سرویس سیاسی «فردا»- امیر حمزه نژاد؛ اصولگرایان بعد از یک دوره رایزنی فشرده و البته پشت پرده قرار است همایشی با هنوان «همه با هم» برگزار کنند. از قرائن و شواهد پیداست که این همایش به جهت علنی کردن تصمیمات برخی از گروههای سیاس
ی داخل در این جریان سیاسی برگزار می شود. درست بعد از انتخابات سال 92 نیاز به وحدت در این جریان سیاسی مطرح شد؛ موضوعی که توسط مرحوم عسگر اولادی و همچنین آیت الله مهدوی کنی مورد تاکید قرار گرفت اما تا به امروز این موضوع هنوز نمود عملی نیافته است. عنوان شده است که محور همایش امروز وحدت گفتمانی اصولگرایان است؛ موضوعی که مسائل مختلفی را مطرح میکند که در اینجا به چند نمونه از این مسائل اشاره میکنیم. خبر غیر منتظره برگزاری همایش در نوع خود جالب توجه بود. گرچه برخی از اصولگرایان اعلام کرده بودند که فعالیتهای مثبتی در جریان است اما هیچ گونه خبر و اطلاعاتی از نحوه و حتی برگزاری جلسات در رسانهها درز پیدا نکرده بود. به نظر میرسد این مطلب بیش از هر چیز بدنه اجتماعی اصولگرایان را
متعجب کرده است. اینگونه عملکرد بیش از آنکه یک تاکتیک و شوک سیاسی به نظر آید، بیشتر موید عدم اعتماد جریان اصولگرایی به بدنه اجتماعی است که پایه اصلی جریانات سیاسی را تشکیل میدهد. گروههای اصولگرایی در خفا مذاکره میکنند و حال تصمیم گرفتهاند تصمیماتشان را به بدنه اجتماعی در قالب یک همایش و میتینگ سیاسی ابلاغ کنند. در حالی که یکی از ضعف های عمده عملکردی اصولگرایان همواره همراه ساختن بدنه اجتماعی بوده است. در جریان انتخابات سال 92 این موضوع ضربه سختی به اصولگرایان وارد کرد. چند پارگی سیاسی سبب تشت آرا در اصولگرایی شد و این موضوع به لایههای اجتماعی این جریان سیاسی تسری یافت. اینک نیز اصولگرایان با همان روش سنتی پا به میدان گذاشته اند. این درحالی است که به نظر نمیرسد شیوههای دستوری از بالا به پایین مالوف بتواند خلاء ارتباط سیاسی بدنه و احزاب و گروههای سیاسی را پر کند. از سوی دیگر عنوان شده است که همایش جهت وحدت گفتمانی اصولگرایان برگزار می شود. به نظر میرسد اصولگرایان با مسائل تئوریک نیز با شیوه رئیس و مرئوسی برخورد میکنند. در این باب باید پرسید که آیا وحدت گفتمانی یک سیاست دستوری است یا یک پدیده
اجتماعی که حاصل گفتوگوی آزاد و جدال احسن است؟ جدال احسن نیز فضای خاص خود را میطلبد؛ فضایی که در آن نخبگان بتوانند مفاهیم و معارف را به بحث و تبادل نظر بگذارند و پلی میان گروههای سیاسی و بدنه اجتماعی شوند. در اینجا خلاء فعالیت نخبگان سیاسی به خوبی مشهود است. گروههای سیاسی باید پلی میان خود و بدنه اجتماعی باشند اما اصولگرایان در این زمینه دل به همایشهای سیاسی نظیر همایش امروز بستهاند. متاسفانه این موضوع حاصل تفکرات اولیگارشیک و بعضا عدم چرخش صحیح نخبگان در این جریان سیاسی و رانتیر بودن و غیر اصیل بودن برخی از نخبگان در این جریان است. احزاب سیاسی در جریان اصولگرایی کارایی لازم را ندارند و تنها در زمان انتخابات فعال میشوند و به عنوان ستاد انتخاباتی عمل می کنند. احزاب به کارهای تزئینی و اداری روی آورهاند. هیچ برنامه و طرح و ایده نوینی برای تحرک بخشی به بدنه اجتماعی و فضای سیاسی کشور ندارند و از این رو اثربخش نیستند اما به صورت پنهانی جلسه میگذارند و انتظار دارند که بدنه اجتماعی به تصمیمات آنان احترام بگذارند و به آنها عمل کند. اما گویی این جریان سیاسی خلاء را در جای دیگری دیده و آن خلاء گفتمانی است.
این در شرایطی است که معارف و مبانی شیعی مشخص است و این جریان با تاکید بر اصول خود را میراثدار علمی و سیاسی انقلاب معرفی می کند. مبانی که رهبر معظم انقلاب و امام خمینی (ره) تبیین کردند نیز طی سی سال اخیر مشخص است اما به نظر میرسد اصولگرایان در این میان میخواهد ضعف عملکردی و خطاهای سیاسی خود را به گردن گفتمان بیندازند که این موضوع یک اشتباه محاسباتی دیگر در جریان اصولگرایی است. با نگاهی به گذشته میتوان اثرات این اشتباهات محاسباتی و شیوه عملکرد را به وضوح مشاهده کرد. عدم شناخت واقعیت و سیاستبازیهای برخی از شخصیتها در اصولگرایی سبب شد تا بسیاری از اصولگرایان نیاز امروز را وحدت بدانند اما به نظر میرسد اصولگرایان میان وحدت عملی و وحدت گفتمانی باز دچار اشتباه شدهاند. این در صورتی است که پرداختن به این مباحث در این شرایط که اصولگرایان باید خود را مهیای دو انتخابات مهم مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری کنند، بیشتر آنان را به سمت تشتت آرا و طرح مفاهیم مختلف نظری سوق میدهد. البته میتوان این مباحث را در جای دیگری غیر از میتینگها و همایشهای سیاسی و به طور علمی مطرح کرد. اما نگاه نظری داشتن به امور
سیاسی در این برهه زمانی نه تنها گرهای از مشکلات اصولگرایان باز نمیکند بلکه آنان را در ورطه مباحث کلان و انشقاق گفتمانی گرفتار میکند. این در صورتی که میتوان چنین مباحثی را در یک همایش کاملا علمی مطرح کرد، مباحثی که میتواند خارج از میتینگهای سیاسی در محیطی کاملا علمی مانند موسسه امام خمینی (ره) توسط آیت الله مصباح یزدی مطرح شود اما در این مورد نه خطیب در حوزه سیاسی در این بحث مقبولیت دارد و نه بانیان پیشینه خوبی در حفظ وحدت دارند. درک واقعیت و شناخت درست شرایط رمز اصلی موفقیت در فضای سیاسی است. از لحاظ تئوریک نیز اصولگرایی مبانی و معارف اصیل و کارآمدی دارد که میتواند با عمل به آنها در جهت رشد و شکوفایی سیاسی گام بر داشت. اما وارد شدن به جاده مفاهیم نظری سبب چند شاخه شدن و افتادن جریان اصولگرایی در مسیری می شود که وحدت در این جریان را دست نیافتنی میکند.
دیدگاه تان را بنویسید