سرویس سیاسی فردا: حزب مشارکت ایران اسلامی، حزب همبستگی ایران اسلامی، مجمع روحانیون مبارز تهران، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران، حزب کارگزاران سازندگی ایران، دفتر تحکیم وحدت، انجمن اسلامی معلمان، خانه کارگر، مجمع نیروهای خط امام، جمعیت زنان جمهوری اسلامی ایران، مجمع اسلامی بانوان، انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران، حزب اسلامی کار، مجمع نمایندگان ادوار مختلف مجلس شورای اسلامی، مجمع نیروهای خط امام، اعتماد ملی و حزب مردم سالاری نامهایی است که اصلاح طلبی را در ذهنها تداعی میکند.
در واقع این نامها نشان دهنده گروههای مختلف اصلاح طلبی است که تاریخ از دوم خرداد ۷۶ به بعد نشان داده، هرگز نتوانستهاند در یک خط و یک راستا قدم بردارند و مشترکات محدودی دارند. درواقع می توان گفت، از همان ابتدای راه تشکیل جبهه دوم خرداد، انشقاقها آغاز شد و افراطیون اصلاحات که عمدتاً شامل نیروهای با سابقه سازمان مجاهدین انقلاب بودند، تحت تاثیر نظریههای عبدالکریم سروش قرار گرفته راه خود را از بقیه جدا کردند. چهرههایی نظیر حسین بشیریه، جلاییپور، علویتبار از این طیف افراد بودند که عملا راهکارهای سیاسی این طیف را چهرههای ملی ـ مذهبی و لیبرال ارائه میکردند. از سوی دیگر، بخشی از اصلاح طلبان هم به افراطیون ساختار شکنی تبدیل شدند که به طور علنی به معاندت با نظام پرداختند که مصداق بارز آنها اکبر گنجی بود. انتخابات ۸۸ و احزاب اصلاح طلب بعد از انتخابات سال ۸۸ و ظهور و بروز فتنه در انتخابات دهم، انشعابات اصلاح طلبی بیشتر از قبل نمایان شدند. احزابی چون حزب مشارکت ، دفتر تحکیم وحدت و حزب اعتماد ملی، در جریان فتنه ۸۸ بر فتنهگریها و تحرکات ضد منافع ملی دامن زدند و حمایت تمام قد از
فتنه گران به نوعی به طیف معاندین نظام پیوستند و این در حالی بود که بین احزاب مختلف در حمایت یا عدم حمایت از فتنه اختلاف نظر جدی وجود داشت. به عنوان مثال حزب مردم سالاری هرگز حاضر به پذیرش مواضع تندروانه اصلاح طلبان نشد و در جریان فتنه نیز از فتنه گران به شکل غیر منطقی حمایت نکرد تا نشان دهد بین گروههای اصلاح طلبی اختلاف نظر جدی وجود دارد. اعضای این گروه اصلاح طلبی اما توسط هم کیشانشان اصلاح طلب «بدلی» خوانده شدند تا اختلافات بیش از پیش خودی نشان دهند. البته اعضای حزب کارگزاران و حزب اسلامی کار نیز همواره محافظه کارانه عمل کردند و فاصله خود را با سکوت در برابر فتنه حفظ کردند. در این میان طرفداران محمد خاتمی نیز واکنشهای متناقضی در خصوص فتنه ۸۸ نشان دادند. برخی از آنها تقلب در انتخابات را ناممکن میدانستند و تنها خواستار رفع حصر بودند و برخی از آنها امکان تقلب در انتخابات را رد نکردند و این اختلاف نظرها تا ظهور نسل جدید اصلاح طلبان ادامه دار شده است. نسلی که به نسل دوم اصلاح طلبان شهرت یافته و بر دامنه انشقاقها میافزاید. در واقع میتوان گفت، بعد از روی کار آمدن دولت یازدهم، برخی چهرههای معتدلتر
جریان اصلاحات با نزدیک شدن به حسن روحانی توانستند خودی نشان دهند. این در شرایطی است که در بین اصلاح طلبان گروهی دیگر نیز بر پیروی از هاشمی رفسنجانی و به تبع آن دولت و حسن روحانی معتقد بوده و هستند و به این ترتیب حزب کارگزاران با تفکر معتدل که بسیار متفاوت با اصلاح طلبان تندرو است این روزها قدرتمندتر شده است. با این حال قدرتمند شدن این حزب باعث نشده تا گروههای جدید اصلاح طلبی متولد نشوند. «ندا»، مورد مخالفت اصلاح طلبان در این میان «ندا»، نام حزب تازه تاسیسی بود که صادق خرازی با عنوان نسل دوم اصلاح طلبان راه اندازی کرد و نه تنها مورد استقبال سایر اصلاح طلبان قرار نگرفت بلکه برخی از آنها به شدت به تخریب این جریان پرداخته و حتی آن را حزب نسا نامیدند. با این حال اما صادق خرازی در دفاع از این حزب عنوان کرد که نه تنها متعلق به نسل دوم اصلاح طلبان است، بلکه ندا متعلق به نسل اول این جریان نیز هست. به این ترتیب میتوان گفت؛ صادق خرازی، یکی از مهرههای کلیدی تشکل نو اصلاح طلبی است. او در خصوص ندا گفته: بیائید تعارف را کنار بگذاریم. صراحتاً باید گفت جریان اصلاح طلبی نیاز به پوست اندازی دارد. چارچوبهای کهنهٔ
دیروز، زخمهای التیام نیافته تاریخی و تاکتیکهای مستعمل گذشته جوابگوی دور جدید اصلاح طلبی نیست. ما باید وارد فاز دوم اصلاح طلبی شویم. اصول اصلاح طلبی مشخص و روشن است. هویت اصلاح طلبی ما تغییری نکرده است. آنچه باید تغییر کند روندهای سوءتفاهم آفرین گذشته است. نسل جوانان خط امام، جریان نوی اصلاح طلبی اما بلافاصله بعد از اینکه ندا تحت عنوان نسل دوم اصلاح طلبان فعالیت خود را آغاز کرد یک گروه جدید اصلاح طلبی نیز اعلام حضور کرد. گروهی که فرزند مشاور حسن روحانی در تلاش است تا آن را به عنوان تشکیلات اصلاحطلبی جدید راه اندازی کند. این جریان جدید از سوی فرزند علی یونسی در حال فعالیت است و هدف اصلی این تشکیلات برنامه ریزی در شهرستانها برای موفقیت اصلاح طلبان در انتخابات سال آینده مجلس شورای اسلامی عنوان شده و با توجه به نزدیک بودن به طیف روانی به نظر میرسد رویه اصلاح طلبان سنتی و معتدل را در پیش خواهد گرفت جبهه فراگیر یا جبهه انشقاق؟ در این میان جبهه فراگیر اصلاح طلبان نیز از سوی رسول منتجب نیا، قائم مقام دبیر کل حزب اعتماد ملی پیشنهاد شد تا با جمع آوری جریانهای مختلف اصلاح طلبی، به نوعی وحدت در این جریان را
ایجاد کنند. جبهه یی که به اعتقاد رسول منتجب نیا تمامی سلایق اصلاح طلبانه را در دل خود دارد و به اصول اولیه و مطالبات اصلاح طلبان پایبند است. این اعتقاد اما در حالی است که اعتقادات حزب اعتماد ملی از سوی بسیاری از اصلاح طلبان قابل قبول نیست و معلوم نیست قاذم مقام یک حزب حامی جریان فتنه که برخی معتقدند از فتنه هم عبور کرده است، چگونه میخواهد طیفهای مختلف اصلاح طلبان را سر و سامان دهد.
دیدگاه تان را بنویسید