سرویس سیاسی «فردا»؛ مذاکرات هسته ای این روزها در ایستگاه نیویورک در حال پیگیری است. مذاکره کنندگان برآنند که موضوعات اساسی من جمله مساله غنی سازی و تعداد سانترفیوژها و همچنین تحریمها که برای ایران حائز اهمیت است را مورد بررسی قرار دهند. مساله هسته ای در بعد روانی یک مساله ویژه است. همیشه در پس مذاکرات دیپلماتیک، یک رویه غیر دیپلماتیک و روانی نیز قرار داشته است و برخی از دیپلماتها در کنار مذاکرات وظیفه بهم ریختن تمرکز روانی طرف مقابل را برعهده داشتهاند.
وندی شرمن از جمله دیپلماتهایی است که در تیم دپلماتیک آمریکا این وظیفه را بر عهده دارد. وی همواره نماینده دیدگاه تند و رادیکال برخی از اعضای کنگره آمریکا در زمینه بحث هستهای کشورمان بوده و بعضا نقش پلیس بد را در مذاکرات ایفا می کند. شرمن در تازه ترین اظهار نظر خود بیان داشته که « در صورتی که توان غنیسازی ایران از بین نرود، امکان حصول توافق وجود ندارد.» این موضوع ناظر بر تاکتیک فشار و مذاکره است که از سوی امریکایی ها تا به امروز در روند مذاکرات به اجرا در آمده است. جان کری نیز در بعد
دیگری نسبت به موضوع هسته ای گاها موضوعات ابهام برانگیزی را مطرح می کند. البته جنگ روانی آمریکاییها که این روزها همواره بر دقیقه نود تاکید دارند و این مذاکرات را مهلت پایانی بر می شمارند در اظهار نظرهای شائبه برانگیز خلاصه نمی شود. آمریکاییها پیش از مذاکرات هستهای تحریمهای جدیدی علیه کشورمان اعمال کردند تا در این روند مذاکرات آینده را به چالش بکشند. موضوعی که بر مذاکرات نیویورک هم سایه افکنده است. آمریکاییها در طرح تحریمها دو هدف عمده را مورد توجه قرار دادند. از یک سو به مخالفان داخلی پاسخ رضایت بخشی دادند و از سوی دیگر بر روی فضای روانی داخلی کشورمان سرمایه گذاری کردند. تیری که البته در برخی از موارد به هدف نشست و بعضی از افراد مانند « صادق زیباکلام » نیز به این تله افتادند و با نوشتن یادداشت هایی مانند « دیپلماسی ارواح» عملکرد تیم مذاکرات هسته ای کشورمان را به چالش کشیدند. در این روند آمریکایی ها البته در بلند مدت به دنبال هدف بزرگتری هستند. سعی امریکاییها بر این است که موضوع هستهای ایران را با کمترین هزینه و بیشترین امتیاز حل و فصل کنند اما با توجه به خط قرمزهایی که وجود دارد آنها به عدم توافق
و بازگشت به گذشته نیز فکر کردهاند و در این باب سعی دارند هزینه عدم توافق را به گردن ایران بیندازند. راهبرد جنگ روانی آمریکایی ها در این زمینه شعار و بهانه گیری است. آمریکایی ها با هر گام ایران شعار می دهند که ما به دنبال حصول نتیجه در مذاکرات هستیم اما هر روز انتظارات خود را که اغلب غیر واقع بینانه و براساس اتهام زنی است را تکرار می کنند. در این راستا آمریکایی ها حتی از موضوعات فرعی نیز برای پیگیری جنگ روانی علیه مساله هستهای ایران استفاده می کنند. کاخ سفید اخیرا پس از چند ماه کشتار مسلمانان توسط تروریست های داعش ائتلاف علیه داعش را تشکیل داد؛ ائتلافی که پیش از این با نام ائتلاف ضد دولت سوریه شناخته می شد و سبب بوجود آمدن داعش شد. اما اکنون بر ضد فرزند ناخلف خود صف آرایی کرده است. البته این صف آرایی نیز بیشتر به یک مانور جنگی شبیه است تا یک جنگ واقعی و آمریکاییها بیش از همه در صدد انحراف افکارعمومی جهان و همچنین قانع کردن مردم کشورشان هستند. دعوت آمریکا از ایران برای حضور در این ائتلاف نیز در همین زمینه قابل تحلیل است. آمریکا با بازی روانی سعی دارد وجهه خود را ترمیم کند و در مذاکرات هسته ای با این
ترفند سعی دارد خود را عاملی ضد تروریست جلوه دهد. وارد کردن موضوعات فرعی دیگر مانند حقوق بشر و تسلیحات نظامی نیز از جمله ترفندهای دیگری است که در این زمینه قابل بررسی است. موضوعاتی که مذاکرات هسته ای کشورمان را پیچیده تر می کند و مطالبات آمریکا را بیشتر. شایعه سازی یکی از فعالیتهای جنگ روانی است که در این راستا از سوی رسانههای غربی پیگیری می شود. به عنوان نمونه خبرگزاری رویترز به نقل از یک مقام ارشد ایرانی مدعی شد ایران آماده همکاری با آمریکا و متحدین آن برای متوقف کردن تروریستهای داعش است اما در این زمینه شروطی را تعیین کرده و خواهان انعطافپذیری بیشتر در برنامه غنیسازی اورانیوم است. موضوعی که در نگاه اول با سیاست ایران در زمینه ائتلاف ضد داعش که توسط رهبر معظم انقلاب رسما رسانهای شد منافات دارد. البته دستگاه دیپلماسی کشورمان در این راستا برنامههای مختلفی را طرح ریزی کرده است که شرکت در گفتگوها و کنفرانسهای خبری از جمله این موارد است. درواقع تیم دیپلماسی کشورمان بر ان است که با استفاده از تریبونهای رسانههای غربی جهت خنثی سازی حربه روانی غربیها بهره برداری کند. حضور ایران در این مذاکرات نیز
نشان دهنده منطق جمهوری اسلامی ایران برای حل و فصل مسائل بین المللی است. از دیگر موارد جنگ روانی غرب علیه مساله هستهای کشورمان می توان به کلی گویی در مباحث هستهای مانند آنچه جان کری پس از توافقنامه ژنو در مورد بحث حقوق هستهای ایران بیان داشت، اغراق و دروغ گویی در مورد عدم صلح امیز بودن برنامه هستهای کشورمان و نگرانی غرب در این زمینه اشاره کرد. در حال حاضر مذاکرات در نقطه حساسی قرار دارد و هر یک از طرفین بر روی خواستههای خود پافشاری می کنند و به گفته کارشناسان دقیقه 90 در این مذاکرات بسیار تعیین کننده است . با این اوصاف جنگ روانی نیز می تواند در رسیدن هریک از طرفین به امتیازات مختلف کارگشا باشد و مذاکرات را تحت شعاع خود قرار دهد.
دیدگاه تان را بنویسید