مواضع ایران در بحران عراق شرافتمندانه است
سرویس سیاسی « فردا »: ابراهیم جعفری، وزیر خارجه عراق معتقد است داعش یک تشکیلات تروریستی تکفیری جهانی است و عراق در سنگر نخست مبارزه با این پدیده قرار دارد.
به نظر او، تروریسم خطری است که همه کشورهای جهان را یکسان تهدید می کند، بنابراین عراق هرچند از کشورهای دیگر کمک می خواهد، اما هرگز حاضر به پذیرفتن نیروی پیاده خارجی، نقض حاکمیت خود یا میدان دادن دوباره به اشغالگران نیست.
وی در مصاحبه با الشرق الاوسط ـ که یک رسانه عرب زبان مخالف ایران و سوریه است ـ از ایران به عنوان یک کشور همسایه که بیشترین کمک های مالی، سیاسی و تبلیغاتی را به عراق در مبارزه با داعش کرده است، یاد می کند و آن را ارج می گذارد. او همچنین معتقد است اگر فرصتی پیش بیاید، برای بهبود روابط ایران و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس تلاش خواهد کرد. متن مصاحبه را می خوانید.
شما بعد از کنفرانس پاریس دیدارهایی با مقامات آمریکایی داشتید. انتظار شما از این دیدارها چه بوده و آیا محقق شده است؟
ما کنفرانس پاریس را دومین حلقه بعد از کنفرانس جده به حساب می آوریم. بعد از کنفرانس پاریس، جلسه شورای امنیت و دیدارهای نیویورک را داشتیم. همه این فعالیت ها درباره نحوه مقابله با حمله وحشیانه ای است که گروه تروریستی داعش، آن را به راه انداخت و تقریبا یک چهارم یا یک سوم از اراضی کشور ما را اشغال کرد. تجاوز و قتل و آواره کردن مردم مسلمان عراق، حمله به اقلیت های عراقی بخصوص مسیحیان، ایزدی ها و صابئین از جمله این اعمال بوده است.
در برابر همه این تجاوزات، ما یک پیام واحد داریم که در کنفرانس جده و پاریس هم آن را تکرار کردیم و تمام جامعه بین الملل را در جریان آن قرار دادیم. محتوای اصلی پیام ما این است مشکلی که عراق با آن مواجه شده است، تنها مشکل این کشور نیست. درست است که این اتفاق در عراق روی داده و عراقی ها را هدف گرفته است، اما عراق درواقع سنگر نخست این مبارزه به شمار می رود، نه آخرین سنگر؛ بنابراین دیگر سنگرها بعد از عراق یعنی دولت های منطقه و حتی اروپایی را باید مدنظر داشت. شما می دانید کسانی که تحت پرچم داعش گرد آمده اند، از همه کشورهای جهان هستند. چرا آنها در کشورهای خودشان دست به چنین اعمالی نزنند؟ من این حرف را به این دلیل نمی زنم که دلم بخواهد چنین حملاتی در آن کشورها صورت گیرد؛ بلکه می خواهم بگویم ادبیاتی که داعش استفاده می کند، هیچ کشوری را مستثنا نمی کند. این گروه جاهایی را هدف قرار می دهد که کاملا انسانی است، مثل معابد، مساجد، مدارس، رستوران ها و خانه ها.
نخستین پیامی که ما می خواستیم از حوادث عراق به دنیا برسانیم، همین بود. از سوی دیگر در عراق تغییراتی اساسی رخ داده است. یک منشور سیاسی تهیه شد که از سوی همه طرف ها مورد پذیرش قرار گرفت و آنها تصمیم گرفتند عراق را وارد مرحله جدیدی کنند که بدون استثنا همه گروه ها و طیف ها در آن مشارکت داشته باشند. به این معنا که از خطاهای گذشته درس گرفته شده و به سوی آینده حرکت کنیم. نخستین گام در این راه، تشکیل یک دولت وحدت ملی بود که همه طرف ها را بدون استثنا در خود جای دهد.
اما این ماموریت تا حالا ناقص مانده است؟
نگران نباشید، بزودی تکمیل می شود.
