فارس: روزنامه «جامجم» در یادداشتی نوشت: اگرچه مقامات ایرانی نسبت به روند مذاکرات رویکرد خوشبینانهای دارند، اما واقعیتهایی که در آمریکا میگذرد، با آنچه که از سوی کارگزاران سیاست خارجی ایران مطرح میشود، تفاوتهای زیادی داشته است. یکی از نشانههای این تفاوت را میبایست در ارتباط با جایگاه توافق در ساختار داخلی آمریکا تلقی کرد. مجلس سنای آمریکا از جایگاه ویژهای درباره توافقات سیاسی و تعهدات دولت آمریکا برخوردار بوده و میتواند درباره هر سازوکاری که مقامات اجرایی در پیش میگیرند، ابراز نظر کند. به همین دلیل است که این ذهنیت به وجود آمد که شاید سنا دیدگاه خوشبینانهای نسبت به روند مذاکرات داشته و آنچه را که توسط تیم سیاست خارجی پیگیری میشود مورد تائید قرار میدهد. واقعیت آن است که سنا و مجلس نمایندگان تحتتاثیر لابیهای عربمحور و اسرائیلمحور قرار دارند. چنین لابیهایی نگاه حداکثری در ارتباط با مذاکرات داشته و بر این موضوع تاکید دارند که اگر ایران قابلیت لازم در ارتباط با غنیسازی اورانیوم و ایجاد جرم بحرانی در فضای غنیسازی اورانیوم را داشته باشد، در آن شرایط، مخاطرات امنیتی زیادی برای آمریکا و امنیت
اسرائیل بهوجود میآید. نگرش کارگزاران دیپلماتیک در آمریکا معطوف به سازوکارهایی برای کاهش قدرت ابزاری و همچنین کاهش ظرفیت راهبردی ایران بود، اما این تلاشها با تعهدات آمریکایی هماهنگی چندانی ندارد. براساس لایحه مصوب در سنای آمریکا، اگر دولت درصدد باشد تا زمینههای لازم برای ایجاد تعهد ساختاری به ایران را فراهم کند، در آن شرایط، مجلس سنا بهعنوان مرکز نظارتکننده بر قراردادها و موافقتنامهها ایفای نقش خواهد کرد. براساس چنین ذهنیتی بود که در حدود دو هفته پیش، زمینه برای طرح لایحهای در مجلس سنا فراهم شد که آن لایحه در کمیسیون سیاست خارجی این مجلس با 19 رأی مثبت تصویب شد. یعنی اینکه تمامی اعضای این کمیسیون پیشنویش لایحهای را تصویب کردند که براساس آن نظارت کنگره بر موافقتنامه هستهای را امکانپذیر میساخت. مساله مهم این است که این چنین نظارتی نباید معطوف به جزئیات باشد، بلکه کنگره باید نظر نهایی خود را در ارتباط با پذیرش مذاکرات و مفاد آن یا رد کردن آن را در دستورکار قرار دهد. به همین دلیل است که در هفتم ماه می، زمینه برای طرح این لایحه در مجلس سنا بهوجود آمد و 98 نفر از اعضای مجلس سنا به این لایحه
رأی مثبت دادند. نکته جالب توجه این است که «تام کاتن» که در زمره شخصیتهای جنجالی در ارتباط با مذاکرات هستهای ایران و آمریکاست، برخلاف 98 نماینده دیگر، به این لایحه رأی منفی داد. چهره تام کاتن با توجه به بحثهای پلمیکی (نظری) که با جواد ظریف در ارتباط با شناخت ساختار داخلی آمریکا توسط کارگزاران دیپلماتیک ایرانی مطرح شد، از انعکاس قابل توجهی در سطح بینالمللی برخوردار شده است. با توجه به تصویب این لایحه، زمینه برای نظارت بیشتر کنگره بر مذاکرات فراهم خواهد شد. اما کنگره در روند مذاکرات و جزئیات، دخالت چندانی نخواهد داشت و صرفا کلیات و خطوط قرمز آمریکا را مطرح کرده و تلاش دارد تا آنچه را در ارتباط با ایران بهعنوان امتیاز راهبردی تلقی میشود، کنترل کند. واقعیت این است که تیم مذاکرهکننده سیاست خارجی آمریکا و گروه 1+5، طی 18 ماه گذشته تلاشهای زیادی به کار بسته اند تا قابلیت راهبردی ایران را کاهش دهند. مشکل اساسی در ارتباط با مذاکرات و روندی که منجر به نظارت کنگره بر توافق هستهای میشود، آن است که در این مدت، ایران قابلیتهای هستهای خود را کاهش داد. اگر ایران قابلیت هستهای خود را در چارچوب هگزافلوراید
اورانیوم حفظ میکرد و مذاکرات براساس الگوهای متوازن پیگیری میشد در آن شرایط امکان بهکارگیری الگوهای نظارتی گستردهتر در ارتباط با مذاکرات هستهای ایران و آمریکا از سوی کنگره بهویژه مجلس سنا مطرح نمیشد. واقعیت این است که با طرح موضوع نظارت کنگره بر مفاد قرارداد و توافقنامه هستهای، شرایط برای کاهش تعهد دولت آمریکا برای شناسایی حقوق هستهای ایران به وجود میآید. درحالیکه ایران در ماههای اخیر همواره بر این موضوع تاکید داشته که حقوق هستهای برای غنیسازی اورانیوم را در روند مذاکرات بهدست آورده است، شواهد موجود نشان میدهد که کنگره تمایلی به تصویب حقوق هستهای ایران خارج از شش قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل که در آن بر ضرورت عدم غنیسازی و تعلیق غنیسازی تاکید شده بود، ندارد. به همین دلیل است که در آینده نزدیک که دور جدید مذاکرات هستهای ایران و گروه 1+5 در وین آغاز خواهد شد، موضوع مربوط به نقش کنگره، یکی از چالشهای اساسی ایران و آمریکا در روند مذاکرات خواهد بود.
دیدگاه تان را بنویسید