائیل در حمله به یمنپرداخته که بیش از پیش ائتلاف اسرائیل و عربستان را در اذهان تداعی میکند.
ساختارهای سیاسی مشترک بر اساس مولفههای نژادی و طایفهای
نویسنده معتقد است: هر دو نظام سیاسی در عربستان و اسرائیل براساس مولفه های نژادی و طایفهای بنا نهاده شده است. نظام عربستان مبتنی بر قدرت قبیله ال سعود و آلالشیخ بنا نهاده شده که اساسی نژادی و طایفهای است و سایر اقشار کشور از ورود به قدرت منع شده اند.
در ساختار سیاسی اسراییل نیز نژاد و دین مبنای قدرت است. از دید مقامات اسرائیلی غیر از یهودیان، قومیتها و طایفهای دیگر حق زندگی ندارند.
اتحاد و ائتلافها؛ حامیان اسرائیل در جنگ 51 روزه امروز حامی عربستان
الحموری در ادامه اتحادها و ائتلافها را از دیگر شباهتهای رفتاری عربستان و رژیم صهیونیستی برشمرده و می افزاید: ارتش صهیونیستی در سه جنگ اخیر خود علیه نوار غزه در هماهنگی کامل با ایالات متحده آمریکا بوده و عربستان نیز در جنگ خود علیه یمن با این کشور هماهنگ بوده است.
در واقع عربستان در تهاجم به یمن با دستور آمریکا اقدام کرده است. تقریبا همه کشورهایی که در سومین جنگ اسرائیل علیه غزه موسوم به جنگ 51 روزه در کنار اسرائیل علیه مردم نوار غزه قرار گرفتند در تجاوز سعودی علیه یمن کنار ریاض موضع گرفتند. آمریکا، فرانسه، آلمان، ایتالیا، انگلیس، مغرب، اردن، مصر،امارات، قطر و شورای امنیت در واکنش به تجاوزات عربستان به یمن از این اقدام حمایت کردند.
شیوههای جنگی؛ استراتژی نظامی و نوع جنگافزارهای سعودی نسخه اسرائیلی جنگ 33 روزه علیه لبنان
نویسنده معتقد است: عربستان درحمله به یمن از دو منظر یکی استراتژی نظامی و دیگری نوع جنگ افزارهای بکار گرفته شده از نسخه اسرائیلی جنگ 33 روزه علیه لبنان بهره برد.
در حوزه استراتژی نظامی، استفاده از سورتیهای پروازی متعدد با هدف تخریب زیر ساختها و بنیههای دفاعی و اقتصادی یمن در دستور کار ریاض قرار گرفت دقیقاً همان استراتژی که اسرائیل در سال 2006 و 2009 علیه لبنان و نوار غزه بکار گرفت تا زمین سوخته تحویل ملت لبنان و اهالی غزه دهد.
در بحث مربوط به جنگ افزارهای استفاده شده نیز ذکر چند نکته ضروری است. ارتش عربستان هم مانند ارتش اسراییل از همه زرادخانههای خود علیه یمن سود برده است. از حملات هوایی و شلیک موشک گرفته تا حملات دریایی و توپخانه ای استفاده کرد تا یمنیها وادار به تسلیم کند.
علاوه بر این استفاده از سلاحهای ممنوعه (هستهای تاکتیکی) در منطقه مسکونی فج عطان صنعا پایتخت یمن توسط عربستان نیز نسخهای بود که پیش از این اسراییل در جنگ علیه غزه و مناطق مسکونی این شهر با هدف شکستن اراده ملت فلسطین صورت داده بود.
استفاده از این نوع سلاح های ممنوعه بود که پای کمیته حقیقت یاب سازمان ملل به جنگ 22 روزه غزه را باز کرد. بکارگیری بمبهای خلأ (Vacuum BomB) برای کوبیدن و انهدام ساختمانها و برجها شگردی بود که هم اسرائیل در جنگ غزه استفاده کرد و هم عربستان در تهاجمش به یمن از آن سود برده است.
ماهیت قربانیان؛ یمن و غزه هر دو برای رهایی از اشغالگری قیام کردند
صلاحالدین الحموری در ادامه مقاله خود «ماهیت قربانیان» را از دیگر مصادیق شباهت رفتاری حمله عربستان به یمن با تجاوز اسرائیل به غزه بر شمرده و تأکید میکند: هم ملت یمن و هم اهالی غزه برای رهایی از استبداد و اشغالگری قیام کردند که هدف حملات جنگی عربستان و اسراییل قرار گرفتند.
هر دو مهاجم بدون اعتنا به قوانین بین المللی و منشور سازمان ملل و بدون ترس از محاکمه و تعقیب قضایی به کشتار مردم اقدام کردند. هم عربستان و هم اسراییل مانع از رساندن کمکهای انسانی به مردم جنگ زده یمن و غزه شدند.