مجلس وزرای پیشنهادی برای وزارت دفاع و کشور را نپذیرفت.
در متمدن ترین کشورها هم شاهد هستیم دو قوه مقننه و مجریه وجود دارند که گاه با هم موافق اند و گاه اختلاف دارند. این یک سنت معمول در عرف سیاسی جهان است. به هر حال تکمیل دولت در حال انجام است. نکته دیگری که ما از دوستان خود اعم از دولت های همسایه، بقیه دولت ها، جامعه بین الملل، سازمان ها و نهادهای جهانی تا حتی خود سازمان ملل متحد، انتظار داریم این است که بدانند در عراق مشکل اصلی ما مقابله با تروریسم است و ما از آنها می خواهیم در کنار ما باشند، چون این خطر فقط عراق را تهدید نمی کند.
ما البته از آنها نمی خواهیم سرباز بفرستند تا به جای ما با داعش مقابله کنند. تنها چیزی که می خواهیم پوشش هوایی و تسلیحات و پشتیبانی های لجستیک متناسب با حجم این تهدیدهاست؛ به گونه ای که حاکمیت عراق و امنیت و جایگاه ملی آن محفوظ بماند. آن چیزی که ما می خواهیم یک چتر هوایی لازم و متناسب با این مقابله است. این خلاصه همان اهدافی است که در نظر داریم. از آن گذشته شما می دانید افراد زیادی از سه استان (موصل و صلاح الدین و انبار، در کنار آوارگان داخلی در دیالی) آواره شده اند و ما به یک پشتیبانی جهانی و بازسازی توان عراق و زیرساخت های این کشور نیاز داریم که تاکنون به دست داعش تخریب شده است.
شما از شورای امنیت چه انتظاری دارید؟
فضای سازمان ملل متحد الان آماده است و از این جهت باید گفت در کل با عراق اعلام همبستگی می شود. در کنفرانس پاریس، پنج عضو دائمی شورای امنیت در کنار دیگر دولت ها حضور داشتند. همه آنها بر حمایت از عراق تاکید کردند و نشان می داد درک خوبی درباره تحولات عراق به وجود آمده است. آنها پاسخی شایسته به درخواست های ما دادند. من دیدم همه احساس می کنند آنچه در عراق جریان دارد، گویی در کشورهای خودشان جریان دارد. با این حال هر کشوری به تناسب خودش کمک می کند. آنها همه بر حمایت های نظامی، انسانی، خدماتی و حمایت برای بازسازی مناطق تخریب شده تاکید داشتند. طبیعی است ما با این دولت ها مشارکت بیشتری خواهیم داشت و انتظار داریم به وعده هایشان عمل کنند.
آیا کنفرانس جده را نقطه عطفی در ماهیت برخورد با بحران عراق می دانید؟
قطعا، حرف هایی را که ما از مقامات سعودی از امیر سعودالفیصل، وزیر خارجه گرفته تا وزرای خارجه دیگر کشورهای عرب شنیدیم، برای ما دلگرم کننده بود. من یک دیدار شخصی نیز با سعود الفیصل داشتم و حدود نیم ساعت با هم گفت وگو کردیم. این فرصتی بود تا بیانیه ای صادر شود که البته به لحاظ محتوا با بیانیه پاریس تفاوت چندانی نداشت.
آیا می توان گفت در مواضع کشورهای خلیج فارس، تحولی در نوع برخوردشان با بحران عراق به وجود آمده است؟
بله. در گذشته نوساناتی بود که بین کنار کشیدن و عدم تعامل با عراق یا تمایل غیرمشروط برای حمایت از ما وجود داشت، اما اکنون از اینها فراتر رفته است، بخصوص می خواهم اشاره کنم امیر سعود الفیصل در جده شخصا به من گفت تصمیم گرفته است سفارت عربستان در عراق را بازگشایی کند. بعد این حرف را به صورت علنی هم گفت و یادآور شد چنین قصدی دارد.
بیانیه پاریس نشان می دهد فقط بر یکسری اصول توافق شده و این مساله به راهکارهای عملی نرسیده است. آیا دلیل این امر اختلاف نظر شرکت کنندگان بوده است؟
نمی توان انتظار داشت در کنفرانسی مثل پاریس با این حجم شرکت کننده در یک مدت زمانی کوتاه بشود جزئیاتی را بررسی کرد، بویژه مسائل مربوط به امور لجستیک و گام های عملی که باید به لحاظ میدانی برداشته شود. انتظار این هم نبود که کنفرانس فراتر از تاکید بر حمایت های نظامی در سطح کمک رسانی و پوشش هوایی برود. درباره جزئیات این امور و حرکت هواپیماها و نحوه اجرای عملیات و این که چه زمانی شروع شود و... همه اینها دیگر به متخصصان مربوط بستگی دارد که در واقعیت چگونه آنها را تعیین کنند. شما می دانید پرواز هواپیماهای شناسایی فرانسوی شروع شده است. این اقدامات نظامی در نشست وزرا مورد بحث قرار نگرفت. چون آنها که افسر نظامی در فلان پایگاه هوایی نیستند تا بتوانند به واحد های نظامی خاصی دستور دهند، اما به طور کلی از آنجا که مسائل حساس است و ابعادی استراتژیک دارد در کنفرانس تنها سخنانی گفته شد که در آن همه به طور یکسان از وحدت عراق حمایت کردند و ضمن تقبیح آنچه اتفاق افتاده قول پاسخگویی به نیازهای عراق دادند. آنها بین اعمال داعش و اسلام مرزبندی کردند و اعلام داشتند اسلام از چنین اعمال و رفتاری کاملا بری است.
از بین طرف هایی که به لحاظ نظامی به عراق کمک می کند کدام کشور عملیات هماهنگی را انجام می دهد؟ کدام کشور است که اهداف را تعیین کرده و فرمان می دهد؟ آیا یک اتاق عملیات مشترک برای همکاری های نظامی وجود دارد؟
بدون تردید. قلمرو عملیات فعلا عراق است. قربانی این تهاجم عراق است و ما می خواهیم نوک حمله باشیم. از این رو هماهنگی های میدانی باید با آن چیزی که در زمین است، صورت گیرد. ما هستیم که مصیبت زده شده ایم. ما عراق را می شناسیم و نقاط قوت و ضعفش را می دانیم. از این رو به لحاظ میدانی این مساله عراق است و نه دیگران. باید یک هماهنگی بین آنچه در خاک عراق جریان دارد و اهدافی که مورد نظر است و بین کسانی که قصد حمایت و پشتیبانی دارند، وجود داشته باشد.
یک بار دیگر تاکید می کنم طرف عراق نمی تواند خارج از این هماهنگی ها باشد و در واقع نقطه عطف این هماهنگی هاست. اما درباره جزئیات و سازماندهی و تعداد افسران عراقی و این که چه کسی نمایندگی می کند، همه اینها به فرماندهان صحنه جنگ از هر دو طرف (عراقی و ائتلاف) واگذار شده است.
خیلی ها از این تعجب کردند که چرا ارتش عراق به رغم میلیاردها دلاری که صرف تشکیل آن شد، یکدفعه عقب نشینی کرد و در مقابل داعش فرار کرد یا در میدان های جنگ قدرت و ایستادگی لازم را به خرج نداد. شما این مساله را به چه چیزی نسبت می دهید؛ سازماندهی، فرماندهی و فقدان روحیه جنگاوری؟
همه این دلایل با هم جمع شده بود. یک ارتش تا ارتش شود باید تفکر و سلسله مراتب نظامی و رعایت این سلسله مراتب در سطوح عالی تا پایین وجود داشته باشد. همه این امور ممکن است روزی دچار ضعف شود؛ مثل فسادی که در بسیاری از نهادهای دولتی رخ می دهد. این امر می تواند در بخش های نظامی هم رسوخ کند.
وقتی این مساله درباره فرماندهان نظامی ممکن باشد، دیگر نمی توان از یک فرمانده جزء یا یک سرباز در میدان انتظاری غیر از این داشت. نمی گویم فساد همه را فرا گرفته بود، بلکه تعداد قلیلی در معرض این خطر بودند. بنابراین طبیعی است که دیگر آن سرباز، اعتمادی به این فرماندهان نداشته باشد. از این رو دچار هراس می شود.
آیا به نظر شما نیروهای عراقی در کنار نیروهای پیشمرگه ها به تنهایی برای بازپس گرفتن اراضی عراق و شهرها و روستاهایی که به تصرف داعش در آمد، کفایت می کند؟
اگر یک حمایت بین المللی برای تامین شرایط مناسب باشد، حضور نیروهای مسلح عراقی هم کارکرد خودش را پیدا می کند. آن وقت ارتش، پیشمرگه ها، گارد ملی نیروهای داوطلب مردمی و ...در زیر پرچم نیروهای مسلح عراق قرار گرفته و از فرماندهان ارتش دستور می گیرند. حتی اگر این نیروها متعدد باشند هدفشان یکی می شود. ما تلاش می کنیم نیروهای مسلح از خود استان ها باشند و آنها را از یک استان به استان دیگر نبریم. باید نیروهای داوطلب مردمی از همان منطقه باشند تا با داعش در منطقه خودشان مقابله کنند. آوردن نیرو از یک منطقه به منطقه دیگر مشکلاتی به وجود می آورد که غیرقابل پیش بینی است.
آقای مقتدا صدر موافق با دخالت خارجی ها در امور عراق یا تشکیل یک ائتلاف بین المللی و بازگشت نیروهای آمریکایی نیست... این مساله اجماع عراقی ها را ضعیف می کند. نظر شما درباره موضعگیری های صدر چیست؟
او چنین چیزی را رد نکرده، بلکه می گوید ما دخالت خارجی و ایجاد پایگاه های بیگانه و بازگشت این نیروها به عراق را قبول نداریم و راضی نیستیم. ما هم در کنفرانس جده گفتیم نمی توان آن چیزی را که ما در گذشته رد کرده بودیم، حالا دوباره بپذیریم. ما از سال 2003 با این مساله مخالف بودیم. این یک موضع مشترک ملی است که همه با حضور نیروهای خارجی در خاک عراق مخالف هستند. اگر شما از من بپرسید آیا حاضر به پذیرش نیروهای خارجی در خاک کشورت هستی؟ جواب روشن است: هرگز!
اما این نیروهای خارجی الان در فضای عراق حضور دارند؟
این یک بحث دیگر است. امروز ممکن است ما فضای کشورمان را به روی آنها باز کرده و فردا آن را ببندیم. اما مساله دخالت نیروهای زمینی خارجی و نقض حاکمیت و این که بتوانند برای خود پایگاه هایی بسازند و در اماکن خاصی موضع بگیرند، غیرممکن است. ما نسبت به وقوع چنین مساله ای هشدار داده ایم. ما از مدت ها پیش خواستار خروج نیروهای مسلح خارجی از عراق بوده و هستیم. این آسان نیست برای ما که اراده ملی عراق را تحت اختیار نیروهای اشغالگر قرار دهیم یا این که پایگاه های نظامی را در اختیار بیگانگان قرار دهیم. موضعگیری ما دراین باره کاملا روشن و ثابت است و تغییر نمی کند.
درست است که امروز درخواست حمایت هوایی کرده ایم، چون ماهیت این نبرد نابرابر است. نیروهای مسلح بازسازی نشده اند و دشمن از حمایت های بین المللی برخوردار است. اصلا یک دشمن جهانی است. چون داعش فقط یک پدیده عراقی یا عربی یا منطقه ای نیست، بلکه یک پدیده جهانی است. افراد با تابعیت های مختلف در آن حضور دارند. طبعا باید پاسخی درخور و برابر با این حمله دریافت کند. ما درخواست کمک کرده ایم، اما نمی خواهیم این حمایت موقتی به نقض حاکمیت ما منجر شود.
آیا شما به فکر امضای یک توافق نامه امنیتی جدید با طرف آمریکایی هستید؟
ما یک توافق نامه استراتژیک داریم که بندهای آن مشخص است. این توافق نامه شامل تعهدی است که ایالات متحده آمریکا نسبت به حاکمیت و سلامت خاک عراق اعلام کرده است. من ابتدا با آن رونوشت اولیه مخالف بودم. زیرا شرایط خفت باری را برعراق تحمیل می کرد. اما بعد اصلاح شد و پارلمان با آن موافقت کرد. به رغم احتیاطی که من نسبت به این توافق نامه داشتم، الان زمانش رسیده به تعهدات آن عمل شود. الان خاک عراق مورد تجاوز قرار گرفته است. عراقی ها مورد تجاوز قرار گرفته اند و باید طبق قواعد تعامل بین دولت ها با آن برخورد شود.
آیا شما از فرانسه درخواست رسمی برای کمک نظامی کرده اید؟ چون پاریس در این باره یک نامه مکتوب و رسمی می خواهد تا بتواند طبق آن عمل کند.
نوشتن یک مکتوب رسمی مشکلی ندارد. نخست وزیر عراق بصراحت گفته است. وقتی رئیس جمهور فرانسه به عراق سفر کرد، این موضوع مطرح شد. ما به یک پوشش هوایی قوی برای پشتیبانی نیروهای زمینی خود نیاز داریم و در این باره بحث شده است.
موضعگیری ترکیه را چگونه ارزیابی می کنید. چون به نظر می رسد آنکارا خیلی علاقه مند است همچنان پشت صحنه باقی بماند؟
ما موضعگیری ترکیه را می فهمیم. حداقل وزیر کشور ترکیه این موضوع را تاکنون برای ما این طور شرح داده که به دلیل حدود 50 گروگان ترک که در موصل ربوده شدند (این گروگان ها چند روز پیش آزاد شدند.) آنها احتیاط می کنند، چون با یک فاجعه انسانی بزرگ مواجه هستند. با این حال ترکیه در کنفرانس جده و پاریس شرکت کرد. سعی آنها این است که ضرری برایشان نداشته باشد.
ولی در جده بیانیه پایانی را امضا نکردند؟
ما موضع آنها را می فهمیم. اعتقاد داریم در اعماق، آنها هم با ما همراه هستند. اما باید بین این دو مسئولیت هماهنگی به وجود آورند. یعنی حمایت شان از عراق و دفاع شان از داعش و مشکلی که اگر نتوانند حل کنند ممکن است برایشان گران تمام شود.
شما به آمریکا نیاز دارید. به ایران هم نیاز دارید. در حال حاضر این دو کشور در عراق در یک موضع هستند، اما در سوریه مقابل همدیگرند. عراق چطور می تواند بین این دو طرف توافق به وجود آورد؟
آنها اگر با هم اختلاف دارند حداقل در درون خودشان با مشکلی مواجه نیستند مثل برخی کشورهای عربی.
منظور شما چیست؟
منظور برخی کشورهای عربی است که نسبت به حضور ایران در کنفرانس جده یا کنفرانس پاریس ملاحظاتی داشتند. ما تلاش های زیادی کردیم تا این موانع برداشته شود، اما به نظر می رسد زمان به نفع ما نیست. اگر فرصت کافی بود این تلاش ها را آن قدر ادامه می دادیم تا یخ های بین کشورهای یادشده و ایران ذوب شود. ایران یک واقعیت است. به لحاظ جغرافیایی همسایه ماست و ما حدود 1400 کیلومتر مرز مشترک با هم داریم. در تمام این دوره ایران موضعگیری شرافتمندانه ای داشته است. ایران به لحاظ سیاسی، انسانی، رسانه ای و خدماتی از عراق پشتیبانی کرده است.
همین طور نظامی... مقامات ایرانی خودشان این مساله را تائید کرده اند؟
اینها در کل نشان می دهد ایران پشتیبان عراق است. ما البته نمی خواهیم کشورهای همسایه بیایند و در کنار ما بایستند. گرچه ایران یک استثناء است. سوال شما نباید این باشد که چرا ایران حضور پیدا کرده است، بلکه باید سوال این باشد که چرا دیگران حضور پیدا نکرده اند.
علت ها معلوم است... این طور نیست؟
ما نمی خواهیم عراق یک نقطه قطع روابط بین این دولت ها باشد، بلکه می خواهیم یک محل تلاقی و دیدار های دوجانبه باشد و در راه تحقق این سیاست نیز تلاش می کنیم. هر چند تا به حال از تحقق آن ناتوان مانده ایم. اما احتمال دارد ان شاءالله در آینده چنین فرصتی فراهم شود.
شما به عنوان دولت عراق نسبت به آینده سوریه چه نظری دارید. چون سوریه هم یک همسایه دیگر شماست؟
با محوریت داعش باید گفت این گروه، هم درعراق و هم در سوریه حضور دارد. از این رو نمی توانیم در عراق داعش را رد کرده و در سوریه بپذیریم. از سوی دیگر یکسری اهداف انسانی وجود دارد. کودکان سوریه مثل کودکان عراق هستند. اقلیت ها نیز در هر دو کشور سرنوشت مشترکی دارند.
اما یک مشکل دیگر در موضعگیری های منطقه ای و بین المللی نسبت به نظام حاکم بر سوریه وجود دارد. باید بگویم از جانب ما این مبارزه نباید سیاسی شود. سوریه هم مثل عراق است. یک طرفی هست که جنایت می کند و نامش داعش است. همان طور که ما خواستار یک موضعگیری واحد منطقه ای و بین المللی برای مقابله با این خطر هستیم و گفتیم هر کسی باید مسئولیت خود را در این باره تقبل کند و برای مقابله با خطر داعش در سوریه هم چنین همکاری ای وجود داشته باشد. البته اختلافاتی با نظام سوریه وجود دارد. خب می شود به این اختلافات جای دیگری رسیدگی کرد. ما هم با دولت سوریه اختلافاتی داشتیم، اما سعی کردیم این اختلافات را با شیوه های سیاسی حل کنیم.
البته یک اختلاف جوهری بین اتفاقات عراق و سوریه وجود دارد، حداقل از جهت اراده بین المللی و برخی دولت های منطقه ای. با این حال ما هر دو با یک خطر مشترک مواجه هستیم. شما نمی توانید وقتی مساله تروریسم در درعا یا سوریه اوج می گیرد بنشینید و تماشا کنید. چون این مساله بر عراق هم اثر می گذارد. وقتی این گروه های تروریستی توسعه پیدا کردند بر سایر کشورها هم اثر می گذارند. از این رو ما نمی توانیم بین عوامل و پیامدهای هر دو سو تفاوتی قائل باشیم. به هر حال، رفع این مشکل باید با هماهنگی دولت باشد؛ در حالی که شما خود دولت سوریه را قبول ندارید. این مشکلی است که باید برطرف شود.
چگونه می تواند برطرف شود؟
به نظر من باید محورهای سیاسی، انسانی و امنیتی را از هم تفکیک کرد. بخصوص این که شما هرگز نباید در تعیین حاکمیت یک کشور دخالت کنید. بلکه هدفتان باید مبارزه با گروه های وابسته به داعش باشد. حتی در سوریه ما باید به صورت درازمدت نگاه کنیم و به دنبال نحوه حل این معضل باشیم. در نتیجه هر ملاحظه ای که درباره نظام سوریه باشد، قابل گفت وگوست. من نمی گویم ملاحظاتی وجود ندارد؛ نه، بلکه می گویم این ملاحظات را باید از طریق گفت وگو حل کرد.
به زبان دیگر شما می گویید نظام باقی بماند و شما با آن تفاهم کنید؟
من نمی توانم به جای ملت سوریه حرف بزنم. آنچه را ما می دانیم این است که بخشی از ملت سوریه با این نظام هستند و بخشی علیه آن. به دلیل همین شکاف است که می گوییم ما در مساله ملت سوریه دخالت نمی کنیم. ما نمی توانیم به جای ملت سوریه تصمیم بگیریم. اگر آنها از نظام شان راضی باشند ما هم هستیم و اگر راضی نباشند، خب خودشان آن را کنار می گذارند.
منبع: جام جم آنلاین
دیدگاه تان را بنویسید