سرویس سیاسی «فردا»؛ دیروز در سالروز برگزاری انتخابات یازدهم ریاست جمهوری نامزدهای انتخاباتی میهمان رئیس جمهور بودند؛ ضیافتی که بوی وفاق سیاسی و بلوغ دمکراسی در کشور را میداد. موضوعی که فقدان آن در سال 88 سبب ایجاد اغتشاش در کشور شد که طی آن در حدود هشت ماه کشور درگیر شعله افروزیهای عوامل افراطی لیبرالها بود. اگر به دیروز و امروز نگاهی بیندازیم این تفاوت از زمین تا آسمان است. دیروز نامزدهای رقیب بعد از انتخابات ریاست جمهوری نه تنها به فرد پیروز انتخابات تبریک نگفتند بلکه انتخابات را مردود شمرده و مساله تقلب در انتخابات را مطرح کردند. موضوعی که دستاویزی برای دخالتهای بیگانگان در کشورمان شد. نامزدهای لیبرال در این جریان نتوانستند شکستشان از رقیب را تحمل کنند و این عدم تحمل و بلوغ سیاسی سبب شد تا آتش افراط و کینه ورزی شعله ور شود و برنامهریزی برای ایجاد اغتشاش و اردوکشیهای خیابانی صورت گیرد. درواقع رقبای شکست خورده، شکستشان در انتخابات را نه تنها قبول نکردند بلکه سعی کردند دمکراسی را از صندوقهای رای به خیابانها بکشانند و با تاکتیک «فشار از پایین چانهزنی از بالا» اهدافشان را پیش ببرند و همین امر
سبب شد تا کشور دچار ناامنی شود. به این جهت اینکه عدم بلوغ سیاسی نامزدهای لیبرال در جریان سال 88 سبب ایجاد اغتشاش و بینظمی در کشور شد سخنی به گزافه نیست. موضوعی که دیروز عکس آن به نمایش گذاشته شد.
رئیس جمهوری که حالا مورد حمایت این طیف از جریان خاص است با نامزدهای رقیب خود گعده می گیرد و با آنها در مورد فضای سیاسی، اقتصادی و ... سخن میگوید. اینک جالب این است که رسانههای زنجیرهای لیبرال که طی هشت ماه در سال 88 آتش توپخانه خود را علیه ارکان مختلف نظام جمهوری اسلامی به راه انداختند؛ امروز به ستایش ابتکار رئیس جمهور برای برگزاری ضیافت با رقبای دیروز خود آفرین میگویند. گرچه این ابتکار قابل ستایش است اما نشان دهنده دو روی سکه این رسانهها نیز هست. حالا این هفت نفر که البته یکی از آنها به ماموریت رفته به نامزدهای گذشته درس دمکراسی میدهند. جالب اینجاست که رقبای حسن روحانی بیشتر از جریان اصولگرا هستند و کمتر داعیه مباحث آزادی و دمکراسی و ... که لیبرالها خود را در این عرصه مدعی میدانند، دارند اما درک و شعور بالایشان از دمکراسی و رعایت قواعد بازی را به نمایش میگذارند. از سوی دیگر دولت تدبیر و امید حدود یک سال است که با شعار اعتدالگرایی به میدان آمده است. اما طی یکسال گذشته با توجه به تبلیغات رسانهای که از سوی رسانههای لیبرال صورت گرفت یک دو قطبی کاذب در کشور بوجود آمد که منتقدین دولت را
در صف افراطیون قرار میداد. در این راستا حضور نمایندگان طیفهای مختلف سیاسی اصولگرایان نشان داد که این قطببندی باطل است. چراکه اگرچه انتقاداتی به دولت از سوی این جریان سیاسی صورت می گیرد اما هدف این انتقادات جدا کرده سره از ناسره است و نمایندگان این طیفهای سیاسی هر گاه که لازم باشد بدون هیچ چشم داشتی به میدان میآیند و برای رشد کشور تلاش میکنند. ضیافت دیروز نمایشی از تعادل در طیفهای مختلف سیاسی بود. رقبای دیروز حالا به ضیافت منتخب مردم آمدند و در فضای مناسب به طرح مباحث و انتقاداتشان میپردازند و درفضایی عاری از برچسبهای رسانه ای این مباحث مطرح میشود. به نظر میرسد در این روند دوقطبی کردند کشور به اعتدال و افراط نه تنها صحیح نیست و سبب ایجاد مشکلات سیاسی میشود بلکه واقعی هم نیست و این موضوع بیشتر به سبب تبلیغات و آپارتاید رسانهای لیبرالها که علاقه مند سیاه و سفید نشان دادن فضای سیاسی هستند، صورت میگیرد. گرچه دولت نیز تا حدودی در این ورطه افتاده است اما به هرجهت این دوقطبی نه به صلاح دولت است و نه با نمایشهای نظیر ضیافت دیروز واقعیت دارد. اینکه افرادی چون صادق زیبا کلام بیان می کنند که
اعتدالگرایی مکتب نیست نیز تایید همین واقعیت است و واقعیت این است که اعتدالگرایی در همه طیف های سیاسی وجود دارد و جریانات سیاسی سعی میکنند که در این روند موضعگیریهای منطقی و اصولی اتخاذ کنند و باید اجازه داد که این جریانات در این روند شکل بگیرند و به ایفای نقشهای خود بپردازند.
دیدگاه تان را بنویسید