مذاکرات هسته ای و منافع ملی
متن یادداشت عشرت شایق که با عنوان «مذاکرات هسته ای و منافع ملی» در اختیار ما قرار گرفته به شرح ذیل است: با روی کار آمدن دولت یازدهم در ایران، باراک اوباما و دیگر مقامات آمریکایی ظاهرا لحن خود را در مورد ایران تغییر دادند که این امر منجر به اعلام آمادگی ایران برای از سرگیری مذاکرات هسته ای با گروه موسوم به 1+5 گردید و این گفتگو ها با وجود عدم خوش بینی نسبت به رفتار سران کاخ سفید، بنابه دلایلی آغاز و تاکنون در سطوح مختلف ادامه داشته است. اما بررسی روند مذاکرات هسته ای ایران با کشورهای 1+5 در یکسال گذشته و موضع گیری ها و اظهارات مقامات آمریکایی در این رابطه نشان می دهد که تغییر لحن آنان پس از روی کار آمدن دولت جدید در ایران، تنها یک تاکتیک با اهداف خاص بوده و رهبران آمریکا همچنان به دنبال تحمیل زیاده خواهی های خود بر ملت و دولت ایران از طریق به کارگیری سیاست هویج و چماق هستند. رفتار مقامات آمریکایی راجع به مسایل ایران بخصوص در بحث فعالیت های صلح آمیز هسته ای چنان متناقض است که امیدواری برای دستیابی به توافق نهایی با لحاظ نمودن منافع طرفین را روز به روز کمرنگ تر می نماید. واقعیت این است که از زمان اجرایی شدن توافقنامه ژنو در 30 دیماه 1392 دولت ایران همواره پایبندی کامل خود به تعهدات ناشی از توافقنامه مذکور را به اثبات رسانده و حتی برخی اقدامات اعتماد ساز فراتر از توافقنامه را نیز انجام داده است اما در طرف مقابل، دولت آمریکا رفتاری متفاوت از خود نشان می دهد که برای نمونه می توان به گنجانده شدن اسامی اشخاص حقیقی و حقوقی جدید در لیست تحریم ها و یا مجازات بنگاههای مالی و اقتصادی دنیا به بهانه ارتباط با ایران اشاره کرد که با هدف گسترش تحریم ها صورت می گیرد. هر چند که این نوع موضع گیری مقامات آمریکا در مورد ملت ایران تازگی نداشته و هیچگاه رفتاری صادقانه از آنان مشاهده نشده است اما این نوع اقدامات باعث تشدید بدبینی نسبت به اهداف و عملکرد آنها می شود که یقینا لابی صهیونیست ها و نفوذ کتمان ناپذیری آنان در هیات حاکمه آمریکا، در اتخاذ چنین رویکردی بشدت تاثیر گذار بوده است و البته تلاش آنان به همین جا ختم نخواهد شد. صهیونیست ها و حامیان آنان در هیات حاکمه آمریکا نه تنها مایل به نتیجه بخش بودن مذاکرات ایران با گروه 1+5 نیستند بلکه به بهانه های مختلف سعی در به شکست کشاندن این مذاکرات و به دنبال آن، تشدید فشارهای اقتصادی و سیاسی علیه ملت ایران دارند تا به زعم خود از پیشرفت ایران اسلامی و تبدیل شدن آن به الگویی برای ملت ها جلوگیری و از این طریق منافع خود و امنیت رژیم نژاد پرست صهیونیستی را تامین نمایند. از سوی دیگر، برخی رژیم های مرتجع منطقه نیز که ایران قدرتمند و با ثبات را تهدیدی برای تاج و تخت خود قلمداد می نمایند، همگام با رژیم صهیونیستی از طریق دنبال کردن پروژه ایران هراسی سعی در تشویش اذهان داشته و می خواهند با فشار آوردن به مقامات آمریکا، مذاکرات هسته ای ایران با کشورهای عضو گروه 1+5 را طولانی نموده و در نهایت ناکام گذارند. مجموع این رفتارها باعث گردیده تا سران کاخ سفید نتوانند در مورد بحث هسته ای ایران تصمیمات معقول و راهگشا اتخاذ نمایند و به همین خاطر هرازگاهی شاهد مطرح شدن مسائل و موضوعات جدید در مورد ایران از سوی مقامات آمریکایی هستیم. ایجاد شبه و سوالات جدید در فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران، درخواست های فراتر از تعهدات و مقررات بین المللی برای بازدید از مراکز مختلف صنعتی و نظامی، پیش کشیدن مسائل حقوق بشر در ایران، تلاش برای پیوند زدن فعالیت های صلح آمیز هسته ای با مسائل دفاعی، راه افتادن مسابقه تسلیحاتی در منطقه، ضرورت محدود شدن توان موشکی و فضایی ایران، تضمین امنیت رژیم صهیونیستی و ... از جمله مسائلی هستند که مقامات آمریکایی گاه و بیگاه در مورد ایران مطرح می نمایند در حالی که موضوع مذاکرات ایران با 1+5 صرفا بحث فعالیت های صلح آمیز هسته ای در چارچوب مقررات بین المللی است. جمهوری اسلامی ایران بارها اعلام نموده که آماده تداوم مذاکرات هسته ای و ادامه همکاری با آزانس بین المللی انرژی اتمی است اما آنچه از اظهارات مقامات آمریکایی بر می آید این است که آنها نه تنها اعتقادی به حقوق مسلم مردم ایران در استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای ندارند بلکه بر فرض محال قبول تمام شرایط آنان در بحث هسته ای از سوی ایران، باز هم بهانه های دیگری برای تداوم تحریم های ظالمانه خود مطرح خواهند ساخت. در چنین شرایطی مصلحت ایجاب می نماید که اولا منافع ملت ایران همچنان به عنوان خطوط قرمز در گفتگوها مورد تعرض قرار نگیرد و ثانیا عقب نشینی و امتیاز دهی ها طوری نباشد که راه بازگشت را برای ایران از بین ببرد چرا مقامات آمریکایی در تازه ترین اظهارات خود رسیدن به چنین مرحله ای را هدف مذاکرات خود با مقامات ایرانی اعلام نموده اند. نباید از نظر دور داشت که موفقیتهای جمهوری اسلامی ایران در عرصه های مختلف، همواره ناشی از بکارگیری امکانات و توانمندیهای داخلی بوده و برای تداوم این موفقیتها و افزایش قدرت بازدارندگی باید همچنان نگاهمان به داخل باشد که اگر چنین شود، اهداف بینالمللی نیز با هزینه کمتری تحقق خواهند یافت. گره زدن مسائل داخلی کشور به گفتگوهای دیپلماتیک و لبخندها و نهیبهای بیگانگان یک اشتباه جبران ناپذیر محسوب می شود و یقینا با عمل به تدابیر مقام معظم رهبری در مورد اقتصاد مقاومتی و نگاه به درون، چنین اشتباهی هیچگاه رخ نخواهد داد. منبع:تسنیم
دیدگاه تان را بنویسید