ماجرای کشتی بینالمللی کمک رسان ماوی مرمره در سال 2010 موسوم به ناوگان آزادی غزه و ماجرای ممانعت از فرود هواپیمای کمک رسان ایرانی در فرودگاه صنعا توسط عربستان مصداق این همسویی در رفتار است. احداث دیوار هوشمند در مرزهای یمن و عربستان توسطریاض نمونه نسخه برداری شده احداث دیوار بتنی و هوشمند به دور نوار غزه توسط رژیم اسرائیل است.
خصیصه اشغالگری عربستان و اسرائیل
این کارشناس مسائل نظامی خصیصه اشغالگری را از دیگر شباهتهای رفتاری رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی بر میشمارد و تأکید میکند: اسرائیل بخشهای وسیعی از سرزمین فلسطین را تحت اشغال دارد و عربستان نیز مساحت بسیار زیادی از خاک یمن از جمله سه استان نجران، عسیر و جازان را به اشغال خود درآورده است. علاوه بر این دو جزیره متعلق به عربستان تحت نام تیران و صنافیر با رضایت ریاض از سال 1967 تحت اشغال و اجاره اسرائیل واقع است. علاوه بر این مناطقی از خاک قطر در اشغال عربستان قرار دارد.
تعرض همسایگان
نویسنده در ادامه معتقد است: سابقه تجاوز به کشورهای همجوار نیز از جمله شباهتهای اسرائیل و عربستان است. از سال 1948 بیش از 10 بار به طور رسمی اسرائیل به همسایگان خود از جمله، سوریه، لبنان، اردن، مصر، سودان ، تونس و... تجاوز خشونت بار صورت داده که طی آن صدها هزار نفر به قتل رسیده یا مجروح و معلول شده اند.
عربستان نیز با احتساب بحرین ،عراق و سوریه برای چهارمین بار به یمن به عنوان یکی دیگر از همسایگان خود تجاوز خشونت بار صورت داده است. اگرچه عربستان به سوریه و عراق به طور رسمی آنگونه که به بحرین و یمن حمله کرد، لشگر نکشید اما با خلق گروههای تروریستی داعش و النصره و... به تخریب این دو کشور همت گماشت.
پیشینه شکست خورده نظامی
صلاحالدین الحموری در ادامه شکستهای دو رژیم در جنگها را از دیگر مصادیق شباهتها برشمرده و تأکید میکند: علاوه براین شباهت ها، عربستان و اسراییل در شکست جنگ ها و پروژه های قبلی نیز به هم شبیه اند.
دشمن اسرائیلی در چهار جنگ 33 روزه لبنان و 22 روزه،8 روزه و 51 روزه غزه ضربه مهلکی از سوی گروههای مقاومت لبنانی و فلسطینی متحمل شد و با رسوایی وادار به پایان جنگ شد، عربستان هم پس از شکست در ساقط کردن حاکمیت لبنان، سوریه، عراق و بحرین وارد جنگ با یمن شده و با گروه مقاومت انصارلله که از حیث رفتاری شباهتهای فراوانی به مقاومت در لبنان، فلسطین، سوریه و عراق دارد رویاروست.
اهداف تعیین شده
این کارشناس نظامی در ادامه اهداف این دو رژیم از راهاندازی جنگها را یکسان توصیف کرده و میافزاید: ارتش سعودی قبل از آغاز عملیات توفان قاطع هدف خود از راهاندازی آن را تسلیم گروههای مقاومت یمنی، حذف کمیته های مردمی و نابودی رهبران این کمیتهها و در نهایت بازگرداندن عبدربه منصور هادی رئیس جمهور مستعفی یمن به کشورش عنوان کرد و چون موفق به تحقق هیچ یک از این اهداف نشد جام زهرش را روی مناطق مسکونی و گرفتن کشته های بیشتر از مردم اعم از زنان و کودکان ریخت. بیمارستانها، مدارس، پلها، انبارهای غذا و مناطق مسکونی یمن هدف بمبارانهای عربستان قرار گرفتند. پس از 27 روز عملیات توفان قاطع نه جنبش انصارالله نابود شد و نه منصور هادی به یمن بازگشت.
در جنگ اسرائیل علیه غزه نیز به رغم اینکه اسرائیل اهداف خود را نابودی مقاومت، انهدام انبارهای موشک گروههای فلسطینی عنوان کرده بود لیکن پس از پایان سه دوره جنگ خونین به هیچ یک از اهدافش نرسید و ناچار با اهالی غزه از در آتشبس در آمد. سعودیها حمله سال گذشته اسرائیل به نوار غزه را تایید کردند و اسرائیلیها نیز در پاسخ به این همراهی از تجاوز عربستان به یمن حمایت نمودند.
تنها تفاوت
نویسنده در پایان این مقاله تنها تفاوت رژیم صهیونیستی و عربستان را اینگونه بیان میکند: با وجود همه این شباهتها اما این دو در یک مورد با هم تفاوتهایی دارند. اسرائیل از یک حکومت دمکراتیک که در آن گردش نخبگان و مشارکت سیاسی همه طیف ها وجود دارد برخوردار است لیکن سعودی ها دارای حاکمیتی کاملاً بسته، پادشاهی و موروثی هستند و مردم در تعیین سرنوشت خود هیچ نقشی ندارند.
دیدگاه تان را بنویسید