باده فروش از کجا شنید؟!
ظاهرا آقای رئیس جمهور در این بخش از اظهارات دیروز خود دچار «سهواللسان» و خطای الفاظ شده است، چرا که ایشان به خوبی می دانند توصیه رهبر معظم انقلاب به دولت درباره شنیدن نظر منتقدان، فقط یک «نصیحت» نیست، بلکه توصیه حضرت ایشان یک «دستورالعمل» است که دولت و شخص رئیس جمهور هم به لحاظ قانونی و هم به لحاظ شرعی موظف به اجرای آن هستند.
آقای دکتر روحانی را با سابقه 37 ساله از حضور نزدیک در عرصه سیاسی پرفراز و نشیب جمهوری اسلامی ایران، می توان و باید یک سیاستمدار کارکشته و سرد و گرم چشیده تلقی کرد ولی متاسفانه، برخی از مواضع ایشان با آنچه از یک سیاستمدار برجسته و مخصوصا در کسوت شریف روحانیت انتظار می رود فاصله زیادی دارد و به این نگرانی دامن می زند که شاید رئیس جمهور محترم کشورمان را شماری از مشاوران ناهمدل و ناهمراه احاطه کرده باشند و مواضع مورد اشاره دستپخت همین مشاوران ناهمدل- و یا دستکم نابلد- باشد. دراین باره اگرچه گفتنی بسیار است ولی اظهارات دیروز آقای دکتر روحانی در «همایش سراسری فرمانداران» موضوع یادداشت پیش روی است که به مواردی از آن اشاره می شود.
1- آقای دکتر روحانی در سخنان دیروز خود باز هم به روال همیشگی و برای چندمین بار به منتقدان دولت حمله کرد و البته این بار از عباراتی نظیر «بروید به جهنم»!، «بی سواد»! «کسانی که از مراکز خاص پول می گیرند»!، «کاسب تحریم»! و ... استفاده نکرد. حملات پی در پی آقای رئیس جمهور به منتقدان، این تلقی را در عرصه سیاسی کشور پدید آورده است که ایشان هرگاه در برنامه های دولت با نارسایی و ناکامی روبرو می شود و یا نشانه هایی از شکست و بن بست را احساس می کند به جای توضیح علت برای مردم که می تواند جلب حمایت و همدلی آنان را در پی داشته باشد، منتقدان دولت را که در مواردی «فرضی»! نیز هستند، به باد انتقاد و عتاب می گیرد.
این روال تا آنجا پیش رفته است که امروز هرگاه رئیس جمهور زبان به ملامت منتقدان می گشاید، بسیاری از مردم و مخاطبان به گونه ای «شرطی» نارسایی ها و ناکامی هایی را جستجو می کنند که دولت محترم در همان ایام با آن روبرو بوده است! و حمله آقای دکتر روحانی به منتقدان را - با عرض پوزش- برای پوشاندن این ناکامی ها و نارسایی ها ارزیابی می کنند!
کاش آقای رئیس جمهور افرادی را بدون تابلوی نهاد ریاست جمهوری به میان مردم می فرستاد و بازتاب سخنان دیروز خود را از زبان آنها می شنید و چنانچه ملاحظه می کرد بسیاری از آنان، برخی از نارسایی های این روزها نظیر ناهماهنگی در افزایش قیمت بنزین، بی تدبیری در افزایش بهای گاز مصرفی، اظهارات چندگانه و متضاد مسئولان دولتی درباره باقی ماندن یا حذف سهمیه بنزین، بخشنامه معاون اول که تا پایان سال هیچ افزایش قیمتی نخواهیم داشت و... را علت حمله اخیر وی به منتقدان می دانند و بر این باورند که توضیح رئیس جمهور درباره چرایی این معضلات و بی تدبیری ها ضروری تر از سخنان دیروز ایشان است.
2- آقای رئیس جمهور در بخشی از سخنان دیروز خود می گوید: «اسرار کشور باید محفوظ باشد، مگر کسی در این شک دارد؟ حالا یک نصیحتی رهبر معظم انقلاب فرمودند و چون رهبر هستند باید نصیحت کنند. حالا عده ای راه می افتند و می گویند؛ دولت! اگر تشنه شدی باید آب بخوری یا دولت! تو به اکسیژن نیاز داری. خودمان هم می دانیم. افرادی که امروز مسئولیت مذاکرات را دارند از لحاظ سیاسی و عمومی و در حد فنی در سطح بالایی هستند»! درباره این بخش از سخنان ایشان گفتنی است؛
الف: ظاهرا آقای رئیس جمهور در این بخش از اظهارات دیروز خود دچار «سهواللسان» و خطای الفاظ شده است، چرا که ایشان به خوبی می دانند توصیه رهبر معظم انقلاب به دولت درباره شنیدن نظر منتقدان، فقط یک «نصیحت» نیست، بلکه توصیه حضرت ایشان یک «دستورالعمل» است که دولت و شخص رئیس جمهور هم به لحاظ قانونی و هم به لحاظ شرعی موظف به اجرای آن هستند. از این روی خواسته عده ای که به تعبیر رئیس جمهور «راه افتاده اند»! و درباره روند مذاکرات و داده ها و ستانده ها توضیح می خواهند، یک اقدام کاملا قانونی است و فرافکنی آقای دکتر روحانی، نه وجاهت قانونی دارد و نه وجاهت شرعی. اگرچه با توجه به شخصیت رئیس جمهور محترم می توان اظهارات یاد شده را به حساب خطای بیان ایشان نوشت و شاید هم به حساب عصبانیت غیرقابل توجیه وی از ناکامی در مذاکرات هسته ای و فاصله فراوانی که میان وعده های اولیه ایشان با نقطه ای که امروزه در آن هستند پدید آمده است...
ب: حتی اگر توصیه رهبرمعظم انقلاب را فقط یک «نصیحت» تلقی کنیم، باز هم آقای رئیس جمهور و دولت ایشان ملزم و مکلف به اجرای بی کم و کاست آن بوده و هستند و اساسا مقبولیت و مشروعیت همه دولتمردان و مسئولان در پیروی از منویات رهبرمعظم انقلاب - چه دستورالعمل و چه نصیحت- قابل تعریف است.
ج: حالا به توصیه حضرت آقا خطاب به رئیس جمهور و تیم مذاکره کننده هسته ای که موضوع بند یاد شده است، توجه کنید؛«همدلی لازم است، همدلی را باید به وجود آورد، همدلی را باید رشد داد. این توصیه من به همه است. الان فرصت خوبی است برای همدلی؛ یک عده ای مخالفند، یک عده ای اعتراض دارند؛ خیلی خب، مسئولین ما که مردمان صادقی هستند، مردمان علاقمند به منافع ملی اند، بسیار خب، یک جمعی از مخالفان را - از آن افرادی که شاخصند- دعوت کنند، حرفهای آنها را بشنوند، ای بسا در حرفهای آنها یک نکته ای باشد که این نکته را اگر رعایت کنند، کارشان بهتر پیش برود؛ اگر چنانچه نکته ای هم نبود، آنها را قانع کنند؛ این می شود همدلی؛ این می شود یکسان سازی دل ها و احساس ها».
آیا هیچ عقل سلیمی می تواند در خیرخواهی حکیمانه این توصیه حضرت آقا برای رئیس جمهور و تیم مذاکره کننده هسته ای کمترین تردیدی روا بدارد؟ آیا همدلی با مردم و از جمله منتقدان نیاز مبرم و حیاتی دولت محترم نیست؟ و یا شنیدن نقد و نظر منتقدان به قول رهبر معظم انقلاب «پیشرفت بهتر کارها» را به دنبال ندارد؟
این توصیه حکیمانه کجا و تعبیر آقای روحانی که «حالا عده ای راه می افتند و می گویند «دولت! اگر تشنه شدی باید آب بخوری، دولت! تو به اکسیژن نیاز داری»؟! آیا انتقاد منتقدان هسته ای این است که چرا دولت وقتی تشنه است آب نمی خورد؟ و یا، چرا توجه ندارد که به اکسیژن نیاز دارد؟! آقای روحانی پیش از این هم در واکنش منتقدان به اقدام نابجای پیاده روی آقای ظریف با جان کری صورت مسئله را تغییر داده و گفته بود «این که بگوئیم یک دیپلمات تند راه رفت یا کتش کج بود، عینکش چطور بود که حرف نشد»! و توضیح نداده بود که کدام منتقدی به کت و عینک آقای ظریف انتقاد کرده بود؟! خدا بر درجات امام راحل ما(ره) بیفزاید که نه فقط انتقاد، بلکه تخطئه را نیز هدیه الهی می دانستند.
3- آقای رئیس جمهور در توجیه خودداری از توضیح درباره جزئیات مذاکرات هسته ای و باخبر کردن مردم از آنچه داده ایم و آنچه گرفته ایم می گوید «اسرار کشور باید محفوظ باشد» و با تأکید می پرسد «مگر کسی در این شک دارد»؟! درباره این بخش از اظهارات دیروز آقای رئیس جمهور باید گفت؛
الف: بی تردید این سخن آقای روحانی قابل قبول و منطقی است که «اسرار کشور باید محفوظ باشد» ولی آنچه درخواست مکرر دلسوزان بوده و هست، افشای اسرار کشور نبوده و نیست، بلکه منتقدان خواستار توضیح درباره «توافق لوزان» هستند زیرا آنچه از متن توافق یاد شده - و یا به قول دولتمردان بیانیه لوزان!- برمی آید، از «داده های نقد» ما در مقابل «وعده های نسیه» حریف حکایت می کند. آنهم وعده های نسیه ای که بهتر است هرگز تحقق پیدا نکند! چرا که ماهیت این وعده های نسیه نیز واگذاری امتیازات بیشتر به طرف مقابل است و به عقیده نگارنده که دلایل آن هم به وضوح ارائه شده است؛ «در توافق لوزان اسب زین شده را داده ایم و افسار پاره تحویل گرفته ایم». خواسته بارها اعلام شده منتقدان، توضیح این «داده ها و گرفته ها» است.
آیا توضیح و خبررسانی دولت محترم درباره متن و محتوای توافق لوزان که در مقیاس بین المللی منتشر شده است، «اسرار محرمانه» تلقی می شود؟! عزیزان مذاکره کننده می گویند آنچه آمریکایی ها در تفسیر خود از توافق لوزان ـ فکت شیت- منتشر کرده اند قابل اعتماد نیست. خب! تفسیر شما از توافق یاد شده چیست؟ اینکه دیگر محرمانه نیست، هست؟! به قول حافظ؛ سرّ خدا که عارف سالک به کس نگفت در حیرتم که باده فروش از کجا شنید؟!
4- رئیس جمهور محترم در سخنان دیروز خود به انتخابات اشاره کرده و تاکید می کند؛ «انتخابات غیر آزاد معنی ندارد... اگر انتخابات به معنی واقعی بود می توانیم همه در آن رقابت سالم داشته باشیم». ممکن است بفرمایند مگر غیر از این است که باید انتخابات آزاد داشته باشیم که باید گفت؛ حضرتعالی یک روحانی سیاستمدار و حقوقدان هستید و به یقین می دانید که «اصرار بر یک امر بدیهی به مفهوم و معنای تردید در آن است». جناب روحانی آیا اگر گفته شود «آراء انتخاباتی رئیس جمهور یازدهم باید به دقت شمرده شود» این اظهارنظر به مفهوم آن نیست که صحت شمارش آراء جنابعالی مورد تردید است؟!
دیروز بلافاصله بعد از اظهارات آقای روحانی، این بخش از سخنان ایشان که «انتخابات غیرآزاد معنی ندارد» به تیتر اول خبرگزاری های خارجی نظیر «دویچه وله»، «بی بی سی»، «رادیو آمریکا» و... تبدیل شد و این تفسیر را در پی داشت که سلامت انتخابات پیش روی در ایران مورد تردید رئیس جمهور این کشور است!
دیدگاه تان را بنویسید