تنها راه بازگشت امنیت به منطقه

کد خبر: 420262

آمریکا چقدر به تعهداتش پایبند بوده است؟ پس از آنکه این کشورها (که با آنها توافق امنیتی امضاء شده است)، دچار بحران های جدی امنیتی شدند و مورد هجمه بی سابقه تکفیری های آدم خوار قرار گرفتند، آمریکا چقدر به تعهدات خود عمل کرد؟ آیا حقیقتا با حضور نظامی آمریکا در عراق و افغانستان، امنیت این کشورها تامین شده است؟

فردانیوز: «تنها راه بازگشت امنیت به منطقه» یادداشت روز روزنامه کیهان به قلم جعفر بلوری است که در آن می خوانید؛ آمریکا به جز ایران و چند کشور مستقل دیگر، تقریبا در بیشتر کشورهای دنیا و به اشکال مختلف حضور نظامی دارد. طبق گزارشی که وزارت دفاع آمریکا در سال 2007 تحت عنوان Base structure Report منتشر کرده است، این کشور در 39 کشور پایگاه نظامی «بزرگ» و در140 کشور نیز ایستگاه های نظامی دارد. گزارش مرکز پژوهش های بین المللی «کندی» آمریکا نیز نشان می دهد، این کشور در حال حاضر ۷۰۰ تا ۸۰۰ پایگاه زمینی، دریایی، هوایی و جاسوسی در خارج از خاک خود دارد. بطور مشخص ۷۳۷ پایگاه نظامی آمریکا در ۱۳۰ کشور خارجی قرار دارند که تعدادی از آنها تحت عنوان «اردوگاه های موقت» در حال فعالیت هستند. اینکه اهداف آمریکا از راه اندازی چنین پایگاه ها و اردوگاه های نظامی پر هزینه چیست موضوع بحث ما نیست اما، یکی از اهداف اعلام شده کاخ سفید از راه اندازی چنین تشکیلات نظامی گسترده ای، «محافظت» از امنیت کشورهای میزبان در برابر تهدیدات داخلی و خارجی عنوان شده است. توافقنامه های امنیتی این کشور با عراق و افغانستان نمونه های گویایی هستند. مثلا در بند اول ماده دوم توافقنامه امنیتی «کابل و واشنگتن» که همین چند ماه پیش نهایی شد، قسمتی گنجانده شده تحت عنوان «تقویت امنیت و ثبات افغانستان» که براساس آن، آمریکا «موظف» به مبارزه با تروریسم و ارتقای توانمندی افغانستان برای دفع تهدیدات داخلی و خارجی این کشور شده است. آمریکا با عراق نیز دو توافقنامه امنیتی امضاء کرده است یکی در سال 2008 و دیگری در سال 2012. در یکی از بندهای توافقنامه امنیتی 2008 «بغداد و واشنگتن» که از قضا گفته شده، «دائمی» است، آمریکا در قبال تاسیس پایگاه های نظامی و حضور در خاک عراق و... «موظف» به اجرای تعهداتی شده که برخی از آنها عبارتند از: 1- مقابله با هرگونه تجاوز خارجی که عراق و حاکمیت و استقلال اراضی، آب ها یا هوای این کشور را مورد تجاوز قرار دهد. 2- یاری رساندن به دولت عراق در تلاش برای مبارزه با گروه های تروریستی و در راس آنها سازمان القاعده و صدامیان و همه گروه های قانون شکن صرفنظر از وابستگی هایشان و از بین بردن شبکه های پشتیبانی و منابع حمایت مالی آنها و شکست دادن این گروه ها و ریشه کنی آنها در عراق به این ترتیب که شیوه ها و سازوکارهای یاری دولت عراق بر اساس توافقنامه همکاری مذکور صورت گیرد. 3- حمایت از دولت در آموزش و تجهیز و مسلح کردن نیروهای مسلح این کشور برای حمایت از کشور و ملت عراق و تکمیل تشکیلات اداری به شیوه ای که دولت عراق درخواست کند. در توافقنامه امنیتی سال 2012 نیز دو طرف درباره تقویت روابط و همکاری ها در بخش امنیتی، بالابردن توانمندی های دفاعی عراق، مدرنیزه کردن توان نظامی و تسهیل شیوه های تاثیرگذاری دو کشور در زمینه امنیت منطقه ای گفت وگو و توافق کرد ه اند. اما، آمریکا چقدر به تعهداتش پایبند بوده است؟ پس از آنکه این کشورها (که با آنها توافق امنیتی امضاء شده است)، دچار بحران های جدی امنیتی شدند و مورد هجمه بی سابقه تکفیری های آدم خوار قرار گرفتند، آمریکا چقدر به تعهدات خود عمل کرد؟ آیا حقیقتا با حضور نظامی آمریکا در عراق و افغانستان، امنیت این کشورها تامین شده است؟ می توان با قطعیت گفت، آمریکایی ها لااقل در این دو کشور، یعنی عراق و افغانستان، به هیچ وجه به تعهدات خود حتی ذره ای پایبند نبوده اند که هیچ، در راستای بحران آفرینی نیز پیش رفته اند. بحران امنیتی، هرج و مرج و جنگ و خونریزی، هم در عراق و هم افغانستان درست بعد از امضای توافقنامه های امنیتی تشدید شد! اکنون که در حال مطالعه این وجیزه اید، پدیده منحوس داعش از افغانستان هم سر بر آورده و در عراق مشغول سلاخی مردم است. می توان به جرات گفت، نفس «حضور نظامی آمریکا» در این کشورها خود منشا بسیاری از ناامنی هاست. آمریکا به ویژه در عراق، دست به هر تلاشی زده است تا بحران در این کشور زنده بماند. اثبات این ادعا کار مشکلی نیست؛ بخوانید: الف- «بسیج مردمی»، به عنوان نقطه قوت نیروی نظامی عراق در مبارزه با تکفیری ها، همواره از سوی مقامات بزرگ و کوچک آمریکا مورد هجمه قرار گرفته است. واقعا باید پرسید، «حذف بسیج مردمی» عراق به عنوان فاتحان دیروز آمرلی، جرف الصخر و تکریت و ناجیان فردای الانبار و صلاح الدین، از میدان جنگ عراق، چرا باید مهمترین شرط آمریکایی ها برای تحویل سلاح به دولت عراق باشد؟! سلاح هایی که آمریکایی ها پیشاپیش پول آن را دریافت کرده و طبق توافقنامه امنیتی امضاء شده، واشنگتن موظف به تامین آنها بوده است؟ به گفته دوست و دشمن، اگر نبودند نیروهای بسیج مردمی و صد البته حمایت های جمهوری اسلامی ایران، داعش اکنون در بغداد بود. سفر اخیر حیدر عبادی به روسیه برای خرید تسلیحات روسی و سپردن فرماندهی عملیات بسیار مهم آزاد سازی شهر رمادی به هادی العامری، فرمانده سپاه مردمی بدر عراق در واقع، پاسخ های عبادی به این خلف وعده ها و خباثت ها بود. ب- آمریکا به موازات مخالفت با تشکیل نیروهای بسیج مردمی که متشکل از برادران اهل شیعه و سنی است، بارها اعلام کرده است که، قصد تشکیل یک «ارتش سنی» از عشایر و پیشمرگان کُرد را دارد. آنها حتی تصریح می کنند، برای تشکیل چنین ارتشی، نیازی به اجازه گرفتن از دولت عراق را ندارند؟ قصد و نیتی که به تعداد مطرح شدن آن از سوی آمریکایی ها، از طرف دولت عراق مردود اعلام شده است. شیعه و سنی کردن ارتش و تلاش برای تقویت تجزیه طلبان عراق، آیا به چیزی جز تشدید اختلافات قومی و مذهبی و تضعیف نیروهای مسلح منجر خواهد شد؟ آمریکایی ها مدتی است رسما اعلام می کنند، به دنبال تجزیه عراق هستند! ج- «جاش ارنست»، سخنگوی کاخ سفید هفته گذشته و در حالی که رمادی تازه سقوط کرده و داعشِ مبتلا به جنونِ سادیسم، با لذت مشغول بریدن سر زنان و کودکان در خیابان ها بود، در جمع خبرنگاران گفت: «مسائل نظامی پیچیده هستند، ما کاری برای عراقی ها نمی کنیم و این خود عراقی ها هستند که باید برای آزادی کشور خود بجنگند!...البته باید اذعان کنم سقوط رمادی یک شکست برای ائتلاف ضد داعش بود.» چند روز بعد کارتر اشتون، وزیر دفاع آمریکا، همین موضع گیری از سر بی تفاوتی را به گونه ای دیگر گرفت و گفت: «ارتش عراق اراده و توان جنگیدن با داعش را ندارند» تا بدین ترتیب ضمن تضعیف روحیه ارتش عراق، به روح خبیث داعش جانی بگیرد. بنابر این می توان نتیجه گرفت، ریشه بسیاری از فتنه های منطقه، حضور نظامی آمریکایی هاست. به عبارت کامل تر، آمریکا خود فتنه است. ناامن ترین کشورهای منطقه، همانهایی هستند که آمریکا در آن حضور نظامی دارد. در این بین دوست و دشمن هم تفاوتی نمی کند، کافی است تاریخ مصرف این دوستان تمام شود. عربستان کلیدی ترین متحد آمریکا در منطقه در گیر جنگ با یمن است و امنیت خود را فعلا در شهرهای مرزی و استان های شیعه نشین از دست داده است. عراق، افغانستان و حتی عربستان با آمریکایی ها ممکن است برخی منافع اقتصادی شان را از دست بدهند اما، امنیت و مشروعیت را در خود تقویت خواهند کرد. سردار سلیمانی اخیرا در کرمان به همین مسئله اشاره کرد آنجا که گفت: «آقای اوباما! فاصله پایگاه های شما با الرمادی چند کیلومتر است؟ چه طور می شود کشتار در یک کشور صورت گیرد، شما به بهانه حمایت از آن ملت در آن کشور استقرار پیدا کنید اما هیچ غلطی نکنید؟ این اسمش چیست؟ آیا این چیزی به غیر از شریک بودن در توطئه و ضلعی از توطئه است و این به غیر از این است که هیچ اراده ای برای مقابله با آن وجود ندارد.» خطاب این وجیزه می تواند حتی، برخی از افراد در داخل کشور خودمان باشد که، متاسفانه قدر حذف آمریکا از کشور را نمی دانند و به قول حضرت امام خواب آمریکا را می بینند.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت