فرجام شاه ایران در انتظار آلسعود
«دوگ باندو» (Doug Bandow) دستیار ویژه رئیس جمهور اسبق آمریکا تأکید کرد:خطر عهد بستن با شیطان، نظیر همپیمانی واشنگتن و ریاض این است که شاید یک روز دیگر نتوان از چنگ همین شیطان گریخت و در منجلاب فرو رفت، مانند یمن.
امید آل سعود، به چپاول بیشتر در یمن است/وسوسه دوباره اوباما برای مداخله درخاورمیانه
«ملک سلمان» پادشاه عربستان پس از کشتن صدها نفر از مردم یمن و غیرنظامیان در این کشور، حالا اعلام کرده که سعی در توقف عملیات بمباران دارد. هم اکنون قرار است عملیات موسوم به «احیای امید» آغاز شود. فردی بدبین ممکن است از این عبارت این تعبیر و برداشت را داشته باشد که امید پادشاه سعودی برای حکمرانی بر تعداد بیشتر و غارت و چپاول بیشتر در یمن است. اما هیچ شکی وجود ندارد که ملک سلمان پیش از آنکه حقیقتا به این جنگ خاتمه دهد، اول تعداد بیشتری از مردم یمن را خواهد کشت.
دولت «باراک اوباما» که به نظر می رسد توان مقاومت در برابر وسوسه ها برای مداخله در خاورمیانه را ندارد، یکی از اعضای اصلی ائتلاف ده عضوی عربستان سعودی علیه حوثی ها در یمن است. حتی «جان کری» وزیر خارجه آمریکا نیز اعلام کرده که «ما قصد نداریم دوستانمان را در یمن تنها بگذاریم». دولت آمریکا هر نوع حمایت و پشتیبانی از عربستان در این جنگ را برعهده گرفته است، از ارائه اطلاعات و کمک های لجستیک گرفته تا اعزام کشتی های نظامی و یک ناو دریایی شامل یک هواپیمابر آمریکایی برای زیر نظر گرفتن کشتی های ایرانی. ظاهرا واشنگتن قصد دارد از این طریق علاوه بر اینکه صراحتا از تهاجم سعودی ها حمایت می کند، به گفته خودشان مانع از کمک های نظامی ایران به حوثی ها شود. اما این فرضیه اساسا اشتباه است.
تمام این جنگ بر پایه یک سری دروغ آغاز شده است. و برخلاف ادعای سعودی ها، ایران هیچ ارتباطی با حوثی ها ندارد. حتی «فیلیپ هاموند» وزیر خارجه انگلیس هم صراحتا اعتراف کرده که حوثی ها از جانب ایران نبرد نمی کنند. پیش از اینکه عربستان وارد میدان شود و بمباران یمن را آغاز کند، این جنگ یک نبرد کاملا داخلی بود. «علی عبدالله صالح» رئیس جمهور پیشین یمن به عنوان متحد آمریکا حدود یک دهه قبل با استفاده از تسلیحات و تجهیزات نظامی که آمریکا در اختیارش قرار داده بود، در جبهه مقابل حوثی ها قرار داشت، اما پس از اینکه در سال 2012 از قدرت خلع شد، با حوثی ها علیه «عبدربه منصور هادی» هم پیمان شد، شاید به این امید که بتواند با سقوط دولت منصور هادی، پسرش را بر منصب ریاست جمهوری بنشاند. عربستان با مداخله خود در اوضاع یمن، نبرد بر سر قدرت در این کشور را به یک جنگ فرقه ای تبدیل کرده است. ملک سلمان مدعی است که با حمایت از حقوق بین المللی قصد دارد منصور هادی را مجددا به قدرت بازگرداند، اما حامیان داخلی منصور هادی پس از اینکه وی به عربستان گریخت و از بمباران یمن حمایت کرد، از وی مأیوس شدند و او را رها کردند. به هر حال کشتن مردم راه خوبی برای جلب نظر عموم نیست و تنها اشغال یمن توسط عربستان خواهد توانست او را به قدرت بازگرداند. یمن نیازمند یک راه حل مسالمت آمیز و گفت وگو است که ریاض برای پیشبرد این هدف هیچ گامی برنداشته است.
آمریکایی ها مدعی شده اند که عربستان با این اقدام خود «پیامی قاطع به حوثی ها و هم پیمانانشان فرستاد مبنی بر اینکه آنها نمی توانند با استفاده از زور به حاکمیت یمن برسند»، اما خود آمریکایی ها باید بدانند که اگر حوثی ها نمی توانند، پس خارجی ها از جمله سعودی ها نیز نخواهند توانست با استعمال زور و قدرت نظامی به خواسته هایشان در یمن برسند. نگرانی اصلی امنیتی آمریکا، القاعده در یمن است. حوثی ها نیز به همان اندازه که از آمریکا متنفر هستند، از القاعده نیز نفرت دارند. و متأسفانه حمله عربستان به یمن باعث شده تا القاعده در این کشور بیش از گذشته بتواند اهدافش را پیش ببرد و در این میان مقامات غربی درباره قدرتمندتر شدن القاعده در یمن ابراز نگرانی می کنند. اما باید بدانند حوثی ها و دولت تحت حمایت آنها در یمن، تازمانی که درگیر مقابله با حملات پی در پی ریاض هستند نمی توان انتظار داشت با القاعده نیز مقابله کنند.
عربستان خطرناک ترین بازیگر خاورمیانه و تهدید اصلی برای منافع آمریکا است
هنگامی که «جان کری» وزیر خارجه آمریکا می گوید، « در شرایطی که منطقه ثبات خود را از دست داده و مردم منطقه نیز درگیر جنگ شده اند، واشنگتن نمی تواند کنار بایستد و تماشا کند»، باید بداند که عربستان سعودی خطرناک ترین بازیگر منطقه در این ایجاد بی ثباتی است و به هر شیوه ای که حساب کنید، ریاض بیش از تهران برای منافع آمریکا در منطقه خطرناک است.
براساس گزارش وزارت خارجه آمریکا سابقه وضعیت حقوق بشر در عربستان بسیار بد است
هنگامی که ملک سلمان جانشین برادرش شد، رهبران غربی سعی کردند تا ملک عبدالله را یک لیبرال و بشردوست بزرگ و حتی به عنوان کسی که مدافع «گفت وگوی صمیمانه و صادقانه» در میان مذاهب مختلف بوده، به تصویر بکشند که هیچ یک از این موارد حتی در داخل عربستان نیز صحت نداشت. و حالا ملک سلمان به نظر می رسد که عزم خود را جزم کرده تا در جنگی که علیه مردم یمن آغاز کرد، اندک شعله های اصلاحاتی را که در این کشور آغاز شده بود، نیز از بین ببرد و خاموش کند.
در عربستان هیچ انتخاباتی برگزار نمی شود، هیچ گروه مخالف سیاسی وجود ندارد و هیچ کس حق ندارد نظری مخالف رژیم حاکم در عربستان سعودی ابراز کند. آل سعود حتی یک بار اعلام کرد که برگزاری انتخابات «با قوانین اسلامی ما سازگاری ندارد.» آخرین گزارش وزارت خارجه آمریکا درباره ارزیابی وضعیت حقوق بشر در کشورها نشان می دهد که «شهروندان عربستان از هیچ حق قانونی برای تغییر دولتشان برخوردار نیستند... آزادی های اساسی آنها نظیر آزادی بیان، آزادی گردهمایی و اجتماع و تشکیل جنبش های مردمی و آزادی مذهب نقض شده است....و زنان و کودکان و کارگران غیر سعود از حقوق برابر با دیگر شهروندان در این کشور برخوردار نیستند».
این گزارش همچنین وجود «شکنجه، سوءاستفاده و پذیرش بیش از ظرفیت زندان ها و مراکز بازداشت، افزایش زندانیان سیاسی، نبود روند قضایی مقتضی و قانونی و بسیاری موارد دیگر» را از جمله مشکلاتی اعلام کرد که مردم عربستان با آن دست و پنجه نرم می کنند.
آمریکا مشارکت عربستان در حملات یازده سپتامبر را پنهان کرده است
در زمینه بینالمللی نیز عربستان سابقه بسیار بدی دارد. عربستان یکی از کشورهایی بود که طالبان در افغانستان را به رسمیت شناخت و از سوی دیگر کاملا سخاوتمندانه به تجهیز و تأمین مالی اسامه بن لادن و گروه القاعده او قبل از حوادث یازده سپتامبر پرداخت. دولت بوش پس از وقوع حوادث یازده سپتامبر نه تنها تمام افراد با ملیت سعودی را از آمریکا خارج کرد بلکه جزئیات مربوط به حمایت عربستان سعودی از تروریسم را نیز پنهان کرد. پانزده نفر از 19 نفر تروریست مشارکت کننده در حملات یازده سپتامبر ملیت سعودی داشتند.
با وجود حملات بعدی القاعده علیه آل سعود، حمایت های این رژیم از این گروه تروریستی همچنان ادامه یافت. حتی یکی از اسناد ویکی لیکس در سال 2009 از این امر حکایت داشت که به تأیید «هیلاری کلینتون» وزیرخارجه وقت آمریکا، «عربستان سعودی مهمترین منبع تجهیز و تأمین مالی گروه های تروریست سنی در سراسر جهان بوده است.» عربستان سعودی در سوریه نیز هم به حمایت از گروه های مرتبط با القاعده همچون جبهه النصره و هم تجهیز گروه داعش پرداخته است.
هم پیمانی با عربستان، واشنگتن را غرق خواهد کرد
با وجود تمام سوابق بد عربستان سعودی، واشنگتن حتی یک کلمه انتقاد آمیز نیز به کار نمیبرد و در عوض مدام دم از دموکراسی می زند. مقامات آمریکایی همیشه دوستی خود با آل سعود را جشن گرفته اند و پادشاهان این کشور را برای برگزاری نشست های خصوصی دوستانه به آمریکا دعوت کرده اند. و حالا باراک اوباما از مداخله نظامی عربستان در یمن حمایت کرده است. عربستانی که بیش از هر چیز دیگر به داعشی ها شباهت دارد. آزادی که در این کشور وجود ندارد. زنان مورد تبعیض واقع می شوند. سرها است که به عنوان مجازات اعدام بریده می شود. تنها چیزی که از قلم افتاده انتشار فیلم های ویدئویی وحشت انگیز در یوتیوب است.
اجاره نیروهای آمریکایی برای آل سعود / سعودیها مخالف تفکرات لیبرال
سیاستمداران آمریکایی، ارزش های آمریکایی را تنها به خاطر نفت، به ناچیز فروخته اند. اوباما از اعتقاد راسخ و پرشور ملک عبدالله درباره اهمیت روابط آمریکا و عربستان به عنوان نیرویی برای حفظ ثبات و امنیت در خاورمیانه تقدیر کرده بود و البته که سعودی ها به اتحاد خود با آمریکا ایمان دارند. هرچه باشد به عاریه گرفتن نیروهای آمریکایی از به خدمت گرفتن نیروهای داخلی، ارزانتر تمام می شود.
اما به نظر می رسد که اینها برای آینده کفایت نمیکند و آسیب پذیری های رژیم سلطنتی عربستان روز به روز بیشتر و بیشتر می شود. تعدادی غارتگر سالخورده بیت المال که نگران آزادی بیان و تفکرات لیبرال هستند توانایی رهبری ملتی را ندارند که جمعیت جوان و آگاه آن رو به افزایش است. و درست همانند شاه ایران که 36 سال پیش به این نکته رسید، تنها نفت و سرکوب مردم برای حفظ قدرت کفایت نمی کند. خطر عهد بستن با شیطان، همانطور که واشنگتن با ریاض هم پیمان شده، این است که شاید یک روز دیگر نتوان از چنگ همین شیطان گریخت و در منجلاب فرو رفت، همچون در یمن.
دیدگاه تان را بنویسید