سرویس سیاسی «فردا»- امیر حمزهنژاد؛ نگاهی به تحولات اخیر مصر برایند جالبی از استحاله یک انقلاب را نشان میدهد. بعد از اینکه مرسی به عنوان اولین رئیس جمهور غیر نظامی این کشور انتخاب شد با کودتای سفید ارتش مصر کنار گذاشته شد. با نگاهی به پدیده کودتا در این کشور میتوان به خوبی نقش نخبگان و مردم را در این کودتا مشاهده کرد.
اگرچه این کودتا به حمایت عربستان سعودی انجام شد اما اگر به طور دقیق به شرایط کودتا نگاهی بیندازیم به خوبی شکاف میان مردم و دولت مرسی را در این روند می بینیم. کودتاگران از همین شکاف وارد شدند و بعد از این موضوع السیسی با برگزاری انتخابات فرمایشی خود را که کاندیدای بدون رقیب این انتخابات بود به عنوان رئیس جمهور نظامی دیگری که با کودتا رئیس جمهور شده است، معرفی کرد. درواقع السیسی در این روند دست به قدرت شویی زد و برای مشروعیت بخشی به حضور خود در صدر دولت کودتاگر مصر این انتخابات را برگزار کرد. بعد از این روند محاکمه مرسی و از سوی دیگر مبارک، دیکتاتور مخلوع مصر مهمترین اتفاقات در زمینه استحاله انقلاب این کشور به شمار میآیند.
در این روند مرسی به عنوان جاسوس و مبارک به عنوان متهمی که از اتهامات خود تبرئه شده است، معرفی شدند. ساختار سیاسی مصر نشان میدهد که انقلاب این کشور را باید تنها یک انقلاب تمرینی بنامیم. این موضوع نه تنها برای مردم بلکه برای گروه های سیاسی مانند اخوان المسلمین حائز اهمیت است. اخوانیها در طول دورانی که قدرت را در مصر در دست داشتند اشتباهات فراوانی کردند. از سوی دیگر بعد از کودتا نیز این اشتباهات را تکرار کردند و به حریف این اجازه را دادند که فعالیت آنها را غیر مشروع نشان دهد و به طور کل این حزب سیاسی را قلع و قمع و از صحنه سیاسی مصر دور سازد. بعد از اینکه نظامیان مصری کودتا کردند، اخوان المسلمین میتوانست با یک حرکت نرم خود را در ساختار سیاسی تازه جا بیندازد. اما اخوانیها با تاکید بر بازگشت مرسی که این موضوع خط قرمز دولت کودتاگر بود، تمامی تخم مرغهای خود را در سبد مهرهای سوخته قرار دادند و در این زمینه نظامیان نسبت به نابودی اخوان المسلمین اقدام کردند. حال اخوان المسلمین به عنوان یک حزب زیرزمینی در مصر شناخته میشوند و نظامیان مصری بدون رقیب در مصر جولان میدهند. یعنی همان وضعیتی که پیش از انقلاب مصر
حاکم بود و تنها السیسی در این فرایند جای مبارک را گرفت. البته موج شوم اعتراضات مردمی در مصر علیه دیکتاتور جدید آغاز شده است اما به نظر میرسد با این اوصاف و خستگی مردم از ناامنیهای بوجود آمده و ضعف اقتصادی، مانع این امر میشود که به این زودیها پدیدهای انقلاب گونه در مصر اتفاق بیفتند. از سوی دیگر باید گفت که ایجاد یک انقلاب مردمی در مصر نیازمند ایجاد پایههای سیاسی تازهای است؛ پایه های سیاسی که نظامیان مصری آن را از بین بردهاند. با این اوصاف وقوع انقلاب دیگری در مصر نامتحمل است. مایوس شدن مردم از تحولات و استحاله انقلاب مصر نیز عامل دیگری در این زمینه است. بسیاری از مصرهای بر این باورند که خون عزیزانشان به هدر رفته است. البته با توجه به سرکوب شدید مردم مصر توسط نظامیان این کشور هنوز هم بارقههای امید در این کشور وجود دارد. از سوی دیگر تبرئه مبارک خود یک اقدام معنادار دیگری در تحولات مصر است. انقلاب مصر با اعتراض علیه حکومت مبارک شروع شد و با تبرئه مبارک تمام. باید در این زمینه تبرئه مبارک را یک شبه کودتای دیگری از نظامیان مصری علیه انقلاب این کشور بدانیم. اما با این حال باید منتظر دادگاه دیگری نیز
باشیم. رای دادگاه مرسی در این زمینه بسیار قابل توجه است. اگر دادگاه مصری با همین روند مرسی را مجرم شناخته و حکم سنگینی برای وی صادر کند. قطعا شعلههای خاموش انقلاب بازهم شعله ور می شوند. البته این موضوع به انگیزه و شرایط روانی جامعه مصر نیز بستگی دارد. تبرئه مبارک در این روند یکی از شوکهای وارده به جامعه مصر بود و مجرم شناخته شدن مرسی که به بزرگترین طنز تلخ تاریخ معاصر بدل خواهد شد، شوک دومی خواهد بود که میتواند انقلاب خفته مصر را بیدار کند.
دیدگاه تان را بنویسید