ترکیه و عربستان دوستان جدیدی پیدا کرده‌اند

کد خبر: 376996
سرویس سیاسی « فردا »:‌

حسن هانی‌زاده، کارشناس جهان عرب می‌گوید: بهبود روابط میان ریاض و بغداد شدنی نیست و تنها هدف ریاض محدود کردن قدرت ایران است. عربستان یک گام به پیش می آید و یک گام به پس. این رفتارهای ریاض تحلیل انگاره های فکری مقامات سعودی را دشوار کرده است. جنس مناسبات عربستان با تکفیری های داعش معادلات منطقه را پیچیده تر از همیشه کرده است. حالا هم از بهبود مراودات میان بغداد و ریاض سخن گفته می شود. روندی که به باور حسن هانی زاده چندان محتمل به نظر نمی رسد. کارشناس مسائل خاورمیانه بر این باور است تنها هدف عربستان محدود کردن نفوذ ایران در معادلات منطقه است. در ادامه مشروح گفتگو با کارشناس مسائل خاورمیانه را می خوانید:

فواد معصوم اعلام کرده که برای بهبود روابط با همسایگان عراق قصد دارد سفری به عربستان داشته باشد. با توجه به تضادهای اساسی که میان این دو کشور وجود دارد انجام چنین سفرهایی می تواند تغییری در مناسبات بغداد و ریاض داشته باشد؟

سفر احتمالی آقای حیدر عبادی و همچنین فواد معصوم به عربستان گرچه تلاشی برای بهود روابط ریاض و بغداد است ولی به نظر نمی رسد با توجه به نگاه طایفه گرایی عربستان به عراق چندان مثمر ثمر باشد. عربستان از سال 2003 یعنی از زمان سرنگونی صدام حسین تاکنون به دلیل قدرت یابی شیعیان در این کشور آن نگاه همیشه استمرار داشته است. نگاهی که به نظر من تغییر هم نخواهد کرد و تا زمانی که اکثریت شیعه در قدرت باشند و اقلیت سنی به باور عربستان در حاشیه قدرت حضور داشته باشند عربستان نظم جدید را به رسمیت نخواهد شناخت و سعی می کند با اقدامات مخرب بی ثباتی را در عراق ایجاد نماید.

بر این اساس سفر فواد معصوم یا حیدر عبادی به عربستان سعودی نمی تواند تغییر اساسی در مناسبات عراق و عربستان ایجاد کند اما ممکن است سعودی به طور تاکتیکی بخواهد در عراق نفوذ بیشتری داشته باشد و از این مسیر نفوذ ایران در عراق را کاهش دهد. در این صورت ریاض با برقراری رابطه سیاسی با عراق تلاش خواهد کرد فضای جدیدتری را ایجاد نماید تا در پرتو آن بتواند نقش خود را در معادلات سیاسی این کشور پررنگ تر کند و به صورت موازی بر نفوذ ایران تاثیر بگذارد. اما نمی توان از یاد برد که رابطه میان داعش و عربستان خود مانعی اساسی بر سر این رویه خواهد بود.

رابطه عربستان و داعش همچنان مورد توجه قرار دارد و مناسبات میان این جریان تروریستی با سعودی پرسشی قابل تامل را پدید آورده است. شما این روابط را چگونه تحلیل می کنید؟

عربستان کانون فتنه است. هر فتنه ای که در خاورمیانه شکل می گیرد یک ضلع آن حتما به عربستان سعودی مرتبط است. این نقش به حدی پررنگ است که حتی آمریکایی ها هم گهگاه از این ظرفیت عربستان بهره می برند و تلاش می کنند با استفاده از ابزار عربستان اهداف و منافع منطقه ای خود را پی بگیرند.

اساسا آمریکا از قطر و عربستان به عنوان عابر بانک خود استفاده می کند. در طول 42 ماهی که از بحران سوریه می گذرد قطر و عربستان بیش از 36 میلیون دلار در اختیار گروههای تروریستی ارتش آزاد و جبهه النصره و داعش قرار داده است. این امری است که نمی توان آنرا انکار کرد. در خصوص نقش عربستان باید توجه کرد که این نقش به ویژه در جایی پررنگ می شود که نفوذ ایران چشمگیرتر است. بر این اساس باید توجه داشته باشیم که عربستان به دلیل برخورداری از نوع خاصی از نگرش اسلامی توان تخریب و ضربه زدنش بالاست اما در حوزه اتحاد و شکل دهی روندهای مثبت حرف چندانی برای گفتن ندارد.

اتحاد نظر عربستان و ترکیه بر سر مسئله سوریه باعث شده برخی از تحلیلگران موضوع احتمال همکاری و همگرایی آنکارا و ریاض را پیش بکشند و افزایش سطح مناسبات دو کشور را به عنوان امری محتمل مورد توجه قرار دهند. شما چنین فرضیه ای را متصور می دانید؟

بعد از شروع بحران سوریه در 15 مارس 2010 ترکیه، قطر و عربستان مثلث تخریی علیه سوریه ایجاد کردند که موجب شدند بیش از 170 هزار نفر مردم سوریه توسط این کشورها کشته شوند. ولی ترکیه مسئولیت مستقیم در کشتار مردم سوریه دارد. چون این کشور با اهداف نوعثمانی خود تلاش دارد سوریه را تجزیه کند و حتی بخشی از خاک این کشور را به خاک خود منضم کند تا بتواند فضای مانور بیشتری در مدیترانه داشته باشد.

به همین دلیل اردوغان در کنار عربستان و قطر نقش مهمی را در پیش آمدن وضعیت فعلی سوریه ایفا کرده است. از سوی دیگر سفرهای مقامات ترک به دولت اقلیم کردستان عراق بدون توجه به دولت مرکزی عراق و انعقاد قرادادهای نفتی با این دولت بدون توجه به حساسیت ها و مسائل مدنظر بغداد امر نادرست دیگری است که ترکیه با انجام آن تلاش داشته نفاق افکنی در منطقه را توسعه دهد. اردوغان می خواهد با بحران سازی خود را دور از بحران ها نگاه دارد و از پرتو آنها به امتیازات مدنظر خود دست یابد. در نتیجه در موضوع سوریه و همچنین عراق می توان همنظری هایی را میان عربستان و ترکیه مشاهده کرد.

در نتیجه شما معتقدید این هم رایی تنها به مسائل سوریه و عراق محدود می ماند و امکان گسترش این محور وجود ندارد؟

دقیقا. چرا که هر کدام راه خود را دنبال کردند. ضمن اینکه بر سر موضوع اتفاقات مصر ترکیه و عربستان با یکدیگر اختلاف جدی دارند و این تفاوت دیدگاه همچنان هم وجود دارد. ترکیه آنچه در مصر اتفاق افتاده را کودتا می خواند، حال آنکه عربستان جانشینی سیسی به جای مرسی را کاملا صحیح و مشروع می نامد. این مسئله باعث شد تا روابط میان عربستان و قطر هم شکرآب شود و حالا شاهد هستیم ترکیه تلاش می کند روابط خود با قطر را نزدیک تر کند.

داوود اوغلو در خصوص پیش شرط های مداخله ترکیه در بحران سوریه و کوبانی مسئله اولویت دادن به دموکراسی در سوریه را مطرح کرده است. موضوعی که به نظر می رسد بیشتر حول محور کنار رفتن اسد از قدرت متمرکز باشد. این اظهارات را چگونه تحلیل می کنید؟

حرف مقامات ترکیه کاملا سیاسی و غیر منطقی است. ترکیه در دموکراسی کارنامه سیاهی دارد. کشتار مردم ترکیه توسط حزب عدالت و توسعه در طول ده سال گذشته و همچنین نقش تخریبی این حزب در منطقه موجب شده بسیاری از مردم ترکیه به ویژه علوی ها و کردها و احزاب چپ نسبت به دولت اردوغان با دیده تردید نگاه کنند. حتی اظهارات اخیر جو بایدن معاون اوباما که اعلام کرد عربستان و قطر و ترکیه در ایجاد داعش نقش داشته اند واقعیتی انکار ناپذیر است.

اظهارات اردوغان و داوود اوغلو در مورد دموکراسی در سوریه یک طنز سیاسی است و اساسا مسئله سوریه به ترکیه ارتباطی ندارد. چرا ترکیه در مورد اوضاع بحرانی بحرین حرف نمی زند و در مورد کشتار شیعیان توسط رژیم سعودی سخنی بر زبان نمی آورد. اساسا کدام نهاد بین المللی به دولت ترکیه این اختیار را داده که دموکراسی را جهانی و نهادی کند. چه کسی به اردوغان اجازه داده در مسائل داخلی و مستقل سوریه دخالت کند و گروههای تروریستی را جمع کند و علیه کشوری که در سازمان ملل است بحران سازی کند. ترکیه نه تنها حق ندارد در مورد دموکراسی حرف بزند بلکه باید اردوغان باید در دادگاه جنایات جنگی پاسخگوی جنایاتی باشد که طی سالهای اخیر انجام داده است.

منبع: خبرآنلاین

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت