ماجراجویی‌‌های آمریکا تحت پوشش « ائتلاف علیه داعش» / نقاط ضعفی که کاخ سفید آنها را نادیده می‌گیرد

کد خبر: 377255

جدیدترین این موارد، تشکیل ائتلاف علیه داعش به سردمداری امریکا است. ائتلافی که اگرچه از کاروانی از کشورهای مختلف تشکیل شده است اما تنها حملات خود را محدود به حملات هوایی کرده است که زیر نظر مستقیم آمریکا صورت می گیرد.

ماجراجویی‌‌های آمریکا تحت پوشش « ائتلاف علیه داعش» / نقاط ضعفی که کاخ سفید آنها را نادیده می‌گیرد
سرویس سیاسی «فردا» - امیر حمزه نژاد:‌ اوضاع خاورمیانه هر روز پیچیده و پیچیده تر می‌شود. آنهایی که به ویژگی‌های این منطقه اشراف دارند می‌دانند که مشکلات خاورمیانه چند وجهی است اما همیشه در پس این مشکلات یک خارجی حضور دارد. این موضوع شاید یک ضرب المثل در میان کارشناسان این حوزه باشد که دخالت خارجی‌ها در این منطقه اگر مایه شر نباشد، خیر و صلاحی هم در آن نیست. بی ثباتی و ناامنی یکی از زیانبارترین دستاوردهای همین مداخلات است. حضور حداقل یک دهه‌ای آمریکا در عراق و مداخلات در امور کشور سوریه به شیوع پدیده تروریسم دامن زد و به اصطلاح قوز بالای قوز شد. جالب اینجاست که دستاوردهایی که آمریکا از آن در زمینه حضور در خاورمیانه دم می‌زند، تزئینی است.
دستاوردهایی که بیشتر به کار تبلیغات انتخاباتی و یا گرفتن ژست مقابله با تروریسم و افراطی گری به کار می آید تا نابودی آن. موضوعی که در هالیوود و سریال‌های آمریکایی بسیار تبلیغ می‌شود. اما واقعیات چیز دیگری را نشان می‌دهد. امریکا در یک بازی طراحی شده با همدستی پاکستان توانست بن لادن را نابود کند، موضوعی که همیشه با اغراق در آمریکا از ان سخن گفته می‌شود و یکی از نکات مثبت کارنامه کاری ریاست اوباما بر کاخ سفید است. اما آیا این کشور می‌تواند ادعا کند که با نابودی بن لادن تروریزم هم نابود شده است. این در شرایطی است که حالا در حلب مدرسه‌ای به نام بن لادن توسط داعش که مدعی دولت‌داری استٰ، تاسیس شده؛ مدرسه‌ای که قطعا در تربیت تروریست می کوشد و خروجی آن چیزی نیست جز تروریست.
این موضوعی است که حتی صدای کارشناسان آمریکایی‌را در آورده است. آنها بیان می کنند که یکی از مشکلات همیشگی دیپلماسی کاخ سفید این است که تمایل دارد به همه بقبولاند که دیدگاه و منافع آنان بدون شک درست است و تنها بدترین دشمنان هستند که با این دیپلماسی مخالفت خواهند کرد. حال آنکه در بسیاری از مواقع متحدان اصلی امریکایی‌ها یعنی اتحادیه اروپا نیز همواره این موضوع را نقض کرده اند. جدیدترین این موارد، تشکیل ائتلاف علیه داعش به سردمداری امریکا است. ائتلافی که اگرچه از کاروانی از کشورهای مختلف تشکیل شده است اما تنها حملات خود را محدود به حملات هوایی کرده است که زیر نظر مستقیم آمریکا صورت می گیرد. این درشرایطی است که به زعم کارشناسان نظامی و سیاسی این نوع حملات قطعا نمی تواند آسیب زیادی به تروریست‌های داعش بزند و حتی در بسیاری از مواقع نتیجه معکوس دارد. تنها نیروی هوایی قادر به از بین بردن داعش نیست. داعشی که شیوه حملاتش بر اساس شیوه جنگ ایذایی و پارتیزانی است.
