سرویس سیاسی «فردا»؛ کارگزاران این روزها پر خبرترین حزب کشور است. محمد هاشمي از قديميترين و موثرترين اعضاي حزب استعفا داد و خبرهای ضد و نقیضی از حزب نزدیک به هاشمی رفسنجانی به گوش میرسد.
اینکه چرا محمد هاشمی از این حزب استعفا داد موضوع قابل توجهی است که گمانه زنیهای مختلفی به دنبال داشته است. برخی از رسانههای لیبرال موازات با این موضوع از استعفای دیگر اعضای خاندان هاشمی رفسنجانی از جمله فائزه هاشمی و محسن هاشمی سخن به میان آوردهاند اما این موضوع توسط اعضای حزب کارگزاران رد شده است. البته به نظر میرسد مطرح کردن موضوع استعفای دسته جمعی خاندان هاشمی از کارگزاران که تا حدود زیادی غیر محتمل است بیشتر به عنوان یک موضوع فرعی و رد گم کنی از سوی رسانههای لیبرال مطرح شده است. جالب اینجاست که این رسانهها این مساله را به رسانه های رقیب نیز نسبت دادهاند. از سوی دیگر کلاف سر درگم استعفای هاشمی در کلام دبیر کل این حزب نیز گشوده نشد. غلامحسين كرباسچي، دبيركل كارگزاران سازندگي درباره استعفای محمد هاشمی در حالی که در لفافه
سخن می گفت، بیان داشته است:« ما چيزي در جدا شدن ايشان نديدم. خود ايشان و همه افراد محكوم به حبس ابد در حزب نيستند. همه ميتوانند تا يك مدتي كار كنند و ممكن است وقتي صلاح ندانند ادامه فعاليت در حزب را متوقف كنند. كار در احزاب اجباري و ابدي نيست.» اما محمد هاشمی در بیان علت استعفای خود تا حدود زیادی این معما را حل کرده است. وی در این باره گفته است که: «ترکیب جدید شورای مرکزی حزب کارگزاران بسیار شبیه به جبهه شده است؛ من ترجیح دادم با شرایط جدید در شورای مرکزی نباشم چراکه دیدگاهها در حزب کاملاً متفاوت شده بود. افراد دیدگاههای مختلفی را مطرح کردند که ترجیح دادم در شورای مرکزی نباشم.» محمد هاشمی همچنین تاکید کرده است: «در کشور احزاب نباید جانشین جبههها شوند.حزب با جبهه متفاوت است ظاهراً برخی از فعالین سیاسی تعریف حزب را با جبهه اشتباه گرفتهاند. به همین دلیل من با شرایط جدید حزب کارگزاران کنار نیامدم. من به دنبال تشنج در حزب نبودم به همین دلیل کنارهگیری کردم. من دیگر فعالیتی در قالب تشکیلات کارگزاران نخواهم داشت وقتی شما احساس میکنید که آن انسجام که لازمه فعالیت سیاسی درون شورای مرکزی یک حزب است وجود
ندارد، دیگر فعالیت در آن ضروری به نظر نمیرسد.» البته در این زمینه باید کمی به عقب برگردیم و سخنان طرفین در این حزب را بیشتر مورد مداقه قرار دهیم. این اظهار نظرها از اختلافات سیاسی فاحشی پرده بر میدارد. موضوع حزب و حزب گرایی و نحوه فعالیت حزب کارگزاران پیشترها از سوی محمد هاشمی و دیگر اعضای این حزب مورد انتقاد قرار گرفته و اظهارنظرهای جالبی در این زمینه صورت گرفته است. سيدحسين مرعشي در این زمینه در اظهاراتی قابل تامل در جمع دانشجويان دانشگاه شهيد باهنر كرمان از لیبرالیزه کردن حزب کارگزاران صحبت کرده و بیان داشته بود که « اگر اسلام قابل جمع كردن با ليبراليسم نباشد، قابل جمع كردن با فاشيسم هم نيست.» وی در این زمینه تاکید کرده بود: « در جمهوري اسلامي آزادي است و راي مردم مبناي مشروعيت حكومت اسلامي است و ما نيز ليبرال دمكرات مسلمان هستيم و بر اين اساس عمل ميكنيم.» مرعشی همچنین در گفتوگو با فارس درباره نازایی سیاسی در حزب کارگزاران سخن گفته و بیان کرده بود که « باید افراد فعلی در شورای مرکزی از دنیا بروند تا ما بتوانیم برای آنها جایگزین بیاوریم.» سخنانی که با واکنش صریح محمد هاشمی روبرو شد و وی طی اظهار
نظری متفاوت بیان داشت:« من چون دبير كميته سياسي حزب كارگزاران هستم، اتهام ليبراليسم سياسي را رد ميكنم. حزب كارگزاران به لحاظ سياسي تفكري معتدل و متمايل به محافظهكاري دارد. متدين است و در چارچوبهاي ارزشهاي اسلامي حركت ميكند. در كشور ما هيچگاه احزاب موفق نبودهاند، احزاب ميتوانند پل ارتباطي خوبي بين مردم و مسئولان و بازوهاي تواناي نظارتي براي مسئولان باشند ولي توجه به احزاب هيچگاه در هيچ دولتي مناسب و با جايگاه بالقوه احزاب نبوده و نميباشد. از اينرو احزاب بهطور مستمر موفق نبودهاند.» از سوی دیگر اضافه شدن برخی از افراد به حزب کارگزاران سازندگی که سبقه تفکرات لیبرالی دارند نیز حائز اهمیت است. این درحالی است که فروردین ماه امسال محمد قوچانی، سعید لیلاز، محمدحسین عادلی، علی جمالی، شهربانو امانی، خانم مقیمی، اعظم نوری، عباس علیخانی، علیاشرف افخمی، سید افضل موسوی، مهندس پناه، عبدالله حسینی، عباسعلی اللهیاری، فرزانه ترکان، خانم کفایتی، جهانبخش خانجانی و حجتالاسلام ملکی به شورای مرکزی کارگزاران اضافه شدند و به نظر میرسد نطفه تغییرات جدید در این حزب از همین جا شکل گرفت. کرباسچی در آن زمان بیان کرده
بود: «بخشی از اعضای شورای مرکزی به دلیل استعفا یا هر دلیل دیگری حضور ندارند از این رو مصوب شد در مرحله اول برای ترمیم شورای مرکزی اقدام کنیم. از جمله چند تن از روزنامهنگاران و فعالان رسانهای نظیر آقایان سعید لیلاز و محمد قوچانی، از اهل سنت آقای عبدالله سهرابی، چند تن از اعضای حزب در شهرستانها و یکی از اعضای سابق دفتر تحکیم وحدت آقای جمالی دعوت کردهایم که به حزب پیوستند.» ترمیمی که نه تنها به طور ظاهری و سازمانی صورت گرفت؛ بلکه به نظر میرسد که تفکرات داخلی این حزب را نیز دستخوش تغییرات جدی قرار داده است. البته موضوعی که محمد هاشمی در مورد حزب گرایی و جبهه گرایی مطرح می کند نیز تا حدودی با نظرات اکبر هاشمی رفسنجانی متفاوت است. رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام اخیرا در دیداری که با اعضای حزب اعتماد ملی در روز عید غدیر خم داشت با تأکید بر اهمیت تحزّب در جامعه، گفت: «اگر شرایط برای تشکیل احزاب بزرگ فراهم نیست، احزاب کوچک همسو و همفکرمیتوانند با تشکیل جبهه در جهت نهادینه شدن دموکراسی تلاش نمایند.» از این نظر جبهه گرایی در حوزه موضوع احزاب یکی از سیاستهای این طیف سیاسی محسوب می شود. با این اوصاف به نظر میرسد
محمد هاشمی برخلاف برادرش این مجموعه ناهمگون که قرار است به طور هماهنگ بر اساس منافع مشترک عمل کنند را نمیپسندد و همین موضوع سبب شده تا وی از این حزب استعفا دهد و با این اوصاف باید با توجه به در پیش بودن انتخابات مجلس شورای اسلامی شاهد فعالیت این حزب در این زمینه باشیم.
دیدگاه تان را بنویسید