سوریه،‌ آزادی قلمون، سقوط تدمر

کد خبر: 419085

تجربه داعش در مواجهه با نیروهای مقاومت سوریه در فاصله خرداد 92 که عملیات القصیر انجام شد تا عملیات حلب که در اواخر سال قبل تشدید شد، از برتری نیروهای مردمی و ارتش سوریه حکایت می‌کرد.

کیهان در سرمقاله شماره امروز خود به قلم «سعد‌الله زارعی» نوشت:روز پنجشنبه گذشته شهر تاریخی‌«تدمر» در شمال استان حمص به دست داعش سقوط کرد و این گروه تروریستی به ازای منطقه «قلمون» که طی روزهای گذشته از تسلط النصره خارج شد، توانست به یک شهر از استان حمص دست پیدا کند. اثر روانی اشغال تدمر توسط داعش بر مردم سوریه مخرب بود از این رو ارتش سوریه باید در زمان کوتاه عملیاتی را متوجه مناطق تحت اشغال داعش نموده و با ضربه قاطع روحیه مردم را در مواجهه با تروریزم تحت الحمایه بازسازی کند. در خصوص تحولات نظامی امنیتی سوریه نکات قابل تاملی وجود دارد: 1- شهر باستانی تاریخی «تدمر» که در زمان سلطه بیزانس بر شامات (پالماریا» (Palmaria) خوانده می‌شد و هم اینک حدود 50 هزار نفر جمعیت دارد، دارای ارزش اقتصادی، صنعتی و توریستی می‌باشد. پیش از بحران سوریه، این شهر بطور متوسط بین 5 تا 6 هزار توریست را در خود جای می‌داد و از این رو دولت در عمران و آبادی و امکانات رفاهی نظیر هتل‌های مجلل این شهر توجه ویژه‌ای داشت. اما بعد از آغاز بحران امنیتی در سوریه این شهر از رونق افتاد. هر چند خود این شهر تا پیش از حمله روز پنجشنبه داعش دارای امنیت کامل بود. شهر تدمر دارای منابع فسفات و از نظر گاز و پتروشیمی منطقه‌ای غنی به حساب می‌آید و از این رو بعضی از گمانه‌زنی‌ها و اسناد بیانگر آن است که اشغال تدمر با نوعی همراهی خارجی توام بوده و در این بین از دولت ترکیه نام برده می‌شود. 2- تدمر از آنجا که در استان حمص- اولین استانی که با دولت درگیری نظامی پیدا کرد- واقع شده است از حساسیت زیادی برخوردار می‌باشد از این رو داعش با تبلیغات زیاد، تسلط بر تدمر را مقدمه تسلط بر استان پهناور حمص- بعنوان بزرگترین استان- معرفی کرده است اگر چه حدود سه هفته پیش، داعش بر یک منطقه دیگر استان یعنی «سخنه» مسلط شده بود اما کوچکی منطقه سخنه که بین تدمر و دیرالزور قرار دارد، مانع شکل‌گیری تبلیغات روانی از سوی داعش گردید. فاصله داعش از سمت تدمر با شهر دمشق حدود 215 کیلومتر و با شهر حمص حدود 160 کیلومتر مربع می باشد؟ و این نشان‌دهنده آن است که با تصرف تدمر، داعش به مراکز استان‌های حساس شامل دمشق، دیرالزور و حمص دسترسی پیدا نکرده و موقعیت تثبیت شده‌ای بدست نیاورده است اما در عین حال از آنجا که این منطقه به مناطق تحت اشغال داعش در دیرالزور و رقه تا حدی نزدیک است، تسلط بر تدمر می‌تواند یک علامت خطر برای دولت سوریه بخصوص در مناطق دیرالزور باشد. استان دیرالزور در اواسط سال 1391 به تصرف داعش درآمد ولی دولت سوریه با انجام عملیات‌های خود در سال‌های 92 و 93 توانست نیمی از مناطق تحت اشغال را از داعش بازپس بگیرد. اگر نیروهای داعش در تدمر تثبیت شوند وضع امنیتی مناطق جنوبی شهر دیرالزور- مرکز استان- تضعیف شده و امکان تسلط دوباره داعش بر آن می رود اما مهمترین نکته در اشغال تدمر از سوی داعش، متلاطم کردن استان حمص که پهناورترین استان سوریه بوده و با کشورهای عراق، اردن و لبنان مرز دارد، است. 3- بعد از بازپس‌گیری منطقه «قلمون» از سوی ارتش و نیروهای مردمی سوریه، جمع‌بندی داعش این بود که دولت سوریه روی سرعت دادن