این بازی، خیلی وقت پیش تمام شده
می گویند که در اروپا و آمریکا، کنوانسیون هایی هم برای حقوق حشرات تنظیم شده که براساس آنها نمی توان بدون توجه به قوانین و ضوابط ذکر شده ، پشه و مگس ها و سوسک ها را کشت و از همین روی کاربرد حشره کش ها و سموم ضد حشره در برخی جاها با توجه با این کنوانسیون ها ، ممنوع اعلام شده است!!! البته چنین کنوانسیون هایی درمورد حیوانات و به خصوص سگ و گربه هم وجود دارد و البته درباره انسان ها هم هست. اما ...
این مطلب برای کسانی است که هنوز تماشاگر دلقک بازی های سازمان ها و جوامع به اصطلاح جهانی همچون سازمان ملل و شورای امنیت و کمیسیون حقوق بشر و ...و هرآنچه برخود عنوان جامعه جهانی گذاشته ، هستند و امید دارند که این جوامع قلابی ، ترفند دیگری به کار گیرند یا تردستی انجام دهند و یا شعبده ای رو کنند تا آمال شان درمورد شعارهایی همچون لیبرال دمکراسی و حقوق بشر و آزادیخواهی یکسره برباد نرفته و همه آن کاخ آرزوهایشان به یکباره ویران نشود. وگرنه آنها که سالهاست این نمایش برایشان تمام شده ، نیازی به چنین مطالبی ندارند. زیرا از همان زمان تاسیس رژیم صهیونیستی که بر پایه تروریسم و نسل کشی شکل گرفت و آن جامعه به اصطلاح جهانی هم نه تنها عکس العملی نشان نداد ، بلکه آن رژیم نامشروع را به رسمیت شناخت، دریافتند که از این طبله های بی خاصیت، حتی نفیری برنخواهد خواست. هنگامی که در کفرقاسم و دیریاسین و تل زعتر ، زن و مرد و کودک را قتل عام کردند هم اتفاق تاثیرگذاری در آن سازمان ها و کمیسیون ها و شوراها نیفتاد. صبرا و شتیلا سوخت، کودکان قانا پوست کنده شدند و بازهم از این سازمان ها و شوراها و کمیسیون های عریض و طویل، اثری حاصل نشد! اثر به این مفهوم که هیچ اقدام عملی صورت نگرفت .
یعنی اگرچه براساس اسناد موجود از سال 1948 (یعنی سالی که رژیم صهیونیستی از سوی جامعه به اصطلاح ملل به رسمیت شناخته شد) تا امروز شورای امنیت سازمان ملل متحد 87 قطعنامه علیه این موجود نامشروع صادر کرده ولی هیچکدام توسط این رژیم یاغی حتی جدی هم گرفته نشده و همین شورای امنیت 24 قطعنامه دیگر به خاطر زیرپا گذاردن قطعنامه های قبلی ، علیه رژیم صهیونیستی صادر کرد که آنها نیز زیرپا گذارده شدند!! و شورای امنیت که تنها به خاطر نادیده گرفته شدن فقط یک قطعنامه از سوی رژیم عراق ، دستور حمله نظامی به آن کشور را صادر کرد نتوانست له شدن 111 قطعنامه خود از سوی اسراییل را جدی بگیرد!!! چراکه ایالات متحده با استفاده از حق قرون وسطایی وتو ، همه آن قطعنامه ها را وتو کرد!!! ( زمانی امام خمینی به درستی ، حق وتو را قانون جنگل خواندند که در قرن بیستم توسط قدرت های سلطه گر برقرار شده است).
نکته جالب اینکه علاوه بر آن 111 قطعنامه شورای امنیت ، مجمع عمومی سازمان ملل نیز تاکنون در 131 قطعنامه ، رژیم صهیونیستی را محکوم کرده است. یعنی در مجموع 242 قطعنامه از سوی سازمان ملل و همان جامعه به اصطلاح جهانی علیه این رژیم جهنمی صادر شده ولی نتوانسته حتی یک تحریم کوچک علیه وی برقرار نماید!
اما سوال اول : واقعا چرا یک رژیم کوچک با 6-7 میلیون جمعیت (یعنی حدود نصف جمعیت تهران) قادر است اینچنین همه قراردادهای بین المللی و کنوانسیون ها و قطعنامه ها را جلوی روی مدعیان و متولیانش و نمایندگان 7 میلیارد نفر جمعیت دنیا ، لجن مال کرده و به زباله دان بریزد و هیچکدام از این حضرات منادی آزادی و دمکراسی جهان مدرن و صنعتی به قول معروف حتی نتوانند جیک بزنند و جسارتا خطاب به اربابان صهیونیست خود بگویند که
" این سازمان ها و شوراها و کمیسیون هایی که ضایع می کنی ، دکان چند نبش ماست که با آن سالهاست مردم دنیا را سرکار گذاشته و می گذاریم و تعدادی ربات هم در کشورهای دیگر برایمان کلاس گذاشته اند و دوره تدریس و تحلیل این خزعبلات را برقرار ساخته و تحت عنوان علوم انسانی، مجله منتشر کرده و وب سایت باز می کنند تا این چیزهایی که همینطوری و بی تعارف ، به باد می دهی را توی مغز خلق الله بچپانند!"
