ابزارهایی کنترل جنبشهای سیاه در آمریکا
" نوجوان سیاهپوست آمریکایی به دست نیروهای پلیس، منجر به آغاز تظاهراتهای گستردهای در ایالت میسوری و سپس کشیده شدن دامنه اعتراضات به شهرهای مختلف آمریکا شد. این نوجوان سیاهپوست پس از یک بحث و جدل ساده با افسر پلیس، هفت بار مورد اصابت گلوله قرار گرفت.
در این خصوص با "فؤاد ایزدی" عضو هیئت علمی دانشگاه تهران مصاحبهای ترتیب دادیم و درباره وضعیت سیاهپوستان و نژادپرستی دولتی در آمریکا از ایشان سؤال کردیم. ایزدی که دکترای خود را در رشته ارتباطات جمعی از دانشگاه ایالتی لوئیزیانای آمریکا اخذ کرده است، آماری تکاندهنده از برخورد مقامات دولتی در آمریکا با سیاهپوستها ارائه داد که وخامت بحران نژادپرستی در این کشور را نشان میدهد.
لطفاً درباره مرگ "مایکل براون" و شرایط سیاهپوستان در آمریکا کمی توضیح بدهید.
منطقه " فرگوسن " در حاشیه شهر " سنت لوئیس " در ایالت میسوری آمریکاست. این اتفاق در شهر سنت لوئیس افتاده است، در محلهای که اکثراً سیاهپوستان آنجا زندگی میکنند. در آمریکا محلهها و بخشهایی وجود دارد که به آنها اصطلاحاً "گتو" میگویند. این محلهها محلهای سیاهپوستنشین و عمدتاً فقیرنشین و چیزی شبیه به حلبیآبادهایی است که دچار فقر مادی و فرهنگی و اخلاقی بسیار شدید است.
بخشی از این فقر مادی و فرهنگی به خود دولت آمریکا برمیگردد که برای متوقف کردن جنبشهای اجتماعی سیاهپوستان، در مناطق سیاهپوست به راحتی اجازه توزیع مواد مخدر و تأسیس مراکز فحشا و مشروبخانه را میدهد. اختلاف طبقاتی و ظلم سنتی دولت آمریکا به سیاهپوستها موجب شده تا بخشی از جمعیت جامعه سیاهپوستان به سمت مبارزه و اعتراض برود و در دهه 60 و دهه 70 با شکلگیری گروههای منسجم این فعالیتها بروز پیدا کرد. یکی از روشهای مقابله با این حرکتهای اجتماعی، فاسد کردن محیطهای سیاهپوست به دست دولت آمریکا بود.
در نهایت، چهرههای بسیار خشن در قالب پلیس که معمولاً سفیدپوست هم هستند در محیطهای سفیدپوست مستقر میشوند و وظیفه آنها این است که کنترل کنند تا آن گروهی از جامعه سیاهپوستان که آلوده به فساد و مواد نشدهاند، نتوانند حرکتهای اجتماعی اعتراضی شکل بدهند که هر از چندگاهی ما اخبار این درگیریها را میشنویم. آماری که در اینباره منتشر شده بسیار تکاندهنده است: به طور میانگین هر 28 ساعت یک بار یک سیاهپوست توسط پلیس آمریکا کشته میشود، اما اگر این تنشها با تظاهراتهای گسترده همراه نشود، مردم در کشورهای دیگر و حتی خود آمریکا متوجه آن نمیشوند.
آمار جمعیت سیاهپوستان در زندانهای آمریکا بسیار زیاد است، دلیل این مطلب چیست؟ آیا اغلب مجرمین در آمریکا سیاهپوست هستند؟
درصد جمعیت سیاهپوستها در آمریکا 13 درصد کل جمعیت است، ولی درصد سیاهپوستان در زندانهای آمریکا 40 درصد است. این باز برمیگردد به بحث کنترل دولت بر جوانان سیاهپوست که اگر هم فاسد نشدهاند، بخشی از آنها گرفتار زندان میشوند. درصد قابل توجهی از زندانیان سیاهپوست هم زندانی سیاسی هستند که به بهانههای دیگر دستگیر شدهاند.
حضور سیاهپوستان در زندانهای آمریکا به دلیل جرائمی مثل سرقت و قتل و غیره، دور از انتظار نیست، اما کدام دسته از سیاهپوستان هستند که به دلایل سیاسی به زندان میافتند؟
در آمریکا اگر سیاهپوست باشید مجرم شناخته میشوید و اگر سیاهپوست مسلمان باشید جرم شما دو برابر میشود. فکر میکنم در رسانههای ما کمتر به رهبر مسلمانان سیاهپوست یعنی آقای " جمیل الامین " توجه شده باشد. جمیل الامین در دهه 60 رهبر بزرگترین تشکل دانشجویی مقابله با تبعیض بوده که خانوادهای مسیحی داشته و خودش هم مسیحی بوده است. وی تشکیلات گستردهای را ایجاد میکند و در اوایل دهه 70 دستگیر میشود. در دوران زندان مسلمان میشود و زمانی که از زندان خارج میشود از نبوغ مدیریتی خود این بار در گسترش اسلام استفاده میکند و شبکه گستردهای از مساجد را در شهرهای مختلف آمریکا ایجاد میکند و اینبار به عنوان یکی از رهبران تأثیرگذار مسلمان که تا حدود زیادی جای خالی مالکوم ایکس را پر میکند.
پلیس بالأخره الامین را به جرم قتل یک مأمور پلیس دستگیر میکند و جالب اینجاست که بعد از دستگیری الامین، قاتل اصلی میآید و اعتراف میکند، اما جمیل الامین سالهاست که همچنان در زندان است.
پس از انتخاب یک رئیسجمهور دورگه در آمریکا، بسیاری امیدوار شدند که تبعیض نژادی در این کشور کاهش پیدا کند و یا حتی پایان یابد، اما هنوز هم شاهد انواع برخوردهای خشونتآمیز به ویژه پلیس با سیاهپوستان هستیم. به نظر شما انتخاب اوباما تأثیری در وخامت موضوع نژادپرستی در آمریکا داشته است؟
این تصور با آن که در ابتدا در ذهن برخی افراد ایجاد شده بود، اما تصور درستی نبود، چون اوباما در تبلیغات انتخاباتی خود در سخنرانیهایش اعلام میکرد که من مادرم سفیدپوست بوده و پدربزرگ و مادربزرگم هم سفیدپوست بودهاند و در جنگ جهانی دوم و کارخانههای اسلحهسازی کار کردهاند. با این حال، حضور یک فرد حتی دورگه به عنوان رئیسجمهور آمریکا برای گروههای نژادپرستی که در سیستمهای دولتی آمریکا حضور دارند بسیار سنگین بود و به این جهت اتفاقاً فشار را روی اقشار سیاهپوست در آمریکا بیشتر کردند.
به دلیل عدم وجود رسانههای حرفهای در جهان به جز در غرب، ما نمیتوانیم شاهد همه تحولاتی باشیم که در آمریکا صورت میگیرد. باراک اوباما در سخنرانی خود گفته است که بسیار نگران اتفاقاتی است که در ایالت میسوری در حال رخ دادن است. آیا اوضاع در این ایالت یا در کل اعتراضاتی که ما طی این چند سال در آمریکا شاهد آن بودیم، آنقدر جدی هست که تهدیدی برای دولت مرکزی آمریکا باشد؟
نهادهای اطلاعاتی امنیتی برای سرکوب مخالفین و معترضین در آمریکا به شدت قوی هستند تا اندازهای که این نهادها وظیفه آموزش نیروهای امنیتی کشورهای همپیمان آمریکا را هم برعهده دارند. اگر به کشورهای عربی نگاه میکنید، خواهید دید نیروهایی که مردم معترض را سرکوب میکنند، همه در آمریکا دوره دیدهاند.
نیروهای امنیتی در کشورهای آمریکای لاتین هم از حدود دهه 50 تا این اواخر که حکومتهای مردمی روی کار آمدند، محل آموزششان در آمریکا بود. حتی نیروهای ساواک در زمان شاه هم توسط آمریکاییها آموزش میدیدند. همین داستان برای جنبش تسخیر نیز اتفاق افتاد و شما میبینید که اعتراضها بعد از مدتی خاموش میشود که البته این به خاطر برطرف شدن نارضایتیهای مردم نیست، بلکه مردم احساس میکنند که دیگر زورشان به نظام نمیرسد
منبع: مشرق
دیدگاه تان را بنویسید