ضرورت تبیین اسلام ناب و اسلام آمریکایى

کد خبر: 372731
سرویس سیاسی « فردا »:

حجت الاسلام ابوالقاسم علیزاده در یادداشتی با عنوان «ضرورت تبیین اسلام ناب و اسلام آمریکایى» نوشته است: پس از انتشار پیام جامع و فوق‌العاده مؤثر امام خامنه‌اى(مدظله‌العالى) در خصوص (حج / 93) و بیان دغدغه‌هاى اصلی جهان اسلام در 3 محور اساسى و اولویت‌دار:

1. مسأله اتحاد مسلمانان و گشودن گره‌هاى فاصله‌افکن میان بخشهاى امت اسلامى. 2. مسأله فلسطین که همواره سیاست استکبار و اذناب و عمله‌ى منطقه‌ای‌اش به فراموشى سپردن آن است. 3. نگاه هوشمندانه‌اى که باید فعالان دلسوز جهان اسلام به تفاوت میان اسلام ناب محمدى(ص) و اسلام آمریکایى داشته باشند. برخى رسانه‌هاى وابسته به استکبار به‌ویژه شبکه مرموز الجزیره در منطقه بلافاصله عکس‌العمل نشان داده و با تشکیل میزگردهایى در صدد ایجاد مانع در برابر برد پیام ولى امر مسلمین و کم‌رنگ‌نمودن تأثیرات شگرف آن در افکار عمومى دنیا به‌ویژه ملتها و کشورهاى اسلامى و ایجاد حساسیت و انحراف نسبت به محورها و موضوعاتی که معظم‌له به‌حق و به‌هنگام مطرح فرمودند، برآمدند. در حالى که مقام معظم رهبرى(مدظله‌العالى) و قبل از معظم‌له امام خمینى(ره) و بسیارى از علماى شیعه و سنى در شرایط حساس منطقه‌اى همواره تأکید و اصرار بر اتحاد امت اسلام و پرهیز از هرگونه تشتت و اختلاف داشتند و بلکه ایده بسیار ارزشمند تقریب مذاهب با پرچمدارى جمهورى اسلامى در سطح جهان اسلام مطرح گردیده است، اما خط نفاق در گستره امت اسلام به‌دنبال ایجاد و تشدید اختلافات و القاء تفسیرها و برداشتها و تحلیلهاى غلط و بلکه خصمانه از فرمایشات شخصیتهایى همچون امام خامنه‌اى(مدظله‌العالى) برآمده‌اند. آنچه شبکه الجزیره به‌عنوان یک خط تبلیغاتى و روانى آغاز نموده است، در همین راستا تعریف مى‌گردد. در میزگردى به همین منظور تلاش نمودند تا اسلام ناب و اسلام آمریکایى مورد نظر را به شیعه و سنى تعریف نمایند. اصرار بر این‌که این نوع تقسیم‌بندى با القاء این‌که مراد از اسلام ناب، شیعه هست، خود عامل تفرقه مى‌باشد و اصرار بر این‌که این نوع گفتمان و بلکه عملکرد ایران و شیعه باعث گردیده است تا داعش به‌وجود آید و یا این‌که ایران به‌دنبال قدرت‌یافتن شیعه است تا اهل سنت را تضعیف و حاکمیت اسلام شیعى را رواج بدهد و یا از این قبیل موضوعات سخیف و به‌دور از واقع که قطعاً در حوزه رسانه‌اى و افکار عمومى اثرات منفى خود را به‌دنبال خواهد داشت. لذا علاوه بر ضرورت تبیین منویات و اندیشه‌هاى امام خمینى(ره) و امام خامنه‌اى(مدظله‌العالى) در خصوص ایده اسلام ناب و اسلام آمریکایى که چه‌بسا در میان تشیع نیز جریانات انحرافى و متعصب و مطرود وجود داشته باشند که در حوزه اسلام آمریکایى تعریف مى‌شوند زیرا نوع عملکرد بخشى از آن‌ها آب به آسیاب دشمنان اسلام به‌ویژه استکبار و صهیونیزم ریختن مى‌باشد، برخى ملاحظات نیز مورد توجه ویژه قرار بگیرد که از آن‌جمله است: 1. پرهیز از شیعه و سنى کردن نزاعهاى منطقه‌اى، چه آن‌که دشمنان اسلام به‌دنبال این هدف مرموزند. 2. تأکید و اصرار بر نبرد تروریسم و افراطى‌گرایى با اسلام معتدل اعم از شیعه و سنى. 3. نشان دادن ریشه و آبشخورهاى اصلى تروریسم و جریان‌هاى خشن تکفیرى تروریستى که از آن‌جمله است فقر فرهنگى و اقتصادى تحمیلى دنیاى غرب و استکبار و عدم حمایت از روند دمکراسى در منطقه به‌ویژه دخالتهاى مستقیم بیگانگان در منطقه‌. 4. تأکید بر تفکیک جامعه اهل سنت از جریان تکفیرى - تروریستى‌. 5. تأکید بر گفتمان تقریب مذاهب‌. 6. مقابله جدى با اقدامات خلاف وحدت چه در جوامع شیعى و چه اهل سنت. چنان‌که بارها مقام معظم رهبرى و حضرت امام این‌گونه برنامه‌ها را خلاف شرع مسلم دانستند. 7. مقابله با رسانه‌ها و ماهواره‌هاى وابسته به بیگانگان که محور اصلى تلاش آن‌ها شکستن وحدت جهان اسلام و ترویج و گسترش دامنه اختلافات مذهبى است. در همین راستا اقدام شایسته‌ جمع‌آورى رسانه‌هاى وابسته به جریان مشکوک و مرموزی به ‌نام شیعه، قابل تقدیر مى‌باشد. آنچه از عموم طیفهاى امت اسلام اعم از شیعه و سنى انتظار مى‌رود، درک درست از شرایط زمان و توطئه‌ها و حیله‌هاى دشمنان قسم‌خورده اسلام و مسلمین است که امید مى‌رود علی‌رغم حجم گسترده این توطئه‌ها - به‌فضل الهی - خروجى آن تعمیق درک و بینش دینى و سیاسى و در نهایت جریان بیدارى و مقاومت اسلامى باشد. ان‌شاءالله‌.

یادداشت دوم

ضرورت گفتمان‌سازى اقتصاد مقاومتى (اصلاح الگوى مصرف)

اواخر سال قبل بود که رهبر عزیز و حکیم انقلاب امام خامنه‌اى(مدظله‌العالى) سیاستهاى اقتصاد مقاومتى را برحسب ضرورت زمان، دقیق و کارشناسانه ابلاغ فرمودند و با همان ذهنیت درست، شعار سال 93 را نیز «فرهنگ و اقتصاد با عزم ملى و مدیریت جهادى» نام‌گذارى کردند تا شاید امر نهادینه‌سازى «اقتصاد مقاومتى» که بر پایه مؤلفه فرهنگ به‌ویژه فرهنگ عمومى استوار است، با مدیریت جهادى که مدیریتى است راهبردى با جهت‌گیرى و تفکر جهادى و مکتبى، کشور را در دهه چهارم انقلاب که «دهه پیشرفت و عدالت» است، در مسیر صحیح رشد و توسعه پایدار و فراگیر قرار بدهد.

ولى متأسفانه به‌سان بسیارى از راهبردهاى اساسى، به فراموشى سپرده شد. البته هستند مجموعه‌هایى همچون قرارگاه گفتمان‌سازى اقتصاد مقاومتى که با انگیزه و شور انقلابی در تکاپوى کار و تلاشند اما آن‌گونه که انتظار مى‌رفت همه ظرفیتهاى کشور به میدان بیاید، هنوز شاهد این اتفاق بزرگ و ضرورى و حیاتى نیستیم. از‌جمله حوزه‌هایى که مى‌طلبید همه ظرفیتهاى کشور براى آن بسیج گردد، اصلاح الگوى مصرف بود چه آن‌که مصرف‌زدگى و اتلاف منابع ملى در جامعه و کشور ما بیداد مى‌کند. سالهاست زیاده‌روى در مصرف به بحرانى جدى در جامعه ایرانى تبدیل گردیده است. در اهمیت این موضوع همین بس که مقام معظم رهبرى(مدظله‌العالى) سال 1388 را به «اصلاح الگوى مصرف» نام‌گذارى نمودند. البته به همین بهانه مطالعات و اقدامات پژوهشى و تحقیقى و نظرى فراوانى صورت گرفت ولى آنچه در کف زندگى مردم، شاهد آن هستیم، نبود کمترین آثار در جهت مدیریت مصرف است. این مهم زمانى اهمیت مضاعف مى‌یابد که بحران مصرف‌زدگى در آینده نه‌چندان دور به دغدغه سیاسى و فشارهاى تحمل‌ناپذیر و چه‌بسا بحران امنیتى تبدیل گردد. با نگاهى کلى به شاخص‌هاى کلان اقتصادى در چند سال اخیر مى‌توان به نشانه‌ها و مواردى از این بحران اشاره کرد: - افزایش مستمر شاخص کلان هزینه‌هاى مصرفى کشور به‌خصوص بعد از دهه 80. - افزایش فرایند مصرف حامل‌هاى انرژى (بنزین، گاز مایع و نفت، گاز، نفت سفید و نفت کوره و...) - افزایش شدت مصرف انرژى (انرژى مصرفى هر واحد تولید) - تخصیص غیربهینه اعتبارات طرح‌هاى عمرانى‌ - الگوى ناصحیح مصرف آب‌ - الگوى غلط تولید و مصرف آرد و نان‌ - سطح بالاى ضایعات در تولید بخش صنعتى و کشاورزى‌ - الگوى ناصحیح مصرف برق خانگى، کشاورزى، صنعتى و روشنایى عمومى‌ - اتلاف بالاى برق در خطوط انتقال نیرو و... از این میان مصرف بى‌رویه آب و اتلاف بخش قابل توجهى از این سرمایه حیاتى، بیشترین توجهات را به‌ خود باید اختصاص بدهد چه آن‌که عدم توجه به آن در آینده‌اى نه‌چندان دور، زندگى مردم را در ابعاد مختلف تحت تأثیر مرموز خود قرار خواهد داد. لازم به ذکر است در حالى که بیش از دوسوم سطح کره خاکى را آب، فرا گرفته است اما از این همه آب، تنها 5/2درصد آن‌را آب شیرین تشکیل داده است و از این مقدار هم حدود 70 درصد به‌صورت یخ در قطب‌هاى شمال و جنوب و یا به‌صورت آبهاى زیرزمینى با عمق بیش از 2 هزار متر قرار دارد که قابل دسترس نمى‌باشد، به‌طورکل، کمتر از یک‌درصد از آب شیرین زمین براى بشر و سایر موجودات زنده در رودخانه‌ها و دریاچه‌ها و یا آبهاى زیرزمینى کم‌عمق قابل دسترس است. در سالهاى اخیر، کمبود آب و البته بروز خشکسالى به یکى از بحران‌هاى جدى جامعه جهانى ازجمله کشور خودمان بدل گردیده است. البته براى حل بحران آب و پیامدهاى ناشى از آن، راهکارهاى سیاستى و مدیریتى فراوان ازجمله اصلاح ساختار مدیریت آب، مدیریت جامع و یکپارچه آب، مدیریت عرضه و تقاضاى آب، اصلاح شیوه‌هاى آبیارى و تبدیل روشهاى سنتى به روش‌هاى مدرن، اصلاح مصرف از طریق قیمت‌گذارى آب، ترمیم شبکه‌هاى آبرسانى و... پیشنهاد و یا اجرا گردیده است ولى با توجه به معضل خشکسالى و کم‌آبى محسوس و ملموس به‌ویژه در جریان زندگى آحاد مردم شهرى و روستایى، بدون‌تردید، فرهنگ‌سازى در حوزه مصرف بهینه آب و درک همگانى از خط پیش رو مى‌تواند نقش مؤثرى در این مسیر داشته باشد. ان‌شاءالله‌.

منبع: تسنیم

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت