واکنش یک سیاهپوست به یک عکس

کد خبر: 390724

به تازگی عکسی منتشر شده که زن سفیدپوست را در حالی نشان می‌دهد که در فاصله چند قدمی با یک افسر پلیس بر سر او فریاد می‌کشد. این عکس نویسنده سیاهپوست روزنامه «دیلی‌بیست» بر آن داشته تا بنویسد اگر من جای آن زن بودم بدون شک الآن یا زندانی بودم یا راهی بیمارستان شده بودم.

واکنش یک سیاهپوست به یک عکس
فارس: تصویر بحث برانگیزی در روزنامه «دیلی‌بیست» آمریکا به چاپ رسیده است که یک زن سفیدپوست را نشان می‌دهد که در فاصله بسیار نزدیکی از مقابل افسر پلیس نیویورک قرار گرفته است و فریادی اعتراضی بر سر او می‌کشد.
نویسنده سیاهپوست روزنامه دیلی‌بیست در گزارشی به این تصویر اشاره می‌کند و می‌نویسد با خود می‌اندیشم که اگر من به جای این زن بودم، پلیس چه رفتاری با من می‌کرد و ادامه می‌دهد: «فکر می‌کنم بهتر بود چنین کاری را نمی‌کردم». در این گزارش به اعتراضات چند ماه اخیر در سراسر آمریکا اشاره شده است و نویسنده می‌نویسد که هزاران نفر از مردم از نژادهای گوناگون در ماههای اخیر به خیابان‌های آمریکا آمدند تا به رفتارهای تبعیض‌آمیز پلیس با رنگین‌پوستان و سیاهپوستان اعتراض کنند. نویسنده سیاهپوست روزنامه دیلی‌بیست سپس به این تصویر که اولین بار در پایگاه اینترنتی «نیویورک دیلی نیوز» اشاره کرد و گفت یک زن حدود 20 ساله سفیدوست بدون هیچ گونه ترسی در چند قدمی افسر سفیدپوست ایستاده است و فریاد اعتراض‌آمیزی سر می‌دهد و احساسات خود را ابراز می‌کند اما ظاهراً رفتار این زن به هیچ عنوان افسر پلیس را آزار نمی‌دهد و عکس‌العمل تهدید‌آمیز او را به همراه ندارد. وی سپس می‌نویسد، می‌دانم که من بعنوان یک زن سیاهپوست نمی‌توانم جای آن زن سفیدپوست در عکس باشم. من نمی‌توانم خشمگین شوم. مهم نیست تا چه اندازه خشم داشته باشم یا اینکه چه تمایلی دارم. من نمی‌توانم بر سر یک افسر پلیس فریاد بکشم. من نمی‌توانم تا این اندازه به صورت یک مأمور پلیس نزدیک شوم. این گزارش می‌افزاید، حقیقت این است، انجام اقدامات مشابه این چنینی توسط رنگین پوستان احتمالاً در نهایت به زندانی شدن آنها و یا شاید مجروح شدن و انتقال به بیمارستان منتهی شود؛ مثل سرنوشتی که دامان «اریک گارنر» دستفروش سیاهپوست آمریکایی را گرفت. گارنر، دستفروش سیاهپوستی بود که 6 فرزند داشت و مبتلا به آسم بود، یک روز با افسر سفیدپوستی جر و بحث می‌کند، افسر سفیدپوست دستانش را به دور گردن او حلقه می‌زند و هیچ توجهی به حرفهای گارنر نمی‌کند که می‌گفت: «نمی‌توانم نفس بکشم». گارنر چند روز بعد در بیمارستان جان خود را از دست داد. این نویسنده سیاهپوست ادامه داد، «من می‌دانم که نه من و نه پسرانم حق ندارند اسلحه حمل کنند؛ حتی اگر این اسلحه اسباب‌بازی باشد. اگر من در یک بزرگراه به سمت یکی از مأموران فدرال اسلحه بکشم، توقف بعدی من زندان فدرال یا نزدیک‌ترین بازداشتگاه منطقه خواهد بود. قوانین کاملاً (برای مردم آمریکا و سیاهپوستان) متفاوت است. این رفتاری است که با سیاهپوستان در این کشور صورت می‌گیرد.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت