فردا نیوز: «اَینَ تَذهَبون؟!»عنوان سرمقاله روزنامه مردم سالاری به قلم احسان کیانی است که در آن می خوانید؛ به راستی گاه در قصد و هدف برخی برادران به شک و تردید می اُفتیم که دلواپسی شان از چیست؟ آیا به راستی نگران فناوری هسته ای و حقوق مسلم ملت ایران هستند که چنین بر روند مذاکرات می تازند و هر روز که به پایان ماجرا نزدیک تر می شویم بر موج این حملات افزوده می شود یا این که هدفی جز توقف مذاکرات و در نهایت شکست آن ندارند؟! به راستی ارائه طرحی به منظور توقف مذاکرات از سوی برخی از منتقدان مجلس نشین چه معنایی می تواند داشته باشد؟ چگونه است که فکت شیت آمریکا برای این دوستان از سخنان ریاست و وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران معتبرتر است؟ چگونه است که در هر کوی و برزن از تریبون های عمومی تا محافل خصوصی بر طبل خیانت و وطن فروشی می کوبند؟ به راستی پیش از ارائه این سخنان به مخاطبان شان ذره ای به این مسأله مهم فکر کرده اند که در نهایت، آن چه مورد طعن و نقد آنان می شود کیست و آن که در کنارش ایستاده اند در کدامین سوی مرزهای سیاسی است؟ چگونه است که از زمانی که مذاکرات به مرحله حساس نگارش متن نهایی توافق رسیده، بعضی تندروهای
داخلی در کنار غاصبان صهیونیست از ابراز نگرانی نسبت به نتیجه نهایی سخن می گویند؟ جالب تر آن که وقتی در مقابل این پرسش قرار می گیرند که شما کجا و اسراییل کجا؟! پاسخ می دهند که رژیم صهیونیستی قلباً از این توافق راضی است و این مخالف خوانی ها برای ظاهرسازی است! ولی آیا لحظه ای اندیشیده اند تخطئه مذاکره کنندگانی که از سوی رهبری، فرزندان انقلاب لقب گرفته اند و الصاق اَنگ خیانت و وطن فروشی به کسانی که رهبری انقلاب در صداقت و تعهدشان ذره ای تردید ندارند، چه اهانت بزرگی به کلیت نظام محسوب می شود؟ آیا اندیشیده اند اگر این تیم چنانچه اینان مدعی هستند همه دستاوردهای هسته ای را بر باد داده و تنها دکوری از آن را حفظ کرده اند، پس حمایت های رهبری از روند مذاکرات و پیش روی مذاکرات به آخرین مراحل توافق، چه معنایی دارد؟ آیا اندیشیده اند اگر چنانچه این برادران گمان دارند، سایه هیچ تحریمی برداشته نمی شود، ادامه مذاکرات تحت نظارت عالی ترین مقامات نظام چه ضرورتی دارد؟ بسیار پیش از این، آن هنگام که هشت نفر از نمایندگان مجلس دوم شورای اسلامی در نامه ای خطاب به وزیر خارجه وقت؛ دکتر علی اکبر ولایتی قصد انتقاد از مسئولان مذاکره
کننده با هیأت آمریکایی به ریاست مک فارلین را داشتند، مورد خطاب و عتاب تند امام قرار گرفتند که «مع الاسف بعض از اشخاص در ایران با همان لسان، اینجا تبلیغ می کنند. من هیچ توقعی نداشتم از بعض این اشخاص، ولو بعضی شان در نظر من پوچ اند. شماها چرا باید تحت تأثیر تبلیغات خارجی واقع بشوید یا تحث تأثیرات نفسانیت خودتان؟ در یک همچون مسأله مهمی که باید همه دست به هم بدهید و ثابت کنید به دنیا که وحدت داریم، چرا می خواهید تفرقه ایجاد کنید؟ چه شده است شما را؟ کجا دارید می روید؟ اَینَ تَذهَبون؟ لحن شما در آن چیزی که به مجلس دادید، از لحن اسراییل تندتر است. نشکنید این قدرت را، گرچه نمی توانید. لکن نباید یک همچو کاری در ایران بشود» به راستی آیا این برادران هم می خواهند تا بدان جا پیش روند که رهبر معظم انقلاب چنین با آنان سخن بگوید؟! طبیعی است مقام معظم رهبری با توجه به وضعیت کشور به خصوص در پایان مراحل مذاکرات هسته ای و در آستانه دو انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری، به خصوص با توجه به هدف امسال که هم دلی و هم زبانی است، از کنار چنین اقداماتی با سکوت عبور می کنند تا وحدت کلمه در جامعه و نظام حفظ گردد. ولی نظام
جمهوری اسلامی تفرقه افکنی را تحمل نخواهد کرد چنانچه تاکنون چنین بوده است. و البته همان گونه که امام اُمت به آن آقایان خطاب کرد، شما نیز کاری از پیش نخواهید برد. پس بهتر است آبروی خویش نگه دارید که نگارش آن نامه، پایان حیات سیاسی نویسندگانش بود. شما عبرت بگیرید.
دیدگاه تان را بنویسید