به پاکسازی حلب و آغاز عملیات سنگین در دیرالزور تمرکز خواهد کرد. تجربه داعش در مواجهه با نیروهای مقاومت سوریه در فاصله خرداد 92 که عملیات القصیر انجام شد تا عملیات حلب که در اواخر سال قبل تشدید شد، از برتری نیروهای مردمی و ارتش سوریه حکایت می‌کرد. بر این اساس داعش با پیش‌بینی عملیات نیروهای مردمی و ارتش سوریه در دیرالزور به منطقه بی‌دفاع «تدمر» حمله کرد و در واقع بدون درگیری این شهر را به تصرف درآورد. تدمر در زمان سقوط، فاقد یگان‌های ارتش و حضور نیروهای مردمی- نیروهای دفاع وطنی- بود و از این رو داعش در تدمر به یک پیروزی آسان و بدون درگیری دست یافت. در این میان دولت سوریه اگر چه در زمان از دست دادن تدمر نیرویی را از دست نداده است اما مسلماً در بازپس‌گیری این شهر تاریخی باید متحمل تلفات زیادی شود. اما در اینکه آیا در عملیات نظامی، آزادسازی تدمر در اولویت باشد و یا حلب و دیرالزور تردیدهایی وجود دارد. نیروهای داعش و جبهه النصره علاقه‌مندند تا ارتش سوریه را در مناطق کمتر استراتژیکی مثل ادلب و تدمر درگیر نمایند تا آنان با خیال آسوده‌تر مناطق تحت سیطره خود در حلب و دیرالزور که از هر جای دیگر استراتژیک‌تر می‌باشند، تثبیت نمایند. البته ذکر این نکته هم لازم است که انجام عملیات در ادلب و تدمر بنا به دلایلی برای دولت و ارتش آسان‌تر می‌باشد. وقتی داعش بر تدمر مسلط شد، پادگان‌هایی را نشان داد که در آن نیروهایی برای اعزام به دیرالزور در حال آموزش و تمرین بودند. این تصاویر می‌گوید عملیات تدمر یک اقدام پیشگیرانه و با هدف مانع شدن از عملیات ارتش و نیروهای مردمی سوریه در استان دیرالزور صورت گرفته است. نیروهای سوریه مخفی نمی‌کردند که با عملیات پاکسازی دیرالزور قصد دارند تا از یک سو منابع انرژی - نفت و گاز - سوریه را از سیطره داعش خارج کنند و از سوی دیگر ارتباط داعش در عراق و سوریه را از هم بگسلند. 4- تصرف تدمر در سوریه و تصرف کامل رمادی مرکز استان الانبار سوریه از سوی داعش طی دو هفته اخیر، یک سوال جدی را در اذهان پدید آورده است. آیا داعش به نیروی جدیدی دست پیدا کرده است و به عبارت دیگر آیا دوره جدیدی از پیشروی‌های داعش در عراق و سوریه آغاز گردیده است؛ ظاهر ماجرا بیانگر آن است که داعش دو سال پس از درجا زدن در سوریه و 10 ماه پس از آغاز شکست در عراق، هم‌اینک وضع جدیدی پیدا کرده و بار دیگر به موضع «تهاجمی» دست پیدا کرده است. اما واقعیت‌های میدانی این گمانه‌زنی طبیعی را تایید نمی‌کنند. پیروزی روزهای اخیر داعش در شهر رمادی عراق، پس از آن صورت گرفت که در داخل عراق درباره ادامه عملیات نیروهای بسیجی عراقی موسوم به «حشد‌الشعبی» اختلاف پدید آمد و بعضی از گروه‌های عراقی و از جمله برخی از گروه‌های شیعه، در طیف‌بندی سیاسی، حشد‌الشبعی را برتری‌دهنده به بعضی از گروه‌های شیعی دانسته و درباره ضرورت تداوم حیات آن تردید ایجاد کردند. دولت حیدر العبادی در مقابل حشد‌الشعبی، دو هفته پیش طرحی را به مجلس عراق ارائه کرد که مطابق آن یک نیروی «حرس وطنی» زیر نظر ارتش عراق شکل گرفته و سایر گروه‌های شبه نظامی- از جمله حشدالشعبی- باید منحل می‌شدند. این در حالی است که ارتش‌های کلاسیک و از جمله ارتش عراق به هیچ‌وجه ظرفیت پرورش و مدیریت یک نیروی مردمی که باید در یک دفاع و یا هجوم نامتقارن عمل کند، ندارند. پشتیبانی آمریکایی‌ها و سایر مخالفان داخلی و منطقه‌ای اقتدار عراق از این طرح به خوبی ناصواب بودن لایحه مورد اشاره دولت العبادی را یادآور می‌شد. همزمان با این قضایا و بالا گرفتن این عبارت که «برای آزادسازی بقیه عراق به نیروهای حشدالشعبی نیاز نداریم» و به تبع آن ابومهدی فرمانده این نیروها ناچار شد دستور توقف حرکت آنان به سمت رمادی و فلوجه را صادر کند، داعش آمد و بدون درگیری جدی نیمه‌جنوبی الرمادی که تا پیش‌ از آن در اختیار ارتش عراق بود را تصرف کرد و از این رو مرکز استان کاملا در اختیار آنان قرار گرفت. از این رو امروز بار دیگر عراقی‌ها روی ضرورت وجودی و فعالیت حشدالشعبی تاکید می‌نمایند و العبادی هم آن را ضروری می‌شمرد. در سوریه نیز پس از تسلط سه هفته پیش داعش بر شهر کوچک «سُخنه»، اینک، «تدمر» دومین منطقه‌ای است که به تصرف داعش درآمده است. داعش سُخنه و تدمر را بدون درگیری به تصرف درآورد و همه‌ خبرها بیانگر آن است که طی ماه‌ها و هفته‌های گذشته، نیروی جدیدی به داعش نپیوسته و تسلیحات تازه‌ای هم به دست آن نرسیده است و از این رو تحولات میدانی در عراق و سوریه ارتباطی به سلاح یا نفرات داعش ندارد. این البته در عین حال تا حدی زنگ خطر را در وضعیت طرف مقابل به صدا درآورده است به این معنا که طرف مقابل یعنی نیروهای مردمی و ارتش‌های سوریه و عراق باید نشان دهند که در توانایی آنان برای دفع گروه‌های تروریستی خللی پدید نیامده است. 5- در هفته‌های اخیر و پس از پیشروی جبهه ‌النصره- گروه‌ وهابی وابسته به عربستان که البته از حمایت جدی ترکیه و قطر نیز برخوردار می‌باشد- در ادلب و منطقه قلمون با محوریت جسرالشغور در سوریه، ارتش و نیروهای مردمی سوریه و به طور کلی نیروهای جبهه مقاومت در یک اقدام سریع منطقه قلمون را بار دیگر از تسلط جبهه النصره آزاد کردند. کما اینکه طی یک ماه گذشته ضربات سنگینی بر این گروه تروریستی در استان قنیطره واقع در جنوب سوریه وارد کرده و نیمی از مناطق این استان را از تسلط النصره آزاد و حرکت آنان به سمت شمال این استان را متوقف کردند. عملیات ارتش پس از آن متوجه منطقه دیرالزور شد ولی بنا به دلایلی این عملیات که حدود 10 روز پیش در این استان آغاز شد به نتیجه نرسید و ارتش سوریه با دادن تلفاتی ناچار به عقب‌نشینی گردید. در واقع عملیات‌های موفق ارتش سوریه در قلمون و قنیطره و عملیات ناموفق ارتش در دیرالزور به خوبی بیانگر آن است که ارتش پس از چهار سال درگیری، هنوز توانایی عملیاتی و آفندی خود را حفظ کرده است و از این رو این فرضیه که ارتش در سوریه در انتهای توانایی تهاجمی قرار گرفته است، درست نمی‌باشد. عملیات ارتش سوریه در القلمون تاثیر زیادی بر امنیت سوریه و لبنان بر جای گذاشت چرا که این منطقه با حوزه‌های امنیتی بریتال و زبدانی در سوریه و بعلبک و هرمل در لبنان پیوند جدی داشته و علاوه بر آن تاثیر عمده‌ای بر امنیت استانهای حمص، حما، طرطوس، حلب و لاذقیه سوریه دارد اما متاسفانه نه تنها رسانه‌های خبری سوریه که با ضعف زیادی دست به گریبان می‌باشند، رسانه‌های خبری ایران هم توجه درخوری به عملیات حساس قلمون نکردند و لذا مردم سوریه، ایران و... در حالیکه از چند و چون پیروزی بزرگ مقاومت در قلمون و قنیطره خبر ندارند با خبر سقوط ادلب و تدمر شگفت‌زده شده و گمان می‌کنند اتفاق مهمی در میدان افتاده است. اما خبرهای زیادی از تجمع دوباره نیروهای عراقی و سوری خبر می‌دهند که سرنوشت میدان درگیری با تروریزم تحت‌الحمایه را رقم خواهد زد.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت