دروغهایی که «پورتر» افشا کرد
نویسنده کتاب بحران ساختگی با اشاره به سندسازی علیه فعالیت هستهای صلحآمیز ایران توسط سرویس اطلاعاتی آمریکا گفت: البرادعی تهدید شده بود که اگر در باور پذیر کردن این اسناد همکاری نکند، بودجه آژانس قطع میشود و این اتفاق رخ داد.
وی افزود: تحریمهای اقتصادی - مالی که در سالهای اخیر بر ایران تحمیل شده، با این ادعای دروغین توجیه شدهاند که ایران توافقنامه پادمانی خود با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و تعهدات خود ذیل پیمان منع گسترش را نقض کرده است. مقامات آمریکایی تا به همین امروز به این اتهامات ادامه میدهند تا موقعیت ایالات متحده در مذاکرات با ایران را تقویت کنند .
نویسنده کتاب بحران ساختگی با ذکر این نکته که شکی نیست که از سال 2008 تاکنون، انگیزه اولیه و اصلی آمریکا از این دروغ که ایران در خفا به ساخت سلاحهای هستهای پرداخته توجیه تنبیه ایران از طریق تحریمهای اقتصادی بوده است، یادآور شد:این دروغ آنچنان موفقیتآمیز از طریق رسانههای خبری گسترده شده که هماکنون یک تاریخچه کاملاً غلط از این مسئله در سراسر جهان مورد پذیرش واقع شده است .
پورتر با بیان اینکهمعتقدم این کمپین بیشرمانه اطلاعات غلط آن هم در چنین مقیاس چشمگیر و با یک چنین موفقیت چشمگیری باید به عنوان یک پدیده جدید در سیاست بینالملل فهم و درک شود، افزود:من این کمپین را همچونهمان اطلاعات غلطی میدانم که جورج اورول در کتاب داستان 1984 خود راجع به یک دولت تمامیتخواه جنگی توصیفکرده است .
ویدر بخش دیگری از سخنانخود با اشاره به ریشهها و منشأ اولیه کتاب بحران ساختگی و هراس هستهای،گفت: نخستین بار این دستگاههای دولتی امنیت ملی آمریکا به ویژه سازمان سیا و وزارت دفاع بودند که به واسطه نیاز خود وحشت هستهای را مطرح ساخته و آن را به جلو راندند .
نویسنده کتاب بحران ساختگی با اشاره به اینکه هر دوی ایندستگاهها با نزدیک شدن به پایان جنگ سرد با یک بحران واقعی روبرو بودند، گفت:یعنی با از دست رفتن شوروی به عنوان یک دشمن روبرو بودند که هزینههای فوقالعاده زیادی در زمینه برنامههای نظامی و جاسوسی را برای دههها توجیهپذیر میکرد .
پورتر ادامه داد:در کتابم به توصیف این مسئله پرداختهام که چگونه سازمان «سیا » CIA مدتها پیش از پایان اتحاد جماهیر شوروی آغاز به متقاعد کردن کنگره و مردم آمریکا در این خصوص کرد که آمریکا با یک تهدید جدید جهانی گسترش سلاحهای کشتار جمعی روبروست. این موضوع تنها راه ممکن و قابل تصور برای سیا بود تا بتواند درخواست کند که هزینهها در زمینه نیروی انسانی و فناوری مورد استفاده برای تعقیب تهدید شوروی در سراسر جهان ادامه یابد و آنگاه که این تهدید به عنوان تهدید جایگزین اتحاد جماهیر شوروی تعریف شد، ایران به عنوان هدف نخستین شناخته میشد .
نویسنده کتاب بحران ساختگی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به جنگ اول خلیج فارس در سال 1991 میلادی که در آن عراق شکست خورد وبرنامه سلاحهای کشتار جمعیاش برچیده شد، افزود:بنابراین در آغاز تا اواسط دهه 90 میلادی دستگاه امنیت ملی آمریکا انگیزهای قوی برای متمرکز شدن بر ایران داشت .
پورتر ادامه داد: من در کتاب نشان میدهم که چگونه این انگیزه در سازمان « سیا» به کار آمد تا این تمایل را به وجود آورد که هر گونه اطلاعات و شواهد، حال هر اندازه هم که مبهم بود، بدین شکل تعبیر شود که ایران را به کار بر روی ساخت سلاحهای اتمی متهم کرده و سپس به آن قطعیت بخشیده و محکوم سازد .
وی با اشاره به علاقهبوروکراتیک به این باور که ایران یک تهدید در زمینه گسترش سلاحهای هستهای است، اظهار داشت : این علاقهدر سال 1993 به شدت تقویتشده و آهنگ حرکت جدیدی یافت؛ از زمانی که دولت کارگر در اسرائیل به گونهای ناگهانی سیاست خود از امید به تنش زدایی نهایی با ایران را به سیاست معرفی ایران به عنوان بزرگترین تهدید صلح جهانی تغییر داد. البته این تغییر در سیاست، ربطی به ایران نداشت، بلکه فقط به سیاستهای داخلی اسرائیل و مشکلش با فلسطینیها مربوط میشد .
این پژوهشگر آمریکایی ادامه داد: اما این مسئله به فوریت به یک انگیزه جدید قدرتمند برای ایالات متحده بدل شد تا ایران را متهم به ساخت و گسترش سلاحهای اتمی کند، چرا که رئیسجمهور بیل کلینتون در طول مبارزات انتخاباتی سال 1992 خود تصمیم گرفته بود تا به عنوان یک نامزد طرفدار اسرائیل مطرح شود .
پورتر با اشاره به انتخاب کلینتون به عنوان رئیس جمهور آمریکا، یادآور شد: سیاست آمریکا نسبت به ایران به طور واضح بر پایه حمایت از همان سیاست دولت اسرائیل بنا شد که اتهام گسترش سلاحهای اتمی بر علیه ایران را الزامی میدانست .
وی افزود: سپس مؤلفه جدیدی نیز به مجموعه انگیزههای ایجاد هراس هستهای و ایجاد یک بحران ساختگی اضافه شد. هسته داخلی نومحافظهکارانه رژیم جورج دبلیو بوش در علاقه به تغییر رژیم در ایران با دولت لیکود اسرائیل اشتراک داشت و تا آن حد در ایمان خود به برتری نیروی نظامی آمریکا بیش از حد خاطر جمع بود که آمادگی استفاده از زور برای حذف نظام اسلامی را داشت .
نویسنده کتاب بحران ساختگی با بیان اینکه نومحافظهکاران همانگونه که در خلق یک پرونده دروغین به منظور حمله به عراق ابزاری عمل میکردند، به همان شکل نیز عقیده داشتند که با ایجاد یک پرونده دروغین بر علیه ایران استفاده از زور برای حمله به این کشور را برای بعدها توجیهپذیر کنند، یادآور شد: م ن در کتابم مستندات این حقیقت را آوردهام که جان بولتون، مسئول سیاستگذاری در خصوص ایران، با این استراتژی کار میکرد که پرونده ایران را از آژانس بینالمللی انرژی اتمی به شورای امنیت سازمان ملل ببرد تا آمریکا بتواند همچون عراق با اتهام کار مخفیانه بر روی سلاحهای اتمی در مورد دولت هدف خویش پروندهسازی کند، اما بولتون نخست در تلاشی ناموفق سعی کرد تا مدیرکل وقت آژانس، محمد البرادعی را برکنار کند چرا که او با فاش کردن ساختگی بودن یکی از اسناد در مقابل شورای امنیت، استراتژی آمریکا در خصوص عراق را قبلاً به خطر انداخته بود .
پورتر در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به محتوای کتاب خود که در آن نشان میدهد که چگونه اسرائیلیها توسط عاملان ایرانی خود یعنی مجاهدین خلق ( گروهک تروریستی منافقین) یکسری اسناد را به سازمانهای جاسوسی غربی ارائه دادند، خاطرنشان کرد: اسنادی که فرض شده بود از یک برنامه سری تسلیحات هستهای در ایران به سرقت رفته بود .
وی با بیان اینکه هر سرویس اطلاعاتی که به این اسناد دسترسی داشت و از قبل نمیدانست که قرار است از آنها چه نتیجهگیری شود، به راحتی میتوانست ساختگی و جعلی بودن آنها را تشخیص دهد، گفت : این اسناد مملو از اشتباهات تکنیکی و مغایرت با اطلاعات به شدت تثبیت شده بود .
نویسنده کتاب بحران ساختگی ادامه داد: این اسناد شامل هیچگونه شواهدی نمیشد که بخشهای مختلف ادعا شده از برنامه هستهای را به هم مربوط سازد و آنها از یک نامه دست نوشته استفاده کردند که سازمان اطلاعات اسرائیل به راحتی میتوانسته از شرکت ارسال کننده آن را به دست آورده باشد تا اینکه حلقه مفقوده را تکمیل کند. به علاوه این اسناد هیچ نشانهای از طراحی یک سلاح اتمی واقعی را نشان نمیداد. پورتر مرحله بعدی این سناریو را خلق یک بحران ساختگی در عالم واقعیت دانست که این مرحله نیز از سال 2008 آغاز و از طریق فشار زیاد ایالات متحده و متحدانش بر محمد البرادعی حاصل شد و تاکید کرد : البرادعی تهدید شده بود که اگر با ایالات متحده در باورپذیر کردن و اعتبار بخشی به این اسناد اطلاعاتی دروغ راجع به ایران همکاری نکند، بودجه آژانس قطع میشود و این چیزی است که واقعاً رخ داد .
وی عنوان کرد: آژانس بینالمللی انرژی اتمی در عمل به دادستانی برای ائتلاف بر ضد ایران به رهبری آمریکا بدل شد و هر گونه نمایش کار فنی غیر سیاسی را نیز ترک گفت و این موضوعی است که من به زودی آن را با جزئیات بیشتر در کتاب بعدی خود فاش خواهم گفت .
نویسنده کتاب بحران ساختگی نتیجه این کنترل موفقیتآمیز آمریکا بر آژانس بینالمللی انرژی اتمی را دادن وثوق و اطمینان اطلاعاتی غلط و بیپایه به رسانههای خبری و نخبگان سیاسی دانست که نباید چنین اتفاقی رخ میداد و اظهار داشت: بنابراین روایت غلط ایجاد شده به غیر از کتاب و داستانهای من در این خصوص هرگز به چالش کشیده نشد .
دیدگاه تان را بنویسید