چنین جراتی را نه آن صدراعظم آلمانی داشت که با تیم فوتبالش به بهانه قهرمانی جام جهانی، عکس های آنچنانی گرفت، نه آن نخست وزیر فرانسوی که مدعی فرهنگ و هنر است، نه آن نخست وزیر انگلیسی که شبانه روز، رادیو تلویزیون سلطنتی اش با فریب افکار عمومی بر طبل استحمار می کوبد و نه آن امپراتور ژاپنی که گویا همه فن آوری های الکترونیکی دنیا را از به نام خود سند زده ...!
سوال دوم : واقعا چرا به خاطر یک فرضیه باطل به نام انحراف نظامی برنامه هسته ای ایران (که یک بار سرویس های اطلاعاتی آمریکا اعلام کردند که این برنامه از سال 2003 ، هیچگونه انحرافی نداشته است و بار دیگر در سال 2013 ، بازهم 16 سرویس اطلاعاتی ایالات متحده با صدور بیانه ای اعلام داشتند که در ایران حتی تصمیمی هم مبنی بر نظامی شدن برنامه هسته ای وجود ندارد) باعث شده که چند قطعنامه شورای امنیت ، ظالمانه ترین و به قول خودشان خرد کننده ترین تحریم ها را علیه ملت ایران برقرار نماید؟
سوال سوم : چرا در حالی که گروههای تکفیری مانند داعش و النصره در سوریه، علی الدوام سر می بریدند و قلب و جگر از سینه بیرون می کشیدند و خانواده ها را دسته جمعی اعدام می کردند، برعکس ، شورای امنیت علیه دولت سوریه قطعنامه صادر می کرد و همین قطعنامه ها هم باعث شد تا علاوه بر تحریم های غیر انسانی علیه مردم سوریه ( توجه بفرمایید علیه مردم سوریه و نه علیه آن گروههای تروریستی تکفیری!) به طور رسمی سلاح های مخرب به داخل خاک سوریه وارد و در اختیار تروریست های تکفیری قرار گیرد و تحریم ها و تهدید های همان جامعه به اصطلاح جهانی علیه سوریه تا آستانه اعلام فضای پرواز ممنوع و تجاوز نظامی کشورهای غربی به این کشور پیش رود؟
اما تا امروزکه 27 امین روز نسل کشی در غزه توسط رژیم صهیونیستی بود ، براساس آمارهای رسمی حدود 1700 نفر از مردم غزه شهید شده و بیش از 9000 نفر زخمی و کمیساریای امور پناهندگان سازمان ملل 80 درصد این آمار را از آن غیر نظامیان دانسته و رقم قابل توجهی از آنها را متعلق به کودکان اعلام کرده است و یک سرباز اسراییلی به طور رسمی در اینستا گرام خود اعلام کرده که با تیر مستقیم ، سر 13 کودک را نشانه رفته است و مدرسه سازمان ملل با خاک یکسان شده و گذرگاه رفح با انواع و اقسام بمب های فسفری و خوشه ای ، شخم زده شده و ... اما حتی به طور صوری هم یک قطعنامه از سوی شورای امنیت یا مجمع عمومی سازمان ملل صادر نشده است که دلمان خوش باشد و بازهم بگوییم که این اسراییل بود که یاغی گری کرد و این آمریکا بود که قطعنامه ها را وتو کرد و خب تقصیر سازمان مللی ها و شورای امنیتی ها چیست؟!!
بیطرفان دمکرات نما مدعی اند که از سوی غزه هم به سرزمین های اشغالی موشک پرتاب می شود. اما واقعا در اثر این موشک ها، چند اسراییلی به درک واصل شده اند و چند نفر زخمی ؟ آیا اساسا این ارقام با ارقام شهدای فلسطینی قابل مقایسه است؟ مگر درحالی که تروریست های تکفیری نه تنها با دولت و مردم سوریه می جنگیدند بلکه مردم را سر می بریدند و پوست می کندند، شورای امنیت با احاطه به چنین ددمنشی علیه سوریه قطعنامه لازم الاجرا صادر نکرد؟
سوال چهارم : واقعا چرا امروز پس از گذشت 27 روز کشتار در غزه و درحالی که نمایندگان خود سازمان ملل در غزه، رژیم اسراییل را جنایتکار جنگی خوانده اند، در حالی که این رژیم مدرسه سازمان ملل در غزه را با خاک یکسان کرد و دهها نفر از دانش آموزان این مدرسه را شهید یا مجروح کرد و حتی سخنگوی آژانس کار و اشتغال سازمان ملل دربرابر خبرنگاران و رسانه های مختلف بین المللی نتوانست خود را کنترل کند و به سختی به گریه افتاد ، حتی یک بیانیه ساده محکومیت این رژیم ددمنش از سوی مجمع عمومی یا شورای امینت سازمان ملل صادر نشده است؟ چرا جنایت پریروز صهیونیست ها در قتل عام مردم رفح ، از سوی این سازمان های بین الملی نادیده گرفته شده؟ چرا در حالی که کشورهای عضو گروه هفتاد و هفت و کشورهای عضو جنبش غیرمتعهدها (که بالغ بر بیش از 140 کشور می شوند یعنی بیش از دو سوم اعضای سازمان ملل) در بیانیه مشترکی از شورای امنیت خواسته اند تا این شورا در برابر جنایات اسراییل ، واکنش نشان دهد اما هیچ اتفاقی نیفتاده؟ آیا همه نتیجه دمکراسی که در طول قرن ها فریاد زده شده و بوق رسانه های همین کشورهای مدعی، سالیان دراز است که آن را بر فرق سر دیگر ملت ها می کوبند ، همین است؟! آیا آخر داستان صلح و حقوق بشر ولیبرالیسم همین بود؟!!
می گویند که در اروپا و آمریکا، کنوانسیون هایی هم برای حقوق حشرات تنظیم شده که براساس آنها نمی توان بدون توجه به قوانین و ضوابط ذکر شده ، پشه و مگس ها و سوسک ها را کشت و از همین روی کاربرد حشره کش ها و سموم ضد حشره در برخی جاها با توجه با این کنوانسیون ها ، ممنوع اعلام شده است!!! البته چنین کنوانسیون هایی درمورد حیوانات و به خصوص سگ و گربه هم وجود دارد و البته درباره انسان ها هم هست. اما ...
راستی چندین و چند کنوانسیون در همین 27 روز کشتار غزه، نادیده گرفته شده ؟ از کنوانسیون حقوق زنان و کودکان چه خبر؟ اسراییل به کدام یک از این کنوانسیون ها احترام می گذارد؟ دوستانی که مدام به این گونه کنوانسیون ها آویزان هستند و با هر اتفاق ریز و درشت در کشور، مفاد آنها را به رخ این و آن می کشند، درباره اجرای آنها در غزه و پیش از آن در قانا و صبرا و شتیلا و دیریاسین و تل زعتر و کفرقاسم و ...چه نظری دارند؟
آیا بازهم این دوستان به این کنوانسیون ها و قطعنامه ها و مجامع به اصطلاح بین المللی دل خوش می کنند و بازهم دیگران را به رعایت آنها فرامی خوانند؟ کنوانسیون هایی که خود مبدعانش و مدعیانش ، به آن پایبند نیستند.
احتمالا عده ای از آنها که ادعای حقوق دارند و یا مطالبی جسته و گریخته از این طرف و آن طرف شنیده اند، بازهم سعی خواهند کرد که همه این قضایا را توجیه کرده و برآن سرپوش بگذارند و با ژست های دمکرات مآب و لیبرال منشانه، هر دو طرف را به یک نسبت محکوم کرده و همچنان خود را نسبت به همان معاهده های بین المللی (که به شهادت تاریخ هیچگاه از سوی صهیونیست ها و دار و دسته شان به پشیزی هم گرفته نشده و هیچ دولت و گروه و سازمانی هم در این دنیا به آنها نگفت که خرت به چند من؟!) وفادار نشان دهند!! غافل از آنکه به قول معروف بالای سر قبری گریه می کنند که مرده ای در آن نیست!!
البته بعضا هم در دل یا خلوت خویش و یا اگر خیلی با خودشان صادق باشند به طور علنی زمزمه می کند که "خب، آنها قوی هستند و همه سلاح ها و پول و رسانه های دنیا را در اختیار دارند، از دست ما چه کار برمی آید؟ حالا که محکوم به تسلیم هستیم به قول آن ضرب المثل انگلیسی بگذارید از این تسلیم لذتی هم ببریم!!
اما آیا امروز این چشم های خواب زده می بیند که علیرغم همه آن ثروت و قدرت و همه آن رسانه های گوش به فرمان، بازهم دنیا آگاه شده و دیگر تسلیم شدن محض را برنمی تابد؟ آیا می بیندکه علیرغم همه ددمنشی و سبوعیت صهیونیست ها، چگونه یک ملت کوچک در مقابل همه هیمنه اقتصادی و تسلیحاتی غرب (که در یک رژیم وحشی نامشروع تبلور یافته) مقاومت می کند و با اینکه می تواند سرزمین خود را ترک کرده و جانش را برداشته و فرار کند، اما درکنار مقاومت و حماس ایستاده است و همین ایستادگی است که ورای یاغی گری های رژیم صهیونیستی، تمامی آن کنوانسیون ها و قطعنامه ها و بیانیه های به اصطلاح مجامع جهانی را در هم پیپچیده و برباد می دهد. انشاالله
منبع: خبرآنلاین
دیدگاه تان را بنویسید