حملات هوایی در این زمینه ابزار دقیقی برای نابودی داعش نیست؛ چراکه عناصر این گروه تروریستی می‌توانند با پخش شدن و پناه گرفتن در میان جمعیت محلی، تاثیرگذاری آن را کاهش دهند و در نتیجه ریسک غیر قابل قبول تلفات غیر نظامیان بی گناه را بالا می‌برند. تجربیات قبلی در افغانستان نیز حتی نشان داده است که این نوع عملکرد بیشتر منجر به بغض و کینه نسبت به نیروهای خارجی می شود و همین موضوع فضا را برای پیوستن مردم به گروه های تروریستی مستعد و آماده می‌سازد. چه اینکه عدم دقیق بودن این مساله در ارسال سلاح به مردم کوبانی که از سوی مقامات نظامی این کشور اعلام شد که به اشتباه به دست عناصر داعش افتاد کاملا مشهود است. نکته جالب توجه در این روند یکه تازی و ماجراجویی آمریکایی‌هاست. این درحالی است که در این نوع ائتلافات هر کشوری با در نظر گرفتن منافع خود وارد می‌شوند. منافعی که گاه ظاهری است و گاه باطنی است. به عنوان مثال کشوری مانند ترکیه در این روند به هیچ وجه خیال مقابله علیه داعش را ندارد و کشورهای اروپایی نیز با محدودیتهای بسیاری در این ائتلاف شرکت کرده‌اند و بیشتر حضوری نمادین دارند. عربستان و حکومتی‌های عربی مرتجع منطقه نیز بیشتر به بی ثباتی همسایگان خود چون عراق و بویژه سوریه دلخوش کرده‌اند. در این جهت چیزی که از این ائتلاف پوشالی می‌ماند، تنها تبیلغات به شدت اغراق آمیز است. در این زمینه سه نکته اساسی مورد توجه است. اول اینکه ورود عناصر خارجی به دلیل اینکه انان با فرهنگ و ژئوپلوتیک منطقه آشنایی ندارد نه تنها سودمند نیست بلکه در بسیاری از موارد مخرب نیز هست. دوم اینکه اگر آمریکایی‌ها به فکر مقابله جدی با تروریسم هستند بایستی زیرساخت‌های بوجود آورنده و تقویت کننده تروریسم در منطقه را نابود کنند. کاری که در اغلب جنگ‌های جدی که در منطقه خاورمیانه رخ داد صورت گرفت. در آخرین جنگی که به یورش 50 روزه رژیم صهیونیستی به غزه ختم شد نیز همین موضوع مشهود است. رژیم صهیونیستی زیرساخت‌های غزه اعم از فرودگاه و تونل‌ها و ... را هدف قرار داد. موضوعی که در زمینه مقابله به داعش تنها با ابزار جنگی حل نمی‌شود و باید مثلا با تحریم کشورهای کمک کننده به تروریسم این مساله پیگیری شود و از فروش نفت داعش در بازار سیاه جلوگیری کرد. موضوعی که خود یک مساله مجزاست که باید مورد بررسی و واکاوی جدی قرار بگیرد و دست های پنهان زیادی در پس آن وجود دارد. با این حال حملات بی هدف هوایی در این زمینه قطعا نه می‌تواند داعش را نابود کند و نه آسیب جدی به آن وارد می سازد. درواقع با هر حمله و در امان ماندن تروریست‌ها، آنان بیشتر در این زمینه انگیزه می یابند و خود را همواره پیروز این جنگ قلمداد می کنند. این درشرایطی است که تحمیل شکست‌های مداوم است که می‌تواند هیمنه پوشالی داعش را در هم شکند و استراتژی وحشتی که تروریست‌ها در منطقه پی می‌گیرند را خنثی سازد. سوم و اصولی ترین پایه نبرد علیه داعش نیز تقویت جبهه علیه داعش است. مردم عراق و سوریه به هر لحاظ می‌توانند در این زمینه بسیار بهتر و اصولی تر عمل کنند. این کاری است که جمهوری اسلامی ایران آن را سیاست خود قرار داده است و با تکیه بر توان مردم بومی سعی دارد خطر تروریسم را دفع کند. موضوعی که با نگاه به عملکرد داعش بیشتر مشهود است. داعش با به راه انداختن مدرسه و ساختارها و سازمان‌های مختلف که تحت پوشش دولت خلیفگی تشکیل شده است، حضور خود را در منطقه تثبیت می‌کند و در این زمینه نبرد روانی و فرهنگی باید نبرد نظامی را تحت پوشش خود قرار دهد و از پیوستن افراد بیشتر به داعش که به نوعی سکس و خشونت را در جهان تحت لوای مسائل دینی ترویج می‌کنند، جلوگیری کرد. موضوعی که موجب مهاجرت بسیاری از اروپائیان و پیوستن آنها به داعش شده است و جالب اینجاست که تلاش جدی در کشورهای اروپایی در مقابله با این موضوع نمی‌شود. به هر حال مقابله معادلات منطقه و ماجراجویی های امریکا علیه داعش خیلی نشان از جنگ و مقابله جدی با تروریست ندارد و همه راه‌ها و تحرکات به جیب سرمایه داران این کشور و منافعی که کاخ سفید در این راستا کسب می‌کند باز می گردد.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت